انتخابات خبرگان، ظهور تمامیت دین

در جمع دانشجويان دانشگاه اصفهان
تاریخ: 
دوشنبه, 6 آذر, 1385

 

بسم الله الرحمن الرحیم

غیر از انتخابات خبرگان، هنوز شرایط فرهنگی برای
اجرای اصول اسلام در سایر انتخابات مهیا نیست

سخنرانی حضرت آیت‌الله مصباح یزدی در جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان

آیت‌الله مصباح یزدی، با بیان اینكه ساختاری كه در اغلب كشور‌ها تحت نام جمهوری اجرا می‌شد اجرای احكام اسلامی را تضمین نمی‌كرد، اظهار داشت:«برای اینكه ساختار این حكومت متناسب با ماهیت این نظام باشد ایجاب می‌كرد در راس هرم قدرت كسی باشد كه اسلام را بهتر از دیگران بشناسد و قصد وتوان اجرای آن را داشته باشد.»
به گزارش خبرنگار ما، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی در جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان، به بحث پیرامون «انتخابات خبرگان، ظهور تمامیت دین»؛ پرداخت و اظهار داشت: «مجلس خبرگان یكی از واژه‌های جدیدی است كه در ادبیات سیاسی كشور ما شكل گرفته است. برخی واژه‌ها نیز همچون حاكم، امیر و سلطان قدمت چند هزار ساله دارند، سلسه واژه‌هایی هم وجود دارند كه یك قرن از قدمت آنها می‌گذرد و از دوران نهضت مشروطه وارد ادبیات ما شده است، از جمله پارلمان، انتخابات و از این قبیل ...»
وی افزود: «واژه‌هایی كه از اول انقلاب در ادبیات سیاسی كشور ما وارد شده علاوه بر اینكه واژه‌های جدیدی هستند و هنوز به طور طبیعی جا نیافتاده اند، درعین حال مشكل دیگری هم دارند مبنی بر اینكه این واژه‌ها نه تنها جنبه بین‌المللی ندارد بلكه در كشور ما هم تعریف نشده است و آنچه این مشكل را مضاعف می‌كند این است كه افرادی درصدد تعریف این واژگان برآمده‌اند تعاریف متناقضی ارائه داده‌اند.»
این عضو مجلس خبرگان رهبری، با بیان اینكه در اوایل انقلاب اسلامی با واژه خبرگان قانون اساسی مواجه شدیم، تصریح كرد: «؛ قبلاً مجلس موسسان وجود داشت، ولی بعد خبرگان قانونی اساسی تعبیه شد و سپس در خود قانون اساسی مفهوم خبرگان رهبری به میان آمد.»
وی، خاطرنشان كرد:«قبلا اصل نظام در كشور ما به‌صورت نظام سلطنتی اداره می‌شد، اما بعدا نظام دیگری هم با نام جمهوری مطرح شد كه رضا شاه نیز پس از كودتا تغییر نظام خواستار رییس جمهور شدن بود. مفهوم رییس جمهور هم یعنی مردم باید رییس حكومت را انتخاب كنند لذا تا همین اندازه مردم با جمهوری آشنایی داشتند، اما اصطلاح دومی نیز وجود داشت كه قبل از انقلاب، امام خمینی (ره) مطرح می‌كرد.»
آیت‌الله مصباح یزدی، با بیان اینكه واژه «رهبر»؛ در زمان قبل انقلاب اصطلاح‌؛ خاص سیاسی نداشت، گفت: «برای اولین بار در قانون اساسی مقامی به نام رهبر شناخته شد و بعد برای تعیین این رهبری ساز و كاری پیش‌بینی و به عهده مجلس خبرگان گذاشته شد كه دارای جایگاه خاصی است.»
وی تصریح كرد: «در طول 27 سالی كه از تشكیل مجلس خبرگان می‌گذرد جایی كه چنین اصطلاحاتی دقیقا تعریف شده باشد و بتوان به آن اعتماد كرد سراغ ندارم.
