در مسیر دفاع همه‌جانبه از اسلام و فرهنگ اسلامی

در دارالقرآن الكريم قم
تاریخ: 
شنبه, 25 مهر, 1383

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

آنچه پیش ‌رو دارید ترجمه فارسی بیانات حضرت آیت‌الله مصباح‌ یزدی (دامت‌بركاته) است که در رمضان 1425 ه.ق. برای گروهی از طلاب عرب‌زبان در دارالقرآن الکریم قم به زبان عربی ایراد شده است. متن عربی این سخنرانی در بخش عربی قابل دسترسی است.

الْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلامُ عَلَی سَیِّدِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرسَلِین حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین

أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ‌ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً

به تمام برادران و خواهران عزیز در هر نقطه از جهان اسلام سلام عرض می‌کنم و بر روح مطهر حضرت امام و ارواح طیبه شهدا‌‌رضوان الله تعالی علیهم درود می‌فرستم و از خداوند می‌خواهم که ما را در انجام آنچه مورد رضایت اوست موفق بدارد و بر علم و معرفت و محبت ما نسبت به اولیائش بیفزاید و ما را بر انجام وظایف و تکالیفمان در این عصر یاری فرماید؛ عصری که از سویی به معارف الهی که از اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين به ارث رسیده است، دسترسی آسان‌تر و سریع‌‌تری دارد و از سوی دیگر مواجه با شبهات و تشکیک‌های فزاینده‌‌ای می‌باشد که شیطان‌‌های جن و انس ـ که خداوند همه ما را از شر آن‌ها دور نگه دارد ـ به آن‌ها دامن می‌زنند.

همه ما می‌‌دانیم که یکی از بزرگ‌‌ترین منت‌های خداوند بر بندگانش این بوده است که عده‌ای از بهترین بندگانش را انتخاب کرده و آن‌ها را به‌عنوان پیامبر خویش مبعوث کرده است تا وحی الهی را به صورت مستقیم دریافت کرده و به دیگران ابلاغ نمایند تا مردم متوجه باشند که برای چه آفریده شده‌اند و راه مستقیم برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را بشناسند.

خداوند متعال در این باره در سوره آل‌عمران می‌فرماید: وَمَا كَانَ اللّهُ لِیُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَلَكِنَّ اللّهَ یَجْتَبِی مِن رُّسُلِهِ مَن یَشَاء؛[1] خداوند بر آن نیست که شما را از غیب آگاه گرداند،‌؛ ولی خداوند از میان فرستادگانش هر که را بخواهد برمی‌گزیند.

در سوره جن می‌فرماید: عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُكُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا * لِیَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا؛[2] دانای نهان است و کسی را بر غیب خود آگاه نمی‌کند جز پیامبری را که از او خشنود باشد که [در این صورت] برای او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانی بر خواهد گماشت تا معلوم بدارد که پیام‌های پروردگار خود را رسانیده‌اند و [خدا] بدانچه نزد ایشان است احاطه دارد و هر چیزی را به عدد، شماره کرده است.

در سوره حدید می‌فرماید: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ؛[3] به‌راستی ما پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آن‌ها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند، و آهن را که در آن برای مردم خطری سخت و سودهایی است پدید آوردیم تا خدا معلوم بدارد چه کسی در نهان، او و پیامبرانش را یاری می‌کند. آری، خدا نیرومند شکست‌ناپذیر است.

مقتضای حکمت بالغه پروردگار چنین بود که سلسله انبیاء و رسولان را با پیامبر امیِ عربیِ هاشمی، ابوالقاسم محمد بن عبدالله‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله به پایان برساند، چنان که در سوره احزاب می‌فرماید: مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ؛[4] محمد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خداوند برترین و کامل‌ترین کتاب آسمانی را بر او نازل کرد تا نوری باشد که در تمام زمان‌ها و مکان‌ها از آن استفاده شود.

خداوند درباره این کتاب آسمانی می‌فرماید: تَبَارَكَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَكُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا؛[5] بزرگ و خجسته است کسی که بر بنده خود، فرقان (=کتاب جدا سازنده حق از باطل) را نازل فرمود، تا برای جهانیان هشدار دهنده‌ای ‌باشد؛ و می‌فرماید: قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِینٌ * یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ؛[6] قطعاً برای شما از جانب خدا نور و کتابی روشنگر آمده است. خداوند هر کسی را که از رضایت و خشنودی او پیروی کند، به‌وسیله آن کتاب به راه‌های سلامت رهنمون می‌شود و به توفیق خویش، آنان را از تاریکی‌ها به‌سوی روشنایی بیرون می‌برد و به راهی راست هدایتشان می‌کند.

