صوت و فیلم

صوت:

فهرست مطالب

جلسه بیست و هشتم؛ مقایسه لذت‌های دنیوی و اخروی

تاریخ: 
چهارشنبه, 3 خرداد, 1391

بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحیم

آن چه پیش‌رو دارید گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت‌الله مصباح‌یزدی (دامت‌بركاته) در دفتر مقام معظم رهبری است كه در تاریخ 1391/03/03 ایراد فرموده‌اند. باشد تا این رهنمودها بر بصیرت ما بیافزاید و چراغ فروزان راه هدایت و سعادت ما قرار گیرد.

مقایسه لذت‌های دنیوی و اخروی

مروری بر گذشته

فرارسیدن ماه مبارک رجب و میلاد مسعود حضرت باقرالعلوم صلوات‌الله‌علیه‌وعلی‌آبائه‌وابنائه‌المعصومین را به پیشگاه مقدس ولی عصر ارواحنافداه و همه دوستداران اهل بیت علیهم‌السلام تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم و از خدای متعال درخواست می‌کنیم که به برکت این ایام و به برکت صاحب این روز حضرت باقر صلوات‌الله‌علیه به ما توفیق قدم برداشتن در راهی را دهد که موجب خشنودی آن‌ها باشد.
حاصل بحث‌های گذشته این نکته شد که دانسته‌های انسان هنگامی در رفتار او اثر می‌گذارد که مورد توجه وی باشد، اما اگر این دانسته‌ها مورد غفلت قرار گیرند با این‌که انسان به آن‌ها آگاهی دارد در رفتارش اثری نخواهد گذاشت. برای حاضر کردن دانستنی‌هایی که منشأ خیر هستند در ذهن، می‌توان راه‌کارهایی را از قرآن کریم و روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام استفاده کرد که از مهم‌ترین آن‌ها «تفکر» است. قرآن کریم تنها به اصل تفکر و توصیه به آن اکتفا نمی‌کند، بلکه علاوه بر این، موضوعات و مسائلی را برای تفکر مورد تأکید قرار می‌دهد که در سعادت انسان اثرگذار است و انسان باید درباره‌ آن‌ها فکر کند. یکی از موضوعاتی که قرآن برای تفکر مورد تاکید قرار می‌دهد مجموعه نظام خلقت و عالم هستی در نگاه کلان و دقت در بیهوده نبودن خلقت این دستگاه عظیم است. علاوه براین قرآن موضوعاتی جزئی را نیز مطرح کرده، ما را به تفکر در باره آن‌ها تشویق می‌کند که یکی از آن‌ها خلقت انسان است. در این باره توضیحات مختصری در جلسه گذشته عرض کردیم.

زمین و آسمان، مملو از آیات الهی

از موارد دیگری که قرآن تاکید دارد مردم درباره آن‌ها فکر کنند آیات الهی در آفاق و انفس هستند. قرآن آیات الهی را در زمین از قبیل کوه‌ها، دشت‌ها، دره‌ها، نهرها و چشمه‌ها و ...، و آیات الهی را در آسمان از قبیل خورشید، ماه، ستارگان و ... نام برده، ما را به تفکر در باره آن‌ها دعوت می‌کند؛ حتی به پدیده‌هایی جوی همچون رعد و برق اشاره کرده، با نام‌گذاری سوره‌ای به نام رعد به این موضوع اهمیت می‌دهد (وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ).1 همچنین وزش باد، باریدن باران و به دنبال آن، روییدن گیاه‌هان، رسیدن میوه‌ها، انواع ارزاق و خوراکی‌ها و ... را متذکر می‌شود. قرآن بارها بر این آیات تاکید نموده، ما را به تفکر در باره آن‌ها سفارش می‌کند و از غفلت انسان‌ها اظهار گله‌مندی می‌نماید. بخش عمده‌ای از برخی سوره‌ها همچون سوره نمل، روم و یونس به بیان این آیات اختصاص یافته و شایسته است سال‌ها درباره همین موضوعات فکر و بحث شود و کتاب‌ها نوشته شود.

توصیف دنیای فانی در قرآن

از دیگر موضوعات مورد اهتمام قرآن برای تفکر، زندگی دنیا و آخرت و مقایسه آن دو با همدیگر است. قرآن می‌فرماید: «كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآیات‏ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ * فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَة؛2 خداوند آیات خود را برای شما بیان می‌کند تا درباره دنیا و آخرت فکر کنید.» باز قرآن تنها به بیان موضوع اکتفا نکرده، بلکه راه فکر کردن در باره این موضوع را هم به ما نشان می‌دهد. در دو آیه قرآن برای زندگی دنیا مثلی می‌زند و به ما یاد می‌دهد که اگر می‌خواهید در باره حقیقت دنیا فکر کنید به این مثل فکر کنید: إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا كَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاء فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأَرْضِ مِمَّا یَأْكُلُ النَّاسُ وَالأَنْعَامُ حَتَّىَ إِذَا أَخَذَتِ الأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَآ أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلاً أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ؛3 قرآن در این آیه برای شناساندن حقیقت دنیا به یکی از پدیده‌های عینی دنیا مثل می‌زند، اما آن را به صورت کلی بیان می‌کند نه در قالب داستانی خاص. می‌گوید: ما آبی را از آسمان نازل می‌کنیم که در اثر نزول آن، گیاهان در زمین می‌رویند، و زمین خشک، سبز و خرم می‌شود و زمین به خود زینت می‌گیرد. عده‌ای با دیدن این نعمت‌های فراوان با خود می‌گویند: ما هر وقت نیاری داشته باشیم از این نعمت‌ها استفاده می‌کنیم و دیگر نگرانی نداریم، اما صبح که بیدار می‌شوند می‌بینند سیلی آمده یا صاعقه‌ای نازل شده و همه آن‌ها را از بین برده است. گویا اصلا گیاه یا میوه‌ای وجود نداشته است (أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلاً أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ). همه حقیقت دنیا این‌گونه است. خدای متعال زینت‌ها و جاذبه‌هایی را در زمین به وجود می‌آورد و کسانی جذب این جاذبه‌ها می‌شوند و به آن‌ها دل بسته، گمان می‌کنند این‌ها برای همیشه باقی است و می‌توانند به وسیله آن‌ها همیشه در خوشی و شادی زندگی کنند، اما غافل‌اند از این‌که امور دنیا این‌گونه نیست و دائما در حال تحول است. انسان به خصوص در ابتدای نوجوانی خود، به دنبال لذت‌هایی است. اگر اسبابی برای او فراهم شود که غرایز او تأمین و وسایل راحتی و خوشی او فراهم شود دیگر غافل می‌شود و گمان می‌کند همیشه همین‌طور خواهد بود، اما بعد حوادثی پیش می‌آید و یک مرتبه همه چیز عوض می‌شود و سرمایه و اموال او همه از بین می‌روند. بر فرض همه این‌ها هم تغییر نکند خود انسان بعد از چند سال می‌میرد و قطعا زندگی دنیا همیشگی نیست.
قرآن کافران و مشرکان را مثل زده، می‌فرماید: یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ؛ این‌ها آرزو می‌کنند ای کاش هزار سال زندگی کنند. هیچ‌گاه آرزوی انسان برای زندگی تمام نمی‌شود و این سرّی دارد، اما آن‌ها می‌خواهند در دنیا هزار سال زندگی کنند. فطرت انسان اقتضا می‌کند که به دنبال زندگی ابدی باشد و خدا هم چنین حیاتی را برای وی مهیا کرده است اما نه در دنیا، این‌جا ابدی نیست. میل به خلود فطری انسان است، اما اشتباه انسان در این است که خلود را در این دنیا می‌خواهد. انبیای الهی آمدند به ما بفهمانند که این میل فطری در این عالم قابل ارضا نیست. آرزوهای جزئی دنیوی نیز چنین‌اند. بسیاری از جوان‌ها آرزو دارند رئیس جمهور شوند، اما مگر یک کشور چند رئیس جمهور می‌خواهد؟ دنیا ظرفیت ندارد که همه رئیس جمهور شوند. انسان میل به ابدیت و سعادت بی‌نهایت دارد، اما باید بفهمد که این جا جای آن نیست. همین میل فطری دلیلی بر وجود عالم دیگری است که ظرفیت تحقق این آرزوها را دارد. خداوند این میل را در فطرت انسان قرار داده تا دائما درصدد ترقی و تعالی باشد، اما او به اشتباه گمان می‌کند که این میل در این عالم ارضا می‌شود. انبیا آمدند به او بفهمانند که این عالم چند روزی بیشتر نیست (إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا كَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاء ... كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ).
قرآن همین مثل را در آیه دیگری بیان کرده، می‌فرماید: وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا كَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاء فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ مُّقْتَدِرًا؛4 زندگی دنیا را برای مردم مثل بزن به آبی که نازل می‌شود و زمین سرسبز، خرم و پرجاذبه می‌شود و بعد می‌خشکد و باد آن را پراکنده می‌کند. پس آن میل به بی‌نهایت در این‌جا قابل ارضا نیست. اگر انسان به دنیا دل ببندد خودش را باخته و حیاتش را به چیزی فروخته است که دوامی و ارزشی ندارد. کمی بیشتر فکر کنیم! همه ما از اموری که موقتا برای ما حاصل می‌شود لذتی می‌بریم، اما برای فراهم شدن این امور باید زحمت فراوانی را متحمل شد. انسان برای به دست آوردن مقداری غذا باید زحمت بکشد تا اندکی از آن لذت ببرد. مزه غذا تا هنگامی است که غذا در دهان انسان قرار دارد و هنگامی‌که غذا فرو رفت دیگر نمی‌توان آن را چشید. برای این اندک لذتْ چه قدر باید زحمت کشید؟ جوانی که می‌خواهد از ازدواج لذت ببرد سختی‌های فراوانی را باید به جان بخرد. لذت‌های دنیا همگی خستگی و زحمت دارد. بلاهای آن هم که فراوان است. با این حال آیا می‌ارزد انسان تمام هستی خویش را نثار چنین عالمی کند؟!