این عضو مجلس خبرگان رهبری، با بیان اینكه كسانی در مورد مقام رهبری و خبرگان رهبری مطالبی ارائه می‌دهند كه اغلب با هم سازگار نیست، اظهار داشت: «اگر بخواهیم بدانیم خبرگان رهبری چه صیغه‌ای است و از كجا پیدا شده و به چه دردی می‌خورد باید بفهمیم چه عامل و انگیزه‌ای موجب در نظر گرفتن این عنوان و این پست و مقام شده است.»
وی افزود: «سه نوع پاسخ در مقابل این سوال كه رهبر در نظام كشور ما دارای چه نقشی است، وجود دارد. یكی آنكه گفته می‌شود هر جامعه‌ای حق دارد برای خود نظام مستقلی تعیین كند، بنابراین فرهنگ ما اقتضا كرده كه فردی را در راس امور در مقامی بالاتر از رییس جمهور قرار دهد كه نماد ثبات باشد و نخواهد چند سال به چند سال عوض شود. جواب دیگری هم وجود دارد كه برخی در دل دارند ولی جرأت بیان آن را ندارند و آن این است كه در دوران مشروطیت علما و مراجع نقش مهمی ایفا كردند، اما بعد از چندی لیبرال‌ها آخوند‌ها را كنار زدند و نقش علما را نادیده گرفتند اما در این انقلاب آخوند‌ها تجربه‌ای از دوران مشروطه كسب كرده بودند و اجازه ندادند این بار كلاه به سرشان برود و از میدان سیاسی خارج شوند به همین منظور جایگاه قانونی برای خود ایجاد كردند كه افراد نتوانند روحانیون را از عرصه حكومت كنار بگذارند و برای آنكه جایگاه امام خمینی(ره) به عنوان رهبر در تاریخ انقلاب محفوظ باشد این مقام را در قالب قانون اساسی در آوردند و به نوعی احترام به روحانیون قائل شدند. یعنی در واقع تقسیم ارث انقلاب كردند، چراكه انقلاب 57 دستاورد‌هایی داشت و قسمتی از آن هم سهم روحانیون شد.»
وی، ادامه داد: «عده‌ای نیز پاسخ دیگری را در مورد نقش رهبری در نظام كشور ما مطرح می‌كنند، جوابی كه خیلی‌ها از آن خوششان نمی‌آید. حتی كسانی كه پست رسمی هم داشته‌اند و حتی ... و آن این است كه انقلابی كه در ایران به وقوع پیوست اساسا ماهیت حكومت ایران را تغییر داد، در عالم حكومت و سیاست و ماهیت جدیدی متولد شد كه در ادبیات كشور ما شناخته شده نبود و حتی قرن‌ها ریشه‌؛ آن را قطع كرده بودند، مساله این بود كه ما بنده خدا هستیم و باید در همه شئون زندگی مطیع خدا باشیم.»
این عضو مجلس خبرگان، با بیان این‌كه انقلاب ما برای خدا بود و باید به خدا انتصاب پیدا كند، گفت: «اصل، قوانین اسلام است و قوانین دیگر جنبه ثانوی دارند كه با تأیید ولی فقیه اعتبار پیدا می‌كنند و در واقع انقلاب كردیم كه حكومت الهی، دینی و اسلامی سر كار بیاید كه البته این امر اقتضائاتی در بر دارد. یك اقتضا آن این بود كه شكل حكومت از سلطنتی به جمهوری عوض شود و در واقع نام سلطنت كنار رفت. اما هنوز ما در نام جمهوری با بسیاری از كشور‌ها اشتراك داریم چون امروز انواع متعددی از جمهوری وجود دارد و هنوز ماهیت جمهوری ، روشن نشده‌است.»
