درس نهم: راه‎كارهای حفظ و تداوم انقلاب اسلامی

درس نهم:

راه‎كارهای حفظ و تداوم انقلاب اسلامی

 

 

از دانشجو انتظار می‌رود که پس از پایان درس بتواند:

1. برای تکلیف سنگین مردم در حفظ و بقای انقلاب اسلامی دلیل آورد؛

2. مفهوم «استمرار انقلاب» را توضیح دهد و برداشت صحیح از آن را بیان نماید؛

3. راهکارهای حفظ و تداوم انقلاب اسلامی را نام برده، تشریح نماید.

 

 

 

 

اگر انقلاب اسلامی ایران تداوم راه انبیا است (چه اینکه این چنین است) و اگر وعدهٔ خداوند سبحان که فرمود: «كَتَبَ اللَّهُ لأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی»(1) و فرمود: «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُه»(2)، قطعی است (چه اینکه هست) ما هم در تداوم انقلاب اسلامی که تداوم راه انبیا(علیهم السلام) است، کوشا خواهیم بود و هم چشم امید به امدادهای غیبی خواهیم داشت، چه اینکه تاکنون اینچنین بوده است.(3)

1. مقدمه

پس از آن‌که دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی تبیین و به آسیب‌های فراروی نظام اسلامی اشاره‌ شد، این مسأله به میان خواهد آمد، برای این‌كه بتوان این انقلاب را با تمام دستاوردهای آن حفظ کرد و آسیب‌های فراروی آن را پشت سر گذاشت چه باید كرد؟ در این‌جاست که سخن از وظایف سنگینی به میان می‌آید که بر دوش یک‌یک ما گذاشته شده است تا این انقلاب به مسیر خود ادامه دهد و از انحراف و یا سقوط مصون ماند. برای حفظ و تداوم نظام اسلامی باید چاره اندیشید و راهکارهای بقای آن را شناخت. از این‌رو، این درس به راهکارهای حفظ انقلاب اسلامی یافته اختصاص است.


1. مجادله (58)، 21.

2. حج (22)، 40.

3. جوادی آملی، عبدالله، بنیان مرصوص امام خمینی(رحمه الله) در بیان و بنان آیت‌الله جوادی آملی، ص364.

2. تكلیفی سنگین در برابر نعمتی بزرگ

خداوند متعال، در قبال اعطای هر نعمتی، تكلیفی متناسب با آن برای بندگان مقرر فرموده است. بر اساس بینش الهی، سراسر عالم هستی، میدان انجام تكلیف و گذراندن امتحانات الهی است:

الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاهٔ لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا؛(1) همو كه مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید كه كدامتان نیكوكارترید.

نعمت‌هایی كه خداوند در این جهان به بندگان عطا می‎كند، وسیله‎ای برای آزمایش آنان است. هر اندازه كه نعمت بیشتری در اختیار انسان قرار گیرد، ابزارهای آزمایش نیز افزایش می‎یابد و تكلیف سنگین‎تری متوجه انسان می‎شود. البته گفتنی است آن آزمایش و تكلیف نیز نعمت دیگری به شمار می‎رود كه زمینهٔ تكامل انسان را فراهم می‎سازد. در صورتی كه آزمایش و تكلیفی در كار نبود، هرگز انسان نمی‎توانست به سعادت ابدی دست یابد، زیرا پاداش اخروی و ابدی نتیجهٔ تلاش‌هایی است كه به عنوان تكلیف و آزمایش انجام می‎گیرد.

ملت انقلابی ایران كه در این دوران، از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی برخوردار گردیده است، بزرگ‌ترین تكلیف تاریخ را هم بر دوش دارد. مطالعهٔ تاریخ نشان می‎دهد كه نعمتی به عظمت پیروزی انقلاب اسلامی، در اختیار هیچ پیامبر، امام و مصلحی قرار نگرفته است. با توجه به این وسعت و عظمت نعمت، عظمت تكلیف ملت ایران نیز روشن می‎گردد. هرچند كه پیروزی انقلاب اسلامی، در واقع، در حكم پیروزی اسلام است و بر اساس آن تكلیف بر گردن تمام مسلمانان می‎آید؛ لیكن بدیهی است كه ایرانیان تكلیف ویژه‎ای در این مورد دارند، زیرا نقطه‎ای كه نور، به‌طور مستقیم، بر آن می‎تابد، با نقطه‎ای كه به طور غیر مستقیم در معرض نور است، تفاوت زیادی دارد. نور انقلاب به‌طور مستقیم به جامعهٔ ایران تابید و دیگران نیز به طور غیر مستقیم از آن بهره بردند.


1. ملك (67)، 2.

بنابراین تكلیفی كه در قبال پیروزی انقلاب اسلامی، متوجه مردم ایران می‎شود، با سایر مسلمانان متفاوت است، تكلیف اقشار مختلف جامعهٔ ایران نیز با یكدیگر تفاوت دارد. به عنوان نمونه، اگر عنصر فرهنگ، اساسی‎ترین عنصر اسلام تلقی شود، بزرگ‎ترین بُعد پیروزی این انقلاب نیز بُعد فرهنگی آن خواهد بود. از این‌رو، استفاده‌‌كنندگان اصلی این نعمت نیز، در درجهٔ اول، اقشار فرهنگی جامعه خواهند بود كه مصداق خارجی آن‌ها، حوزه‎ها و دانشگاه‎ها هستند. بنابراین، وظیفهٔ این اقشار، از اقشار دیگر جامعه بسیار سنگین‎تر است.

خداوند متعال انتظار ندارد كه به سبب اعطای نعمت‌ها، سودی عاید او شود. در دعای حضرت امام حسین(علیه السلام) در روز عرفه، به این حقیقت اشاره شده است: إِلهی تَقَدَّسَ رِضَاكَ أن یَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنكَ فَكَیفَ یَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّی؛ خداوندا، خشنودی تو منزه‎تر از آن است كه علّتی از طرف تو داشته باشد. پس چگونه از طرف من تواند داشته باشد؟

خداوند با مشخص كردن تكالیفی برای انسان‌ها، زمینه‎ای برای گسترش رحمت خود فراهم كرده است. انقلاب اسلامی زمینه‎ای را فراهم ساخت تا در آن، به دست ملت ایران، سایر انسان‌ها به رحمتهای معنوی الهی دست یابند، زیرا نور و رحمت اسلام، اختصاص به ملت و نژاد خاصی ندارد و این نور كه از ذات اقدس الهی تابیده، برای بهره گرفتن تمام انسان‌ها در طول تاریخ است و هر انسانی حق بهره‎برداری از این نور را دارد. لیكن این حق برای تمام انسان‌ها تحقق پیدا نمی‎كند و طاغوتیان مانع رسیدن این نعمت به تمام انسان‌ها می‎شوند. مبارزه با طاغوت، برای این است كه راه رسیدن به این نعمت و نور الهی فراهم گردد و موانع، از سر راه انسان‌ها برداشته شود. اما علاوه بر رفع موانع، باید به تقویت مقتضی نیز اندیشید و این نور الهی را به اقطار جهان رساند.

به عبارت دیگر، آن كسانی كه این نور را به‌طور مستقیم دریافت كرده‎اند، امانتی را در نزد خود دارند كه باید به سایرین برسانند:

إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا؛(1) خدا به شما فرمان می‏دهد كه امانت‌ها را به صاحبان آن‌ها رد كنید.

امروزه، در روی این كرهٔ خاكی، هر انسانی در هر گوشه‎ای از این جهان و از هر نژاد، ملیت، مذهب و فرهنگی، حق استفاده از نور اسلام را دارد و ما امانتداری هستیم كه باید این امانت را به دست صاحبان حق برسانیم. از این‌رو، باید برای ادای تکلیف نسبت به این انقلاب، راه‌های استمرار و بقای آن را شناخت و در این جهت گام برداشت.

3. مفهوم «استمرار انقلاب»

سه برداشت در زمینهٔ استمرار انقلاب وجود دارد كه تنها دو قسم آن مورد قبول می‎باشد. طبق نخستین برداشت قابل قبول، نباید به محض وقوع انقلاب، مردم وظیفهٔ خود را پایان‎یافته قلمداد كنند؛ بلكه بعد از پیروزیِ نظامی و سیاسی نیز باید حالت بسیج و آمادگی مردم همچنان حفظ و تقویت شود تا به وسیلهٔ آنان، جمیعِ مفاسد، كمبودها، و نارسایی‌ها اصلاح و رفع گردد و انقلاب به سرمنزل مقصود برسد.

بر اساس دومین برداشت قابل قبول از معنای «استمرار انقلاب»، كسانی كه با ایجاد انقلاب، دچار زیان شده‎اند، درصدد برخواهند آمد تا نظام را به هر طریق ممكن، از درون فرو‌پاشند و در این مسیر پس از ناامیدی از گمراه ساختن كسانی كه در انقلاب نقش ایفا كرده‎اند، به سراغ نسل‌های بعد رفته، از طریق انجام فعالیت‌های فرهنگی و فكری، زمینهٔ گمراهی آنان را فراهم می‎سازند تا از شمار طرفداران انقلاب كاسته شود. از این‌رو، بر همهٔ مردم واجب است كه از این دسیسه‎ها غفلت نورزند و اجازه ندهند تا آثار و نتایج زیان‎بار این فعالیت‌ها دامنگیر جامعه و انقلاب شود.


1. نساء (4)، 58.

مطابق سومین برداشت از معنای استمرار انقلاب، كه غیر قابل قبول می‎باشد، رهبران و زمامداران هر انقلابی، پس از آن‌كه نظام سابق را سرنگون ساختند و خود بر اریكهٔ قدرت تكیه زدند، اهتمامشان همه مصروف حفظ وضع موجود می‎شود، روحیهٔ انقلابیشان به روحیهٔ محافظه‎كاری جای می‎سپرد و عزمشان بر ایجاد دگرگونی‌های اساسی، كلی و فراگیر سستی می‎پذیرد. اهداف و مقاصد انقلاب، آهسته‌آهسته فراموش می‎شود و انقلابیون دیروز و حاكمانِ امروز، كسانی را كه هنوز شور و گرمای انقلاب را در دل و جان دارند، به تندروی، خیال‎پردازی، آرمان‎گراییِ غیر واقع‎بینانه و عدم توجه به مسایل و مشكلات موجود و محدودیت‌هایی كه نهاد حكومت و سیاست در میدان تغییر اجتماعی دارد، متهم می‎كنند و به‌این ترتیب، پا جای پای نظام سابق می‎گذارند و حتی مرتكب همان ستم‌ها و بیدادگری‌هایی می‎شوند كه از مظالم و مطاعن همان نظام محسوب می‎شود. خلاصه آن‌كه، انقلاب با تبدیل به نظام انقلابی به تدریج از جنبش و پویایی می‎افتد و حتی ضد انقلاب می‎شود. از این‌رو، به یك انقلاب جدید حاجت می‎افتد و این انقلاب جدید، دیر یا زود، پدید می‎آید، حاكمان كنونی را از سریر قدرت به زیر می‎كشد و نظام انقلابی جدیدی بر سر كار می‎آورد. اما باید دانست كه پشتوانهٔ این نظریه، اصل دیالكتیك است كه ارزش و اعتباری ندارد و با برهان قابل پاسخ‌گویی است که در درس‌های نخستین این کتاب، به برخی از آن‌ها اشارتی رفت. بنابراین، نمی‌توان نتیجه گرفت که پس از گذشت مدتی از عمر هر انقلاب می‌بایست انقلاب دیگری رخ دهد؛ بلکه مدیران جامعه می‌توانند به اصول انقلاب، وفادار باشند و دستاوردهای آن‌را حفظ کرده بر رشد و تعالی آن بیفزایند.

4. راه‌كارهای حفظ و تداوم انقلاب اسلامی

جهت حفظ و بقای انقلاب اسلامی راه‌کارهایی وجود دارد که باید مورد توجه حامیان انقلاب قرار گیرد و غفلتی در این زمینه صورت نگیرد. برخی از این راه‌کارها عبارتند از:

الف ـ تحکیم باورها و ارزش‌های اسلامی

همان‎گونه كه خداوند متعال پیامبر خویش را از یك‌سو، با نصرت و مددهای غیبی خود و از سوی دیگر، به وسیلهٔ مؤمنان به پیروزی رساند، در این عصر نیز امام خمینیŠ را، از یك‌سو، با مددهای غیبی، نصرت الهی و عوامل روحی و معنوی و از سوی دیگر، به دست ملت مسلمانی كه ایمان واقعی به اسلام و انقلاب داشتند و طالب رضایت خداوند و برقراری حكومت عدل اسلامی به دست امام زمان? بودند، تقویت و تأیید فرمود. مادامی كه این ایمان، و نه اظهار ایمان، باقی باشد، به انقلاب هیچ گزندی نخواهد رسید.

بنابراین، در صورتی كه ملت ایران، پایه‌های ایمان خود را محكم و عقاید برحق خود را تقویت كند، هرگز تحت تأثیر تبلیغات سوء واقع نخواهد شد و به خود سستی راه نخواهد داد:

وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِین؛(1) و اگر مؤمنید، سستی مكنید و غمگین مشوید چراكه شما برترید.

در درجهٔ بعد باید تلاش كرد كه این ایمان را با عمل صالح آبیاری كرد تا همچنان پابرجا باقی بماند. از این‌رو در بسیاری از آیات قرآن كریم، خداوند متعال ایمان را در كنار عمل صالح ذكر فرموده است.(2) در درجهٔ بعد نیز باید روابط با دوستان و خودی‌ها را، كه سمبل ایمان و عشق به ولایت است، تقویت كرد و غیر خودی‌ها را از خود دور كرد، چرا كه رابطه با آنان موجب قطع رابطه با خداوند خواهد گردید:


1. آل عمران (3)، 139.

2. بقره (2)، 25، 82 و 277؛ آل عمران (3)، 57؛ نساء (4)، 57، 122 و 173؛ مائده (5)، 9 و 93؛ اعراف (7)، 42؛ یونس(10)، 4 و 9؛ هود (11)، 23؛ رعد (13)، 29؛ ابراهیم (14)، 23؛ كهف (18)، 2، 30 و 107؛ مریم (19)، 96؛ طه (20)، 75 و 112؛ انبیاء (21)، 94؛ حج (22)، 14، 23، 50 و 56؛ نور (24)، 55؛ شعراء (26)، 227؛ عنكبوت (29)، 7، 9 و 58؛ روم (30)، 15 و 45؛ لقمان (31)، 8؛ سجده (32)، 19؛ سبأ (34)، 4؛ فاطر (35)، 7؛ ص (38)، 24 و 28؛ غافر (40)، 58؛ فصلت (41)، 8؛ شوری (42)، 22، 23 و 26؛ جاثیه (45)، 21 و 30؛ محمد (47)، 2 و 12؛ فتح (48)، 29؛ طلاق (65)، 11؛ انشقاق (84)، 25؛ بروج (85)، 11؛ تین (95)، 6؛ بینه (98)، 7 و عصر (103)، 3.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَی أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُم؛(1) ای كسانی كه ایمان آورده‏اید، یهود و نصاری را دوستان [خود] مگیرید [كه] بعضی از آنان دوستان بعضی دیگرند و هر كس از شما آن‌ها را به دوستی گیرد، از آنان خواهد بود.

حاصل آن‌که، پاسداری از آرمان‌های اسلامی، یكی از ضمانت‌های حفظ نظام جمهوری اسلامی است. در صورتی كه این اهداف به فراموشی سپرده نشوند و در عمل نیز به اجرا درآیند، خداوند متعال، همان‎گونه كه در ایجاد انقلاب، مردم را یاری رساند، در بقای آن نیز چتر حمایت خود را بر سر آنان نگه خواهد داشت. تقویت اعتقاد به ولایت فقیه در میان جوانان و زدودن شبهات پیرامون آن، از وظایف خطیری است كه در جهت پاسداری از آرمان‌های اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار است، به‎ویژه آن‌كه نوك پیكان حملات دشمن بر همین نقطه نشانه رفته است.

راه‎كار عملی مبارزه با انحرافاتی از این قبیل این است كه مردم از نظر فكری و شناخت اسلامی آنچنان تقویت شوند كه افكار انحرافی در آن‌ها اثر نگذارد و از جنبهٔ آگاهی دینی به طوری قوی باشند كه تحت تأثیر شبهات واقع نشوند، و بالاتر، شبهه‎ها را هم پاسخ گویند و اسلام صحیح را بشناسند تا مخالفان مكتب نتوانند افكار غیر اسلامی را به‌جای اسلام به آنها تحویل دهند. بنابراین برای حفظ ماهیت نظام كه همان اسلامی بودن آن است، باید احکام و مبانی اسلامی را در جامعه ترویج كرد.

بدیهی است که روحانیت می‌تواند نقشی اساسی در این زمینه ایفا نماید، چراکه اسلام، دینِ خاتَمِ انبیا، كامل‌ترین مكتب و جامعِ تمام راه‌كارهایی است كه انسان برای قرب خداوند به آن‌ها نیاز دارد،‌ و سعادتِ دنیا و‌آخرتِ او، تنها با پای‌بندی به این شریعتِ جاوید


1. مائده (5)، 51.

و آسمانی میسّر می‌شود. از سوی دیگر، برای شناسایی درست و دقیقِ اسلام و احكام و معارف آن، می‌باید به كتاب خدا و سنّت معصومان‌(علیهم السلام) مراجعه كرد. این امرِ عظیم و ظریف از عهدهٔ هر كسی برنمی‌آید، و شاهدِ این مدعا، تمام بدعت‌ها و افراط‌ها و تفریط‌ها و انحرافاتی است كه از صدر اسلام تاكنون، و به نام قرآن و اسلام صورت پذیرفته است. از این روی برای آن‌كه اسلام بتواند نقش خویش را در سعادت انسان به نحو كامل ایفا كند باید كسانی باشند كه راه شناخت واقعی آن را بدانند.

اما تنها راهِ شناخت اسلامِ واقعی در زمان فقدان ائمّه اطهار(علیهم السلام) و غیبت امام عصر عبارت است از تحقیق درست در كتاب و سنّت با به‌كارگیری اَدلّهٔ قطعیِ عقلی؛ چراكه در این دوران، دسترسی به امام معصوم(علیه السلام) عادتاً میسور نیست. بر این اساس برای یافتن حقیقتِ تعالیم و معارف وحی می‌باید به كمك شیوه‌ها و براهین قطعیِ عقلی به كتاب و عترت مراجعه كرد و علوم و مواریث اهل‌بیت(علیهم السلام) را به دست آورد، و این كار، تنها به دست متخصصّان سخت‌كوش و با تقوای علوم دین صورت می‌گیرد، و در اختیار همهٔ مردم نهاده و تبلیغ می‌شود؛ یعنی در واقع فقیهان و عالمانِ راستین دین‌ هستند كه با بهره‌گیری از علوم عقلی و نقلی، روات و احادیثِ معتبر را شناسایی می‌كنند و با استفاده از شیوه‌های یقین‌آور و معتبر، معارف و احكام دین را از منابع و معادن آن بر می‌آورند، و به تعلیم و تبیین و نشر آن‌ها می‌پردازند. بنابراین، بقا و پویایی اسلام، در گرو وجود فقیهان پرهیزگار و روحانیانِ تقوا پیشه‌ای است كه جسم و جان خود را وقف دین خدا ساخته و ادامهٔ راه پیامبران و امامان معصوم(علیهم السلام) را بر عهده گرفته‌اند.

با توجه به این‌که هم مردم و هم مسؤولین نظام جمهوری اسلامی، وظیفه‌ای خطیر در تحکیم ارزش‌های اسلامی دارند، آیا از نظر شما از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، کوتاهی در این امر صورت گرفته است؟ اگر پاسخ مثبت است به موارد مختلفی که در ذهن دارید، اشاره کنید. گفت‌وگو با دوستان می‌تواند در این زمینه، حقایق بیشتری را بر شما آشکار سازد.

ب ـ اهتمام نسبت به مسایل فرهنگی

از آن‌جا كه دشمنان خارجی انقلاب برای به فساد كشاندن اخلاق و باورهای مردم تلاش‌های فراوانی می‌كنند و نیز از آن‌جا كه آفات داخلی انقلاب در دو بعد علم و اخلاق، عارض زمامداران و مردم می‏شود باید گفت كه آفات انقلاب عمدتاً فرهنگی هستند و بنیادی‏ترین و سودمندترین شیوهٔ حفظ و تقویت انقلاب، فعّالیّت‏های آموزشی و پرورشی است. اگر مردم و مسؤولان و دست‏اندركاران امور و شؤون جامعه انقلابی تعلیم و تربیت صحیح و كافی نیابند، هیچ امیدی به دوام و سلامت انقلاب نخواهد بود، هرچند شخص رهبر و تنی چند از زمامداران و متصدّیان امور از هر جهت صالح و شایسته باشند. مگر نه ‏این كه انقلاب اسلامی‏ای كه چهارده قرن پیش در جزیرهٔالعرب به رهبری بی‏نظیر پیامبر گرامی‏ اسلام (صلى الله علیه وآله) صورت پذیرفت، پس از مدّتی بسیار كوتاه به انحراف كشیده شد و بدان‌جا رسید كه امویان و عبّاسیان زمام كارها را در دست گرفتند و به شیوهٔ جبّاران و ستمگران عمل کردند؟ در واقع، هرچند رهبری‏ای برتر و بهتر از رهبری آن حضرت ممكن و متصوّر نیست، ولی آن رهبری بی‌مانند هم نمی‏توانست ضامن دوام و سلامت ‏انقلاب باشد؛ زیرا این امر تابع چند و چون علم، اخلاق، عمل، بینش و گرایش عموم مردم ‏است كه تا آن زمان از تعلیم و تربیت درست، به حدّ كفایت، برخودار نشده بودند.

بنابراین، برای «استمرار» انقلاب ـ ‌یعنی هم ضدّ انقلاب را در همه میدان‏ها مغلوب ­سازد و هم به جمیع اهداف و مقاصد خود نائل ­آید‌ ـ مؤثّرترین و مفیدترین كاری كه می‏توان و باید كرد فعّالیّت ‏فرهنگی، به وسیع‌ترین معنای این كلمه است. باید تلاش كرد تعداد بیشتری از مردم با احكام و تعالیم اسلام آشنا شوند و هیچ فرد، گروه یا قشری از این آشنایی فرخنده محروم ‏نماند و این آموزه‏ها و فرموده‏ها هرچه بیشتر در ژرفای دل و جان افراد رسوخ یابد. علاوه بر این‌كه در تعلیم و تربیت دینی مردم هیچ فرد، گروه یا قشری را فراموش نمی‏كنیم و به هیچ درجه و

رتبه‏ای از معرفت دینی اكتفا نمی‏ورزیم، باید از آگاه كردن مردم نسبت به اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه خودمان و نیز دیگر جوامع به هیچ روی غفلت نورزیم.

ج ـ تقویت و برتری توان نظامی

بر اساس بینش‌های بشری، هرگاه تهدید نظامی متوجه یك جامعه شود، باید مراحلی را برای مقابله با آن در نظر گرفت و اگر تشخیص داده شد كه دشمن از نظر نفرات، تكنولوژی، آموزش، پشتیبانی و امور دیگری كه سرنوشت جنگ را رقم می‎زند، برتری دارد، عقل اقتضا می‎كند كه راه سازش با دشمن در پیش گرفته شود. در تاریخ نمونه‌های فراوانی از این دست وجود دارد. كسانی كه در فتنه‎های بزرگ دچار چنین خطرهایی شده بودند، با تصمیم عاقلانه تلاش كردند تا به هر نحو ممكن با دشمن سازش كنند تا در دراز مدت خود را درگیر چنین معركه‎هایی نسازند؛ به عنوان نمونه، برخی از كشورهای اروپای مركزی برای نرفتن زیر بار تعهدات ناشی از عضویت در سازمان ملل متحد و داشتن زندگی آرام، به عضویت این سازمان درنیامدند.

چنین بینشی با بینش اسلام سازگاری ندارد، زیرا بر اساس آموزه‎های اسلامی، باید در مقابل دشمن از تمام ابزار عادی و اسباب مادی بهره برد و از برتری نظامی دشمن جلوگیری كرد. از دیدگاه اسلام، مسلمانان باید تلاش كنند تا از پیشرفته‎ترین تجهیزات نظامی برخوردار گردند و برخی سلاح‌ها را از انحصار كشورهای قدرتمند خارج سازند. پس باید در جهت تهیه ادوات جنگی و دفاعی تلاش كرد و این آیه را که شعار نیروهای مسلح در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بود را از یاد نبرد:

وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة؛(1) و آنچه از نیرو در توان دارید، بسیج نمایید.


1. انفال (8)، 60.

اسلام به اسباب مادی و ابزارهای ظاهری توجه دارد و حتی در زمینهٔ تأمین هزینه‎های جنگ رهنمود ارائه می‎دهد. قرآن كریم در مقام تشویق مردم به جهاد، تنها به نیروی انسانی اكتفا نمی‎كند و در بسیاری از آیات، ابتدا جهاد با مال را مطرح می‎كند.(1) مردم باید قبل از آن‌كه نوبت به نیروی انسانی برسد، هزینه جنگ را تأمین كنند، حتی اگر الزامی از طرف دولت اسلامی نباشد؛ زیرا در اسلام خط فاصلی بین دولت و ملت وجود ندارد و هر وقت جامعه نیازی داشته باشد، تمام مردم باید مشاركت داشته باشند. چنان‎كه دفاع نظامی نیز فقط مخصوص نیروهای مسلح نیست، بلكه تمام نیروهای مردمی در هنگام نیاز باید مشاركت داشته باشند و در كنار نیروهای نظامی خود پیكار كنند.

ویژگی اسلام در بین مكاتب مختلف جهان این است كه به‎كارگیری تمام توان را جهت دفاع، مورد تأكید قرار می‎دهد. در عین حال توصیه می‎كند كه هیچ‎گاه نباید خود را در برابر دشمن، خوار، ضعیف و شكست‌خورده احساس كرد؛ زیرا هر اندازه توان و نیروی مسلمانان كم باشد اگر تمام توان خود را برای دفاع از خود به كار بندند، خداوند متعال این كمبودها را با نظرهای غیبی خود جبران خواهد كرد. شرط بهره‎گیری از حمایت‌های الهی این است كه مؤمنان تمام آنچه كه در توان دارند را برای دفاع به كار گیرند و وجود برخی از افراد و گروه‌های متخلف، آنان را از این فیض محروم نمی‎سازد. قرآن كریم نیز هنگامی كه از تاریخ اسلام و دیگر اقوام سخن می‎گوید، بر این نكته تأكید دارد كه مؤمنین واقعی كه حاضر به اجرای دستورات خداوند هستند و مال و جان خود را در راه اسلام، دین حق و نظام عادلانه در طبق اخلاص می‎گذارند، باید در این زمینه جدیت داشته باشند؛ حتی اگر در كنار آنان، افرادی سست‌عنصر، راحت‎طلب و تنبل و یا حتی معاند و توطئه‎گر حضور داشته باشند.


1. انفال (8)، 72؛ توبه (9)، 20، 41، 44، 81 و 88 و حج (22)، 15.

د ـ حفظ وحدت كلمه

وحدت کلمه که عاملی اساسی در پیروزی انقلاب است، در حفظ انقلاب نیز نقش مهمی ایفا می‎كند. برای ایجاد وحدت در جامعه یك محور مشترك نیاز است تا همگان حول محور آن در حركت باشند. محبت و الفت میان مؤمنان نیز از اموری است كه وحدت را در جامعهٔ اسلامی به ارمغان می‎آورد و ضامن بقای انقلاب خواهد گردید.

البته باید توجه داشت كه ملاك وحدت در جوامع، مختلف است؛ گاه همخونی، گاه همزبانی و گاهی نیز هموطن بودن، ملاك ایجاد وحدت در جامعه است. اما چنین اموری نمی‎توانند پیوند دهندهٔ واقعی قلب‌ها باشند. از این رو، باید دین را به عنوان ملاك وحدت در جامعه قرار داد تا روابط اجتماعی به بهترین شكل در جامعه برقرار شود و عملاً رهبر دینی را محور وحدت قرار داد و با اطاعت از او وحدت رفتاری را تحقق بخشید و از تفرق و تنازع جلوگیری کرد.

هـ ـ حفظ شور و نشاط انقلابی

بر تارك این انقلاب، نام امام خمینی(رحمه الله) می‎درخشد كه در اعلامیه‎ها و سخنرانی‌های خود در اوایل نهضت، مباحثی را مورد تأكید قرار می‎داد كه مورد غفلت مسلمانان واقع شده بود. ایشان در این مباحث كه حول ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب رقم می‎خورد، مردم را به پذیرفتن و عملی ساختن این ارزش‌ها دعوت می‎كرد، زیرا دوری از همین باورها و ارزش‌ها بود كه مسلمانان آن زمان را دچار نوعی خواری ساخته بود و آنان را زیر یوغ مستكبران برده بود.

مردم ایران نیز با آن فطرت پاك خویش پذیرای این دعوت شدند و با ایشان پیمان ­بستند كه در راه ­تحقق ­آرمان‌های­ خود از پای­ننشینند. سرانجام، این عهد و میثاق، منجر به پیروزی انقلاب

اسلامی گردید. باید توجه داشت كه زمانی این انقلاب دچار انحراف خواهد شد كه آن اهداف و آرمان‌ها فراموش شود و ارزش‌های دیگری جانشین آن‌ها گردد.

برای جلوگیری از انحرافات، باید مراقب بود كه شور و نشاط برای تحقق آرمان‌ها رنگ نبازد؛ شور و نشاطی كه ارزش‌ها و باورهای انقلابی را مستحكم می‎سازد و پشتوانه‎ای نیرومند برای یك حركت اجتماعی ایجاد می‎كند. خواه ناخواه در طول زمان، عواطف و احساسات انقلابی کمرنگ می‌شود و باید عاملی وجود داشته باشد تا با تغذیهٔ فكری افراد، انقلاب را از این آفت طبیعی برهاند. آفتی که دامنگیر بنی اسراییل شد و دل‌هایشان به مرور ایام سخت و سخت‎تر شد و حركت اجتماعی آنان را با مشكل مواجه ساخت:

فَطَالَ عَلَیْهِمُ الأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُم؛(1) و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا كشید و دل‌هایشان سخت گردید.

پس گذشت زمان، می‌تواند عاملی منفی برای كمرنگ شدن عواطف و ارزش‌های انقلاب باشد. با گرم نگه‌داشتن تنور انقلاب و ارزش‌های آن می‎توان با انحرافات مبارزه كرد و آن‌ها را خنثی ساخت. باید زمینهٔ زنده ماندن ارزش‌ها و باورهای اسلامی را تقویت كرد تا این انقلاب بتواند در سایهٔ عواطف و احساسات دینی، از هرگونه انحراف مصون ماند.

نظام جمهوری اسلامی، علی‌رغم توطئه‌های مختلف دشمنان خارجی و داخلی خود، همچنان سرافرازانه به عمر خویش ادامه می‌دهد. به نظر شما از میان عواملی که برای حفظ و تداوم انقلاب اسلامی ذکر گردید، کدام یک از عوامل، نقش بیشتری در بقا و ثبات جمهوری اسلامی داشته‌اند؟ آیا عوامل دیگری نیز به ذهن شما می‌رسد که در این‌جا ذکر نشده باشد؟ در این زمینه با دوستان خود گفت‌وگو کنید.


1. حدید (57)، 16.

5. خلاصه و نتیجه‌گیری

1. برای حفظ و تداوم انقلاب اسلامی، که به سبب دستاوردهای بزرگ آن، مواجه با تهدیدات بزرگی نیز هست، باید راهکارها و تدابیری اندیشیده شود.

2. ملت انقلابی ایران كه در این دوران، از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی برخوردار گردیده است، بزرگ‌ترین تكلیف تاریخ را هم بر دوش دارد و از این رو، باید بیش از هر ملت دیگری به راهکارهای حفظ آن بیندیشد.

3. برداشت‌های مختلفی از مفهوم «استمرار انقلاب» وجود دارد، لیکن برداشت صحیح این است که افراد انقلابی، از دسیسه‎های متوجه نظام، غفلت نورزند و اجازه ندهند آثار و نتایج زیانبار فعالیت‌های مخرب، دامنگیر جامعه و انقلاب شود.

4. تحکیم باورها و ارزش‌های اسلامی، اهتمام نسبت به مسایل فرهنگی، تقویت و برتری نظامی، حفظ وحدت کلمه، و حفظ شور و نشاط انقلابی، از جمله راهکارهایی اساسی است که برای حفظ و استمرار انقلاب اسلامی ضرورت دارد.

6. پرسش

1. با توجه به جایگاه خاص انقلاب اسلامی، چه دلیلی برای وظیفهٔ شرعی مردم نسبت به حفظ آن وجود دارد؟

2. برداشت‌های مختلف از مفهوم «استمرار انقلاب» را بیان کرده، برداشت مورد قبول را ذکر نمایید.

3. راهکارهای اساسی حفظ نظام اسلامی کدامند؟ توضیح دهید.

7. منابعی برای مطالعهٔ بیشتر

1. جوادی آملی، عبدالله، بنیان مرصوص امام خمینی(رحمه الله) در بیان و بنان آیت‌الله جوادی آملی، گردآوری و تنظیم: محمدامین شاهجویی، قم: مرکز نشر اسراء، چ6، 1384.

2. محمدی ری‌شهری، محمد، رمز تداوم انقلاب در نهج البلاغه، قم: چاپ مهر، [بی‌تا].

3. مصباح یزدی، محمدتقی، انقلاب اسلامی، جهشی در تحولات سیاسی تاریخ، تدوین و نگارش: قاسم شبان نیا، قم: مرکز انتشارات مؤسسهٔ آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)، چ1، 1384.

4. ـــــــــــــــــــــــــــــ ، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، [بی‎جا]: مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ2، 1372.

5. ــــــــــــــــــــــــــــ ، عبرتهای خرداد، تدوین و نگارش: علیرضا تاجیک و حسین شفیعی، قم: مرکز انتشارات مؤسسهٔ آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)، چ1، 1383.