در سوره فصلت می‌فرماید: وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِیزٌ * لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِّنْ حَكِیمٍ حَمِیدٍ؛[7] و به‌راستی‌که آن کتابی ارجمند است. از پیش روی آن و از پشت سرش باطل به سویش نمی‌آید و نازل شده‌ای است از سوی حکیمی ستوده صفات.

بدین ترتیب قرآن کریم کلامی است که تمییز دهنده حق از باطل است و به عدالت حکم می‌کند و بر کتاب‌های آسمانی که قبل از پیامبر اکرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله نازل شده، حاکم است؛ چنان که خداوند متعال می‌فرماید: وَأَنزَلْنَا إِلَیْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ؛ و ما این کتاب [قرآن] را به‌حق به‌سوی تو فرو فرستادیم،‌ درحالی که تصدیق‌کننده کتاب‌های پیشین و حاکم بر آن‌ها است.

سپس دینش را با ولایت و جانشینی اهل‌بیت‌عليهم‌‌السلام کامل نموده و نعمتش را به اتمام رسانید و فرمود: الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا؛[8] امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما به‌عنوان آیین برگزیدم.

پس رسول الله‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله در حالی به رفیق اعلی پیوست که برای امت خویش دو میراث گرانبها و بزرگ به جای گذاشته بود؛ چنان که فرمود: إِنّی تارِكٌ فیكُمُ الثَّقَلَیْن كِتابَ اللّهِ وَ عِتْرَتی أَهْلَ بَیْتی، ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً؛ من دو میراث گرانبها در میان شما به جا می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم؛ اهل‌بیتم را. مادامی‌که از این دو پیروی کنید، هیچ گاه گمراه نمی‌شوید.

به‌راستی‌که این دو میراث گرانبها چقدر عظیم و بابرکت هستند! یکی کتاب خدا است که تا روز قیامت از هر گونه تحریفی مصون می‌باشد، چنان که خداوند مصونیت آن را تضمین کرده و فرموده است: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛[9] به‌درستی که ما قرآن را نازل کردیم و هر آینه حافظ آن هستیم.

دیگری امام معصوم است که زمین از او خالی نمی‌باشد، خواه حاضر و در دسترس مردم باشد یا غایب و پوشیده از چشم مردم که در این صورت نیز از نور وجودش استفاده می‌شود، چنان که مردم از نور خورشید که پشت ابر رفته است بهره‌مند می‌گردند. پس خدا را سپاس می‌گوییم که ما را به این راه [پیروی از ائمه] هدایت کرده است و اگر ما را به این راه هدایت نمی‌کرد، از این نعمت بهره‌مند نمی‌شدیم؛ و در زمانی که مردم به خاطر رفتار و برخورد نامناسب خویش با سایر ائمه‌عليهم‌‌السلام از دیدن امام معصوم‌علیه‌‌السلام و استفاده از برکات ارتباط مستقیم با او محروم هستند؛ از حضور علمای عامل و فقهای صالح که حاملان علوم ائمه عليهم‌‌السلام و پیروان آثار ایشان و هدایت‌کنندگان امت بر مسیر ائمه عليهم‌‌السلام هستند، بهره‌مند می‌شوند.

درواقع علما، مرتبه‌ای از خلافت رسول الله‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله و مرتبه‌ای از ولایت اهل‌بیت آن حضرت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين را بر عهده دارند. در این زمینه از طرق بسیار زیاد که به حد تظافر رسیده است، از پیامبر اکرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله نقل شده است که فرمود: رَحِمَ اللَّهُ خُلَفائی؛ و در نقلی دیگر آمده است که فرمود: أللَّهُمَ ارْحَمْ خُلَفائی؛ و در نقل سومی آمده است که فرمود: رَحْمَةُ اللَّهِ عَلى خُلَفائی؛ پس از آن‌که این جمله را سه مرتبه تکرار کرد، از آن حضرت سؤال شد: یا رَسُولَ اللَّهِ، مَنْ خُلَفاؤُكَ؟ قالَ: الَّذینَ یَأْتُونَ مِنْ بَعْدی وَ یَرْوُونَ أَحادیثی وَ سُنَّتی وَ یُعَلِّمُونَها النَّاسَ مِنْ بَعْدی؛[10] ای رسول خدا! جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که بعد از من می‌آیند و احادیث و سنت مرا نقل می‌کنند و آن‌ها را بعد از من به مردم یاد می‌دهند؛ و از اهل‌بیت‌عليهم‌‌السلام روایت شده است که مَجارِی الأُمُورِ بِیِدِ الْعُلَماءِ بِاللَّهِ الأُمَناءِ عَلى حَلالِهِ وَ حِرامِهِ؛ سرچشمه‌ها و سررشته امور به دست علمای الهی است، همان‌ها که بر حلال و حرام الهی امین هستند.

بنابراین علمای باتقوا و امینی که زخارف دنیوی و لذت‌های آن را ترک می‌کنند و خود را وقف معارف کتاب خدا و سنت رسول الله و اهل‌بیتش‌عليهم‌‌السلام می‌کنند، مرجع عامه مردم هستند؛ همان‌هایی که دست مردم را گرفته و به راه مستقیم و صحیح هدایت می‌کنند. این‌ها وظیفه دارند که برای استنباط حقایق دین و تعلیم آن به عموم مؤمنان و ارشاد و راهنمایی ایشان به راه حق نهایت سعی و تلاش خویش را به کار گیرند و مردم وظیفه دارند که از انوار علوم ایشان بهره‌گیری کنند و طبق راهنمایی آن‌ها طی مسیر نمایند و آن‌ها را در اجرای دستورات دین پشتیبانی کرده و ایشان را در زنده نگه ‌داشتن کتاب و سنت و نابود کردن بدعت‌ها و خرافات و مقابله با دشمنان دین و جهاد با کفار و محارب‌ها و تضییع کنندگان حقوق مسلمانان یاری دهند.

همچنین وظیفه دارند که با آن‌ها در نشر حقایق اسلام در تمام مناطق جهان برای تمام انسان‌ها همکاری داشته باشند زیرا حقایق اسلام، امانتی است که نزد مسلمانان است و واجب است که آن را ادا کنند، چنان که خداوند می‌فرماید: إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ؛[11] خداوند به شما امر می‌کند که امانت‌ها را به اهل آن رد کنید و هنگامی که بین مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید.

بنابراین ما به‌عنوان یک مسلمان وظیفه داریم که:

  1. حقایق اسلام و میراث پیامبر اکرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله و ائمه اطهار‌عليهم‌‌السلام را بشناسیم و روشن است که علمای عامل در این زمینه وظیفه و نقش اصلی و محوری را بر عهده دارند.
  2. این میراث را حفظ کرده و از تحریف لفظی و معنوی آن جلوگیری نماییم.
  3. این حقایق را به سایر مردم که در مناطق مختلف جهان زندگی می‌کنند و به نسل‌های آینده منتقل کنیم.
  4. برای اجرای احکام اسلامی در زندگی فردی و اجتماعی و برقراری نظام عادلانه اسلامی در مناطق مختلف جهان سعی و تلاش داشته باشیم تا زمینه مناسب جهت ظهور بقیةالله الاعظم‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف فراهم گردد.

این‌ها واجباتی است که عقل به‌تنهایی وجوب آن‌ها را می‌فهمد و اثبات آن‌ها نیازی به دلیل تعبدی ندارد و انجام آن‌ها به زمان و مکانی خاص از کره زمین اختصاص ندارد؛ اما عاملی باعث شده است که انجام این واجبات در این برهه از زمان برای ما که از بیداری اسلامی و نفحه الهی بهره‌مند شده‌ایم ضرورت بیشتری داشته باشد. به برکت خون پاک شهدا و تلاش و کوشش‌های بندگان صالح خدا و تحمل سختی‌های فراوان توسط آنان، انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسیده و پیروزی‌های دیگری در سایر سرزمین‌های اسلامی نصیب مسلمانان شده است، لشکریان شیطان در شرق و غرب عالم رو به اضمحلال و نابودی گذاشته‌اند و به پیروزی‌های بزرگ‌تر و مهم‌تری که عن‌قریب نصیب لشکریان حق- که حزب پیروز خدایندـ می‌شود و به نابودی لشکریان باطل - که از پیروان شیطان لعین هستند بشارت می‌دهند. عاملی که عمل به واجبات مذکور را در این برهه از زمان ضروری‌تر می‌کند این است که احزاب کفر و نفاق و بندگان درهم و دینار با تمام امکاناتشان علیه مسلمانان به پا خاسته‌اند. آن‌ها بزرگ‌ترین خیانت‌کاران و جنایت‌کاران علیه مسلمانان هستند و قصد دارند تا اسلام را نابود ساخته و مسلمین را خوار و ذلیل کرده، بر سرزمین و ثروت‌ها و منابع آن‌ها مسلط شوند، مفاخر و ارزش‌های آن‌ها را انکار کرده، آثار و معارف ایشان را نفی نموده، فرهنگ ایشان را نابود کرده، هویت آن‌ها را مسخ نموده، آن‌ها را به خاک مذلت نشانده و خواری دنیا و عذاب آخرت را به آنان بچشانند. این دشمنان قسم‌خورده اسلام، کار را به آنجا رسانده‌اند که به خود جرأت بخشیده و اعلام کرده‌اند که جنگ‌های صلیبی جدیدی را علیه مسلمانان به راه می‌اندازند! با این تفاوت که در این عصر ملت‌های کفر با هم متحدتر و عزم و اراده‌هایشان راسخ‌تر است و از ثروت‌های عظیم، نیروهای انباشته و صنایع پیشرفته و اعجاب‌آور برخوردار هستند در حالی که در جنگ‌های صلیبی گذشته، آنان در ضعف و پراکندگی و جهل و نادانی به سر می‌بردند و قابل توجه است که این جنگ، منحصر به جنگ‌های نظامی نمی‌باشد، بلکه در تمام صحنه‌ها جریان دارد. لذا گاهی این جنگ در محاصره اقتصادی و توطئه‌های بین‌المللی برای جلوگیری از پیشرفت اقتصادی و علمی مسلمانان متبلور می‌شود و گاهی در فتنه‌انگیزی سیاسی و ایجاد تفرقه در میان مسلمانان به‌وسیله مزدوران و خیانت‌کاران داخلی ظهور و بروز پیدا می‌کند. مهم‌ترین صحنه جنگ، تهاجم همه‌جانبه فرهنگی است که استعمارگران و مستکبران از زمان قدیم با روش‌ها و ترفندهای گوناگون علیه مسلمانان اجرا می‌کرده‌اند و متأسفانه امروزه نشانه‌های پیروزی آن‌ها را در کشورهایمان و بلکه در خانه‌هایمان مشاهده می‌کنیم و کار به جایی کشیده شده و جسارت مستکبران به حدی رسیده است که به بعضی از مسئولان در برخی از کشورهای اسلامی دستور داده‌اند تا برنامه‌های دینی مدارس خویش را تغیر داده و آیات قرآنی جهاد را از کتاب‌های درسی حذف کنند!! تهاجم فرهنگی آن‌قدر روشن و واضح است که احتیاج به توضیح بیشتر در این زمینه نمی‌باشد و اشاره‌ای کوتاه برای آدم عاقل کافی می‌باشد.

حال با مشاهده این حوادث تلخ بر تمام مسلمان‌ها، از زن و مرد، واجب است که خود را آماده مبارزه‌ای همه‌جانبه بر ضد این اقدامات گسترده کفار و مستکبران کنند. اگر بعضی اقسام جهاد فقط بر مردان واجب است، جهاد فرهنگی اختصاص به جنس، قوم، ملت، یا گروه خاصی ندارد، بلکه بر همه واجب است. البته مبارزه فرهنگی به اسلحه فرهنگی، برنامه‌ریزی و نقشه‌های مناسب فرهنگی، تلاش‌های فراگیر و بی‌وقفه، اخلاص در نیت، عزم راسخ، معلومات گسترده و تجهیزات پیشرفته رسانه‌ای احتیاج دارد. در کنار این‌ها به معلمان و راهنمایانی کوشا و پرتلاش و مجاهد نیاز است که خالصانه و برای رضای خدا، اموال و منافع و راحتی خویش و حتی عمر و جانشان را در راه اهداف مقدس الهی فدا کنند و البته خداوند یار و پشتیبان چنین افرادی است.

پس بر همه ما بدون استثنا واجب است که سعی کنیم تا معلومات دینی خود را گسترش دهیم و روش‌های دفاع از عقاید و ارزش‌های دینی و هویتی خویش را از راه گسترش مطالعات و تحقیقات، افزایش دهیم و مراکز بحث و گفتگو ایجاد نموده و از همه ابزارهای رسانه‌ای و اصول و فنون آموزشی و تربیتی کمک بگیریم.

در پایان متذکر می‌شوم که به کارگیری همه سعی و تلاش برای انجام واجبات الهی که در زبان دین از آن به صبر تعبیر می‌شود [صبرٌ علی الطاعه]، اگر همراه با اخلاص در نیت و توکل بر خدا باشد، همه ضعف‌ها و کوتاهی‌های ما را جبران می‌کند. مسلمانان از صدر اسلام تا کنون این مطلب را تجربه کرده و نتیجه آن را دیده‌‌اند؛ همان‌گونه که خداوند متعال می‌فرماید: كَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ؛[12] چه بسیار گروهی اندک که به اذن خدا بر گروهی پرشمار پیروز شده‌اند و خداوند یار و پشتیبان صابران است.

خداوند توفیق صبر و تقوا، ثبات قدم و اخلاص در نیت و توکل و واگذاری امور به خودش را به ما عنایت فرماید.

حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ

 


[1]. آل عمران، 179.

[2]. جن، 26-28.

[3]. حدید، 25.

[4]. احزاب، 40.

[5]. فرقان، 1.

[6]. مائده، 15 و 16.

[7]. فصلت، 41 و 42.

[8]. مائده، 3.

[9]. حجر، 9.

[10]. بحارالانوار، ج 2، عوالی اللئالی، ج 4، من لایحضره الفقیه، ج 4؛ وسائل الشیعه، ج 27، مستدرک الوسائل، ج 17.

[11]. نساء، 58.

[12]. بقره، 250.