مردم در واقع انقلاب كردند برای آنكه دین حاكم شود و نظام، نظامی مستند به خدا و مشروعیت آن خدایی شود. خوب اگر این ماهیت باید تحقق پیدا كند خواه نا خواه باید در ساختار حكومتی تغییراتی ایجاد شود، چون جمهوری‌ها عمدتا دموكراتیك هستند و تمام قوانین و مقررات منتهی به اكثریت مردم می‌شود و حالا شاهدید تا چه اندازه تحولات در سیاست، قوانین اجتماعی و در ارزش‌های اخلاقی پیدا شده و روز به روز هم بیشتر می‌شود و مواردی كه خود اروپایی‌ها هم تصور نمی‌كردند روزی در كشورشان وقوع یابد.»
وی، با بیان اینكه ساختاری كه در اغلب كشور‌ها تحت نام جمهوری اجرا می‌شود احكام اسلامی را تضمین نمی‌كرد، اظهار داشت: «پس اولا در اسم این جمهوری، اسلام را گذاشتند تا نشان دهد ماهیت این نظام اسلامی است و ساختار این حكومت هم باید متناسب با این ماهیت باشد و آن ساختاری كه می‌توانست تضمین كند ایجاب می‌كرد در راس هرم قدرت كسی باشد كه اسلام را بهتر از دیگران بشناسد و قصد و توان اجرای آن را داشته باشد.»
آیت‌الله مصباح یزدی، گفت: «در اكثر كشور‌ها مشخص شده رییس جمهور باید كسی باشد كه مصلحت مردم را بهتر درك كند اما اینكه اسلام را چه كسی بهتر بشناسد در هیچ كجای دنیا چنین چیزی را شاهد نیستیم. به همین منظور دلیل اینكه پستی در قانون اساسی ما در راس هرم قدرت فوق قوای سه‌گانه دیده شده و بلكه مشروعیت سایر قوا منوط به این مقام شد، همان رهبری است چراكه نظام باید اسلامی باشد.»
وی با طرح این سوال كه از طریق عقلایی چه طرحی می‌توان اندیشید كه آن كسی كه سلسله جنبان نظام است اسلام واقعی را بخواهد؟ تصریح كرد: «بنابراین رهبر باید به خوبی اسلام را بشناسد و به احكام اسلامی نیز پایبند باشد،همچنین دارای مدیریت و نسبت به مسائل جهانی شناخت داشته باشد اما این مساله مطرح است كه چگونه چنین شخصی را پیدا كنیم؟»
وی، با اشاره به اینكه راهی كه در كشور‌های دنیا برای تعیین رهبر سیاسی وجود دارد مراجعه با آرای عمومی است، اظهار داشت: «لوازم این نوع انتخابات هم در كشور‌ها متفاوت است.»
وی، با بیان اینكه در همه جای دنیا انتخابات دو ركن پول و تبلیغات دارد، گفت: «اگر در كشور ما می‌خواستیم رهبر را این‌گونه تعیین كنیم كه هر كه پول‌دارتر و دارای تبلیغات بیشتر باشد، رهبر شود كه در آن صورت حافظ اسلامی نمی‌ماند، لذا این ساز و كار با این مقام قدسی كه برای حفاظت از ارزش‌های اسلامی پیش‌بینی شده به درد نمی‌خورد.»
آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به اینكه كسانی كه قانون اساسی را می‌نوشتند ساز و كاری را نوشتند كه با اصول و مبانی اسلامی سازگارتر است، تصریح كرد: «؛ در سایر انتخابات‌ها مجبور هستیم به خاطر وضعی كه در دنیا وجود دارد، به همان صورت عمل كنیم. فعلا هنوز شرایط فرهنگی كشور ما مهیا نشده كه در سایر انتخابات آن اصول اسلامی را به اجرا درآوریم. آن چه با اصول اسلام در عرصه انتخابات سازگار است این است كه انتخاب كننده باید در حد انتخابی كه می‌كند آگاهی داشته باشد وسوولیت انتخابش را بپذیرد.»