باقی بهتر است یا فانی؟

در برابر، در خانه سعادت و بهشت جاویدان الهی اصلا درد، رنج و خستگی معنا ندارد (لاَ یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِینَ).5 لذت‌های دنیا سیری و دل‌زدگی دارد و اگر مقداری طول بکشد انسان خسته و دل‌زده می‌شود و به دنبال تنوع می‌گردد، اما قرآن می‌گوید: «لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا؛6 لذت‌های بهشتی آن قدر جاذبه دارند که هیچ کس نمی‌خواهد عوض شوند.» در آن‌جا به جای منتْ به انسان احترام می‌گذارند (سَلَامٌ عَلَیْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ).7 این دو نوع لذت را با هم مقایسه کنیم! آیا می‌ارزد انسان تنها برای امور دنیا این همه زحمت متحمل شود، یا عقل می‌گوید: از این امکانات خویش به اندازه ضرورتی استفاده کنید که بتوانید به زندگی خویش ادامه دهید و هدف‌تان توشه‌ برداشتن برای عالمی باشد که ابدی است؟! برای فراهم کردن زمینه لذت‌های بهشتی باید در این دنیا تلاش کرد. قرآن با بیان حقایق راه را به ما نشان می‌دهد و انتخاب را به عهده خودمان می‌گذارد (إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا).8 او به ما گفته است: «إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِینَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا؛9 ما برای کافران غل، زنجیر و آتش سوزان فراهم کرده‌ایم» و در مقابل برای مومنین نعمت‌هایی آماده کرده‌ایم که قطره‌ای از آن‌ها به همه لذت‌های دنیا می‌ارزد. وضعیت هر دو گروه را توصیف کردیم تا شما هر کدام را که فکر می‌کنید بهتر است انتخاب کنید، اما بدانید: وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى؛10 لذت‌های آخرت به مراتب شدیدتر، لذت‌بخش‌تر و پرجاذبه‌تر است (خَیْرٌ) و از لحاظ مدتْ همیشگی و جاودان است (أَبْقَى). آخرت هم از لحاظ کیفیت و هم از لحاظ کمیت بر دنیا برتری دارد. باید در این باره فکر کرد تا حقیقت را فهمید (لعلكم تتفکرون * فی الدنیا والاخرة).

لذت‌های فوق عقل بشری بهشت

انسان باید در این باره فکر کند و برای تفکر خویش نیز برنامه داشته باشد، نه این‌که موقتا تأملی کند و بعد هم آن را به فراموشی بسپارد. باید بنا بگذاریم که اصلا در زندگی‌ برنامه‌ای برای تفکر داشته باشیم و در باره نعمت‌های خداوند و اسبابی که خداوند فراهم کرده تا این نعمت‌ها به دست ما برسد فکر کنیم. آیا نباید از کسی تشکر کرد که این همه اسباب را فراهم کرده تا زمینه حیات و لذت بیشتر ما را فراهم کند؟! چه کسی مادر را به ما مهربان کرد؟ چه کسی پدر را وادار کرده که کار کند و زندگی ما را تأمین کند؟ و ... آیا این همه برای این است که به دیگران ظلم کنم یا فخر بفروشم؟! اگر چنین باشد که زندگی لهو و بیهوده است. اگر هدفی در کار بوده، من باید ببینم هدف از آفرینش من چیست و چگونه باید به آن برسم.
پس یکی از مواردی که تفکر درباره آن می‌تواند در تصمیم انسان اثرگذار باشد و موجب شود که انسان از هواها و هوس‌های بیهوده و گناه‌آلود صرف‌نظر کند مقایسه بین لذت‌های ابدی آخرت و لذت‌های موقت دنیاست. یکی از بالاترین رحمت‌های الهی که ما از آن غافل‌ایم این است که خداوند متعال نمونه‌هایی از آثار اعمال را در همین عالم به بندگان خود نشان می‌دهد. اساسا خداوند دو عالم را آفریده است که یکی برای کار است و دیگری برای مزد (الیوم عمل ولاحساب وغدا حساب بلا عمل).11 اما خداوند از فرط لطف برای برخی از کارهای خوب در همین دنیا مزد قرار داده است از جمله نیکی به پدر و مادر، صله رحم، ادای حق معلم و استاد. البته از مزد اخروی این کارها کاسته نمی‌شود (وَآتَیْنَاهُ أَجْرَهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ).12 عزتی که خداوند در این دنیا به برخی اشخاص می‌دهد بدون این‌که قدرتی، عشیره‌ای و ثروتی داشته باشند نمونه‌ای از این پاداش‌هاست. در برخی شهرستان‌ها افرادی به بنده می‌گفتند: آرزوی ما این است که یک بار مقام معظم رهبری را از نزدیک ببینیم. خداوند آن چنان محبتی از اولیایش در دل دوستانشان قرار می‌دهد که یک هزارم آن را با میلیاردها دلار نمی‌توان ایجاد کرد. محبت امری نیست که با پول درست شود. خداوند برای مومنین محبتی در دل‌های مردم- به خصوص در دل‌های فقرا- قرار داده است و این پاداشی است که در همین دنیا ظاهر می‌شود. اما حساب اخروی آن از قدرت فهم ما خارج است. در روایتی آمده است:‌ هنگامی‌که خداوند مومنین را در بهشت خویش جای می‌دهد نعمت‌های خویش را بر آن‌ها سرازیر می‌کند؛ نعمت‌هایی که نمی‌توان آن‌ها را حساب کرد. در حالی که اهل بهشت در نعمت‌ها متنعم هستند ناگهان نوری می‌درخشد که از فرط جاذبه آن، همه مدهوش می‌شوند. سؤال می‌کنند: این چه نوری است و ملائکه در جواب می‌گویند: این نوری است که در اثر لبخند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به روی امیرالمومنین علیه‌السلام در فضا منتشر شده است.13
این حدیث بسیار جای فکر دارد. آن‌جا عالمی دیگر است که ما نمی‌توانیم به درستی آن را درک کنیم. شاید حقایقی بالاتر از آنچه در این روایت آمده است وجود داشته باشد که عقل ما به آن نمی‌رسد. در برخی روایات آمده است که خداوند خطاب به اهل بهشت می‌فرماید: فَإِنَّ لَكُمْ كُلَّ جُمُعَةٍ زَوْرَة؛14 برای شما در هر جمعه یک تجلی الهی ظاهر می‌شود. اگر از یک لبخند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چنین لذتی برای اهل بهشت ایجاد می‌شود پس آنان از تجلی ذات الهی چه حالی پیدا می‌کنند؟! حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بنده‌ای از بندگان خداست و از طفیل یک لبخند او همه بهشتیان متنعم می‌شوند، اما آنچه که حضرت زهرا و حضرت علی علیهماالسلام را مدهوش می‌کند تجلی نور الهی است که برای هر کسی به اندازه مقام و مرتبه‌اش حاصل می‌شود. آیا ارزش دارد که انسان همه این لذت‌ها را رها کند و تنها به دنبال لذت‌های ناچیز و کوتاه دنیا باشد؟! آیا ارزش دارد برای این‌که چند صباحی روی یک صندلی بنشیند آبروی دیگران را بریزد، به دیگران بی‌احترامی کند، حق‌شان را تضییع کند، با نادیده گرفتن فضایل آن‌ها به آن‌ها تهمت و افترا بزند تا آن‌ها را از چشم مردم بیاندازد به این امید که به آن‌ها رأی ندهند؟! ما وقتی می‌توانیم از این اوهام بیرون بیاییم که قدری بیاندیشیم و به پدیده‌های عالم سرسری نگاه نکنیم. بیاندیشیم که برای چه آفریده شده‌، چگونه می‌توانیم به آن هدف برسیم. در این صورت دقت انسان در اعمالش بیشتر شده، عقل او بر غرائزش حاکم می‌شود.
پروردگارا! تو را به حق امام باقر صلوات‌الله‌علیه و همه اولیا و انبیا قسم می‌دهیم که دل‌های ما را از خواب غفلت بیدار فرما و نور معرفت را در دل‌های ما بتابان!

وصلی‌الله علی محمد وآله الطاهرین


1 . رعد، 13.

2 . بقره، 219 و 220.

3 . یونس، 24.

4 . کهف، 45.

5 . حجر، 48.

6 . کهف، 108. 

7 . زمر، 73. 

8 . انسان، 3.

9 . انسان، 4.

10 . اعلی، 17.

11 . نهج‌البلاغه، خطبه 42.

12 . عنکبوت، 27.

13 . بحارالانوار، ج 35 ص 241.

14 . بحارالانوار، ج8 ص21.