این عضو مجلس خبرگان رهبری، با توجه به اینكه اگر بنا باشد عموم مردم برای تعیین رهبر رأی دهند این رای كوركورانه است، و فقط اسم آن انتخاب است ولی انتخابی در كار نیست چون واقعا تا چه اندازه یك فرد قادر است بفهمد كه علم چه كسی بیشتر است و همچنین سایر شرایط را هم بیش از دیگران واجد است، لذا این جاست كه در اسلام انتخابات به زبان سیاسی چند درجه می‌شود یعنی اول مردم كسانی را انتخاب می‌كنند كه تشخیص صلاحیت آنها برایشان آسان است.»
وی افزود: «سیستمی كه برای انتخاب رهبر تعیین شده به خاطر این است كه این انتخاب آگاهانه‌تر شود و این انتخاب دورتر از تقلب و اغراض شخصی باشد. پس قدم اول این است كه در هر استانی مردم سعی كنند عالمان مورد اعتماد را انتخاب و سپس این عالمان برجسته منتخب استان‌ها، اعلم را انتخاب كنند كه قطعا این راه هم سالم‌تر و هم مطمئن‌تر است.»
آیت‌الله مصباح یزدی، با بیان اینكه در طول 27 سال گذشته فردی ادعا نكرده كه در انتخابات خبرگان تقلب شده است، گفت: «در حالیكه در سایر انتخابات ما كم مشكل نداشتیم.»
وی گفت: «؛ خداوند پس از سال‌ها عنایتی كه به ما كرده فقیهی را معرفی كرده كه می‌تواند پست رهبری را به خوبی اداره كند، لذا همان شرایط و اعتباری كه در زمان و حضور امام معصوم(ع) بود، الان هم وجود دارد.»
این عضو مجلس خبرگان رهبری، تصریح كرد: «طرح ایده آل ما در مجلس شورای اسلامی این است كه ما در مجلس كمیسیون‌های متعدد و مستقل در مورد رشته‌های مختلف كه هر كدام به عنوان بازوی مشورتی برای رهبری عمل كنند، داشته باشیم كه هنوز به آن مرحله نرسیده‌ایم. چراكه حكم اصلی متعلق به اوست و با امضای رهبری مسائل اعتبار پیدا می‌كند.»
وی، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه نظام فعلی با رفراندوم مردم در 12 فروردین 58 تثبیت شد اما اگر امروز مردم رای دادند كه آیا این باشد یا خیر، قبول است؟ اظهار داشت: «این مساله مهمی است. در مطالبی كه بیان می‌شود دو هدف دنبال می‌شوند؛ یك هدف این است كه با تكیه بر روی منابع و اعتقادات دینی خودمان كاری مقبول و موجه كنیم، هدف دیگر هم این است كه به دنیا نشان دهیم كار‌های ما درست است.»
آیت‌الله مصباح یزدی، با بیان اینكه ما برای خودمان در اول انقلاب هیچ احتیاجی به رفراندوم نداشتیم، خاطرنشان كرد: «امام خمینی (ره) احتیاج نداشت كه كسی به او رای دهد، اما دنیا این امر را نمی‌پذیرفت و برای آنكه دیگر كشورها و سازمان‌ها بپذیرند لذا ما برای مشروعیت خودمان در اول انقلاب رفراندوم برگزار نكردیم بلكه برای اینكه به دنیا نشان دهید مردم این نظام را می خواهند اقدام به همه‌پرسی كردیم.»
وی، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه آیا حكومت مورد نظر پیامبر و حضرت علی (ع) شكل جمهوری داشت یا اینكه جمهوری یك شكل قدیمی است؟ گفت: «معتقدم اعتبار ولی امر ربطی به رفراندوم ندارد و مساله‌ای است كه از طرف خدا تعیین شده است.»

پرونده ویژه: