فهرست مطالب

گفتار ششم: راه رهایی از تباهی و فساد و مظاهر فرهنگ غرب


 


 

گفتار ششم

راه رهایی از تباهی و فساد و مظاهر فرهنگ غرب


 

با توجه به اینكه فضای فرهنگی جامعه نقش بسیار مهمی در شكل‌گیری روحیه و رفتار افراد و سرانجام، سعادت و شقاوت آنان دارد، باید بكوشیم این فضا را به فضای فرهنگی زمان پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمة‌ اطهار علیهم السلام نزدیك سازیم. در‌حقیقت، فضای فرهنگی مثل هوایی است كه ما تنفس می‌كنیم. چنان‌كه بدن ما با هوا و اتمسفر زمین تعامل دارد، ما نیز با فضای فرهنگی پیرامون خود تعامل داریم و از آن اثر می‌پذیریم و بر آن تأثیر می‌گذاریم. ما برای تداوم زندگی خود اكسیژن هوا را دریافت می‌كنیم. حال اگر هوایی كه ما تنفس می‌كنیم اكسیژن كافی نداشته باشد یا به مواد سمی آلوده باشد، استنشاق آن هوای آلوده موجب بیماری یا مرگ ما می‌شود. این هوا را خداوند آفریده و ما نقشی در پیدایش آن نداشته‌ایم، اما چگونگی استفاده از آن و پاك نگه ‌داشتن یا آلوده ‌ساختنش در دست ماست. همچنین روح ما در فضایی فرهنگی متناسب با روح رشد می‌كند. آن فضای فرهنگی خاستگاه روح ادراكات ماست كه به‌وسیله حواس ظاهری یا حواس باطنی پدید می‌آیند. این فضای فرهنگی كه در محیط فكری ما وجود دارد، دراصل پاك و عاری از آلودگی است؛ چون آفریده خدا و متناسب با فطرت
 

ماست. اما این فضای پاك فكری به‌دست انسان‌های فاسد و افكار و اندیشه‌های فاسدشان آلوده می‌شود. نسلی كه در این فضای فاسد فرهنگی رشد می‌كند، با نسلی كه در فضایی پاك و نورانی می‌بالد، بسیار متفاوت خواهد بود: ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون؛(1) «تباهی در خشكی و دریا، به‌سبب آنچه دست‌های مردم كرده، پدید آمد تا [خدا جزای] برخی از آنچه را كرده‌اند به آنها بچشاند؛ باشد كه بازگردند».

مراتبی از زمینه‌های پیشرفت یا سقوط انسان در فضای فرهنگی حاكم بر محیط رقم می‌خورد و انسان‌ها از این فضا تأثیر می‌پذیرند. با توجه به این تأثیرگذاری است كه ما گاهی می‌بینیم در محله یا روستایی، فضای فرهنگی ویژه‌ای وجود دارد و فرهنگ آن محیط كوچك با محیط‌های هم‌جوار متفاوت است. برای مثال، گاهی در بین روستاهای یك شهر به روستایی برمی‌خوریم كه مردمش در قیاس با دیگر مردم از تقوا، دیانت و صفای بیشتری برخوردارند و زندگی بانشاط‌تر و شیرین‌تری دارند. پس از بررسی درمی‌یابیم كه در آن روستا عالم صالحی زندگی می‌كرده و آثار و بركات وجود آن عالم، سالیانی طولانی فضای فرهنگی آن روستا را از فساد و انحراف حفظ كرده است.

براثر اختلاط و ارتباطات گسترده جامعه ما با دنیای غرب و نیز امواج رادیویی، ماهواره‌ای، اینترنت و دیگر رسانه‌ها، سموم نابودگر فرهنگ غربی به فضای فرهنگی جامعه ما راه یافته است. ما باید بكوشیم كه فضای فرهنگی‌مان را از فضای فرهنگ غرب مستقل سازیم تا از آن تأثیر نپذیرد. چنان‌كه در هوای آلوده و آمیخته با مواد سمی، تنها راه سالم‌سازی هوا وارد ‌كردن اكسیژن پاك به هواست، تنها راه مبارزه با سموم فرهنگ بیگانه وارد ساختن امواج معنوی فرهنگ اهل‌بیت علیهم السلام به


1. روم (30)، 41.

محیط فرهنگی است. با كمال تأسف حتی محیط فكری و فرهنگی روحانیت ما از آثار سوء فرهنگ منحرف جهانی مصون نمانده و به‌آرامی و بی‌سر‌و‌صدا، به‌گونه‌ای‌كه كمتر كسی متوجه می‌شود، از امواج مسموم و زهرآگین آن تأثیر می‌پذیرد. اگر كسی بدون جانب‌داری و فارغ از تعلقات، وضعیت كنونی محیط فرهنگی خود را با گذشته مقایسه كند، درمی‌یابد كه این فضا به انحراف كشیده شده است و اگر این روند ادامه یابد، نسل آینده به‌كلی فاسد می‌شود. ما باید عناصر فرهنگی سالم را شناسایی و احیا كنیم و به فضای فكری و فرهنگی جامعه خود وارد سازیم.

دراین‌جهت، ما بر آن شدیم روایات اهل‌بیت علیهم السلام را كه دربردارنده عالی‌ترین آموزه‌های متعالی فرهنگی است بررسی كنیم و عناصر و ویژگی‌های ساخت جامعه سالم فرهنگی را از آنها استخراج کنیم. در این رویكرد، ما روایاتی را می‌خوانیم كه در آنها ائمه اطهار علیهم السلام شیعیان واقعی و انتظارات بحقشان را از شیعیان و پیروان خود به تصویر كشیده‌اند. بی‌تردید، خواندن و شنیدن این روایات بر انسان اثر می‌گذارد؛ چون شنیدنی‌ها و دیدنی‌ها مهم‌ترین عوامل اثربخش بر اراده انسان و تغییر فرهنگ و ارائه شیوه‌های تربیتی‌اند. سرمایه‌گذاری‌های كلان كشورهایی چون آمریكا در ساخت و نمایش فیلم‌ها و تأسیس ایستگاه‌های رادیویی برای تبلیغ علیه نظام‌های مخالف و غیرهمسو با غرب، به‌جهت تأثیر فراوان دیدن فیلم و شنیدن اخبار جهت‌دار بر رفتار و روحیات انسان‌هاست.

اگر ما مدتی با افرادی زندگی كنیم، درمی‌یابیم كه براثر هم‌نشینی با آنان و دیدن و شنیدن رفتارها و سخنانشان، در رفتار و روحیات ما تغییری محسوس حاصل شده است. پس نباید از تأثیر مثبت روایات غافل بود و باید اذعان داشت كه شنیدن و خواندن آنها بر رفتار و روحیات ما تأثیر می‌گذارد. این روایات كه مضامین برخی از آنها متواتر است، ما را با فضای فرهنگی زمان پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام

آشنا می‌سازد و با مطالعه آنها درمی‌یابیم كه چه اندیشه‌ها، ارزش‌ها و روحیاتی بر آن زمان حاكم بوده است. بسیاری از این روایات كه به تبیین ویژگی‌ها، فضایل شیعیان و تفاوت بین «شیعه» و «محب اهل‌بیت» پرداخته، در تفسیر منسوب به امام حسن عسكری علیه السلام آمده‌اند. این روایت‌ها را مرحوم علامه مجلسی به نقل از آن تفسیر در كتاب بحار الانوار، در باب مربوط به ویژگی‌های شیعیان گرد آورده است. این روایات در تفسیر یاد‌شده، به‌ترتیب از رسول خدا صلی الله علیه و آله ، امیر مؤمنان علیه السلام ، فاطمه زهرا علیهاالسلام ، دیگر امامان و سرانجام از امام حسن عسكری علیه السلام نقل شده‌‌اند.

مراتب كیفر شیعیان و فرجام نهایی آنها

در یكی از آن روایات، امام حسن عسكری علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله در ستایش شیعیان چنین فرموده‌اند:

قَالَ رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله إِتَّقُوا اللهَ مَعَاشِرَ الشِّیعَه فَإِنَّ الْجَنَّةَ لَنْ تَفُوتَكمْ وَإِنْ أَبْطَأَتْ بِهَا عَنْكمْ قَبَائِحُ أَعْمَالِكمْ فَتَنَافَسُوا فِی دَرَجَاتِهَا؛ ای گروه شیعیان، از خدا بترسید و تقوا پیشه كنید. بهشت از دست شما نمی‌رود، اگر‌چه گناهانتان موجب شود كه شما دیرتر وارد آن شوید. اكنون برای به دست آوردن درجات بهشت باهم مسابقه دهید.

از این روایت و روایات دیگری كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شده و در آنها از ویژگی‌ها و صفات شیعیان سخن رفته، برداشت می‌شود كه عنوان شیعه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز مطرح بوده است؛ زیرا در آن زمان، شماری چون سلمان و ابوذر و مقداد به‌منزله شیعه امیر مؤمنان، علی علیه السلام شناخته می‌شده‌اند. از این روایت كه در آن، رسول خدا صلی الله علیه و آله شیعیان را به تقوا سفارش كرده‌اند، به دست می‌آید كه شیعیان و پیروان اهل‌بیت علیهم السلام هرگز از بهشت محروم نمی‌شوند. اگر‌چه گناهان

آنان موجب شود كه دیرتر به بهشت وارد شوند، پس از آنكه كوتاهی‌هایشان جبران گردید و از آن گناهان پاك شدند، به بهشت می‌روند و تا ابد از نعمت‌های آن برخوردار می‌شوند. پس شیعیان باید قدر خود را بدانند و به خود ببالند و به‌پاس چنین مقامی كه خداوند به آنان بخشیده، از عصیان و مخالفت با خدا خودداری كنند و از یكدیگر برای رسیدن به درجات بهشت پیشی گیرند.

1. كیفر در طبقه بالای جهنم

قِیلَ فَهَلْ یَدْخُلُ جَهَنَّمَ‌ أَحَدٌ مِنْ مُحِبِّیك وَمُحِبِّی عَلِی علیه السلام ؟ قَالَ: مَنْ قَذَّرَ نَفْسَهُ بِمُخَالَفَةِ مُحَمَّد وَعَلِی علیهما السلام وَوَاقَعَ الْمُحَرَمَّاتِ وَظَلَمَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَخَالَفَ مَا رَسَمَا لَهُ مِنَ الشَّرْعِیَاتِ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ قَذِراً طَفِساً یَقُولُ مُحَمَّد وَعَلِی علیهما السلام یَا فُلانُ أَنْتَ قَذِرٌ طَفِسٌ لا تَصْلُحُ لِمُرَافَقَةِ الأَخْیَارِ وَلا لِمُعَانَقَةِ الْحُورِ الْحِسَانِ وَلا لِلْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَلا تَصِلُ إِلَی هُنَاك إِلاَّ بِأَنْ یُطَهَّرَ عَنْكَ مَا هَاهُنَا یَعْنِی مَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَدْخُلُ إِلَی الطَّبَقَ الأَعْلَی مِنْ جَهَنَّمَ فَیُعَذَّبُ بِبَعْضِ ذُنُوبِه؛ [فردی] پرسید:‌ آیا یكی از دوستان شما یا دوستان علی علیه السلام وارد جهنم خواهد شد؟ فرمود: هركس نفس خود را به‌وسیله مخالفت با محمد و علی علیهما السلام كثیف و چركین كند و در پی كارهای حرام برود و به مؤمنان ستم كند و با احكام شرعی‌ای كه محمد و علی علیهما السلام ‌برای او گفته‌اند مخالفت كند، روز قیامت گناهكار و آلوده، به محشر وارد می‌شود. محمد و علی علیهما السلام می‌گویند: ای فلانی، تو كثیف و آلوده‌ای و شایستگی هم‌نشینی با صالحان و نیكان را نداری و شایسته نیستی كه با حوریان هم‌آغوش شوی و با فرشتگان مقرب هم‌نشین گردی.

تو نمی‌توانی خود را به آنها نزدیك سازی، مگر آنكه از گناهان پاك شوی. آن‌گاه او را برای پاك ‌شدن از گناهان، در طبقه نخست دوزخ جای می‌دهند و برای برخی از گناهان عذاب می‌شود.

پس از آنكه حضرت شیعیان را می‌ستایند، شخصی می‌پرسد: آیا دوستان رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر مؤمنان علیه السلام به جهنم می‌روند؟ از این پرسش به دست می‌آید كه در آن زمان هم کسانی شیعه را مساوی با دوست‌دار اهل‌بیت علیهم السلام می‌دانستند و از تفاوت میان شیعه و دوست‌دار اهل‌بیت علیهم السلام آگاه نبودند. حال‌آنكه بنابر روایات گوناگون، شیعه با محب متفاوت است و چنان نیست كه هركس محب اهل‌بیت علیهم السلام باشد، شیعه آنان نیز به‌ شمار ‌آید. به‌هر‌روی، حضرت در پاسخ آن شخص می‌فرمایند كه برخی از دوستان ما نیز وارد دوزخ می‌شوند. كسی كه با دستورهای دین و پیشوایان معصوم خود مخالفت كند و این‌گونه جان خود را آلوده سازد و به مردم ستم روا دارد، روز قیامت آلوده وارد محشر می‌شود. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و امیر مؤمنان علیه السلام به این شخص كه از دوستداران آنان به ‌شمار می‌آید، می‌گویند: تو آلوده‌ای و شایستگی هم‌نشینی با نیكان و صالحان را نداری. تو شایسته نیستی كه با حوریان بهشتی هم‌آغوش گردی و نیز شایستگی هم‌نشینی با فرشتگان مقرب خدا را نداری. تو به چنین مقام متعالی‌ای نخواهی رسید، مگر آنكه از آلودگی‌های گناهانت پاك گردی. آن‌گاه او را به طبقه بالای جهنم می‌برند كه دوزخیان آن در قیاس با دیگر طبقه‌های جهنم، به‌ویژه پایین‌ترین طبقه و قعر جهنم كه در آن شدیدترین عذاب‌ها را می‌بینند، كمتر عذاب می‌شوند. این طبقه، ویژه دوستان اهل‌بیت علیهم السلام است كه از گناهان خویش در دنیا پاك نشده‌اند و در آن، چنان‌كه طلا را در كوره ذوب می‌كنند تا ناخالصی‌هایش خارج شود، مدتی عذاب می‌شوند تا از گناهان و آلودگی‌ها پاك شوند. پس از آن به بهشت می‌روند.

2. تطهیر در محشر

وَمِنْهُمْ مَنْ تُصِیبُهُ الشَّدَائِدُ فِی الْمَحْشَرِ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِ ثُمَّ یَلْقُطُهُ مِنْ هُنَا وَمِنْ هُنَا مَنْ یَبْعَثُهُمْ إِلَیْهِ مَوَالِیهِ مِنْ خِیَارِ شِیعَتِهِمْ كَمَا یَلْقُطُ الطَّیْرُ الْحَب؛ برخی از آنها به‌سبب بعضی گناهان خویش در محشر به سختی‌هایی گرفتار می‌شوند. سپس سروران و موالیان آنها برخی از بهترین شیعیان خود را سراغ آنان می‌فرستند و آن گرفتاران را، چنان‌كه پرنده دانه را برمی‌چیند، از گوشه‌‌و‌كنار برمی‌چینند و به بهشت می‌برند.

برخی از مؤمنان گنهكار كیفرشان در حدی نیست كه به جهنم بروند و در آتش بسوزند، بلكه در صحرای محشر به سختی‌ها و گرفتاری‌هایی چون تشنگی و هول ‌و ‌هراس دچار می‌شوند. همین گرفتاری‌ها و سختی‌های محشر آلودگی‌ها و گناهان آنان را می‌زداید. پس از آنكه از آلودگی‌ها و گناهان پاك شدند، اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دوستان خاص خود را می‌فرستند تا آنان را، چنان‌كه مرغ دانه را از روی زمین برمی‌چیند، از گوشه‌وكنار محشر جمع كنند و از كیفر الهی نجات دهند و به بهشت ببرند.

3. تطهیر در دنیا

وَمِنْهُمْ مَنْ تَكُونُ ذُنُوبُهُ أَقَلَّ وَأَخَفَّ فَیُطَهَّرُ بِالشَّدَایِدِ وَالْنَوَائِبِ مِنَ السَّلاَطِینِ وَغَیْرِهِمْ وَمِنَ الآفَاتِ فِی الأَبْدَانِ فِی الدُّنْیَا لِیُدْلَی فِی قَبْرِهِ وَهُوَ طَاهِرٌ [مِنْ ذُنُوبِهِ]؛ برخی از مؤمنان كسانی‌اند كه گناهانشان كمتر و سبك‌تر از آن دو دسته است، و آنها با سختی‌های دنیا و گرفتار‌ شدن به ناملائمات حكومت‌ها و دیگران و بیماری‌های جسمی از گناه خود پاك می‌شوند، تا وقتی در قبر سرازیر می‌گردند، پاك باشند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرمایند كه دسته سومِ مؤمنان گنهكار، آنان‌اند كه گناهان و آلودگی‌هایشان كمتر و سبك‌تر از دو دسته پیشین است و كیفر آنان به محشر وانهاده نمی‌شود. آنان در دنیا به‌وسیله سختی‌ها و تنگناها و محدودیت‌ها و رنج‌هایی كه حاكمان و سلاطین به آنها وارد می‌سازند و نیز با دچار شدن به بیماری‌ها و کاستی‌ها كیفر می‌شوند. آنان با این سختی‌ها و گرفتاری‌ها از گناهان خویش پاك می‌شوند و وقتی در قبر سرازیر می‌شوند، گناهی برایشان باقی نمانده و به بهشت وارد می‌شوند.

4. مراتب مختلف كیفر شیعیان

وَمِنْهُمْ مَنْ یَقْرُبُ مَوْتُهُ وَقَدْ بَقِیَتْ عَلَیْهِ فَیَشْتَدُّ نَزْعُهُ وَیُكَفَّرُ بِهِ عَنْهُ. فَإِنْ بَقِیَ شَیْءٌ وَقَوِیَتْ عَلَیْهِ یَكُونُ لَهُ بَطَنٌ أَوْ إِضْطِرَابٌ فِی یَوْمِ مَوْتِهِ فَیَقِلُّ مَنْ بِحَضْرَتِهِ فَیَلْحَقُهُ بِهِ الذُّلُّ فَیُكَفَّرُ عَنْهُ فَإِنْ بَقِیَ عَلَیْهِ شَیْءٌ أُتِیَ بِهِ وَلَمَّا یُلْحَدُ وَیُوضَعُ فَیَتَفَرّقُونَ عَنْهُ فَیُطَهَّرُ. فَإِنْ كانَتْ ذُنُوبُهُ أَعْظَمَ وَأَكْثَرَ طَهُرَ مِنْهَا بِشَدَائِدِ عَرَصَاتِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَإِنْ كَانَتْ أَكْثَرَ وَأَعْظَمَ طَهُرَ مِنْهَا فِی الطَّبَقِ الأَعْلَی مِنْ جَهَنَّمَ وَهَؤُلاَءِ أَشَدُّ مُحِبِّینَا عَذَاباً وَأَعْظَمُهُمْ ذُنُوبا؛ برخی از آنها مرگش فرامی‌رسد درحالی‌که هنوز گناهانش باقی مانده است و با سختی جان ‌كندن، از گناه پاك می‌گردد. اگر همچنان چیزی از گناه او باقی بماند، وقت مردن و جان ‌دادن دچار پریشانی می‌شود؛ به‌گونه‌ای‌كه اطرافیانش كم می‌شوند و ازاین‌جهت خوار جلوه می‌كند و این كفاره گناهش است. باز اگر چیزی از گناهش باقی ماند، مدتی كنار قبر معطل می‌ماند و دفن جنازه‌اش به‌تأخیر می‌افتد تا آنكه مردم پراكنده می‌شوند و این نیز سبب پاكی از گناه است. اگر گناهانش

بیشتر و سنگین‌تر باشد، با سختی‌های عرصات روز قیامت از گناهان پاك می‌شود و اگر گناهانش بیشتر و سنگین‌تر باشد، در طبقه بالای دوزخ از گناهان خود پاك می‌شود، و این دسته از دوستان ما گناهانشان از دیگران بیشتر و عذابشان شدیدتر است.

در فراز پیشین از کسانی یاد شد که گناهانشان در دنیا با رنج بیماری‌ها و گرفتاری‌ها پاک می‌شود، در اینجا می‌افزاید: دسته دیگری از مؤمنان گنهكار، كسانی‌اند كه تا دم مرگ، گناهانشان بخشوده نشده است و با سختی جان ‌دادن، نگرانی‌ها و مشكلاتی كه هنگام مرگ برایشان رخ می‌دهد، یا دچار ‌شدن به بیماری‌ای كه موجب متعفن شدن بدن‌ آنان و درنتیجه تنفر‌ نزدیكان و اطرافیان از آنها و خوار و بی‌مقدار‌ شدنشان می‌گردد،‌ از گناهانشان پاك می‌شوند. اما اگر باز بخشی از گناهانشان باقی مانده باشد، با تأخیر افتادن در تجهیز و دفنشان‌ و پراكندگی مردم و نزدیكان هنگام خاك‌سپاری، از گناهانشان پاك می‌شوند. اگر در این مراحل نیز همه گناهانشان پاك نشد، هنگام رستاخیز به طبقه نخست دوزخ وارد می‌شوند و مدتی عذاب الهی را می‌چشند تا از گناهانشان به‌طوركامل پاك گردند.

نکته شایان توجه این است که در پایان، رسول خدا صلی الله علیه و آله این مؤمنان گنهكار را از شیعیان خود به ‌شمار نمی‌آورند، بلكه آنها را از دوستان خود می‌خوانند:

لَیْسَ هَؤُلاَءِ یُسَمَّوْنَ بِشِیعَتِنَا وَلَكِنَّهُمْ یُسَمَّوْنَ بِمُحِبِّینَا وَالْمُوَالِینَ لأَوْلِیَائِنَا وَالْمُعَادِینَ لأَعْدَائِنَا إِنَّ شِیعَتَنَا مَنْ شَیَّعَنَا وَاتَّبَعَ ءَاثَارَنَا وَاقْتَدَی بِأَعْمَالِنَا؛(1) اینها شیعیان ما نیستند، بلكه دوستان ما به‌ شمار می‌آیند و با دوستان ما دوست و با دشمنان ما دشمن‌اند. شیعیان ما كسانی‌اند كه از ما و از آثار و گفتارمان پیروی كنند و به كارهای ما اقتدا جویند.


1. امام حسن عسکری علیه السلام ، التفسیر المنسوب الی الامام العسکری، ص305ـ307.

در این روایت، ‌تفاوت میان محب با شیعه اهل‌بیت علیهم السلام روشن شده است و كسانی كه ادعا می‌كنند شیعه‌اند، اما از گناه و نافرمانی خدا نمی‌پرهیزند، شیعه به ‌شمار نمی‌آیند. البته چون اهل‌‌بیت علیهم السلام و دوستان آنها را دوست دارند و با دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام دشمن‌اند، دوستان آنها به ‌شمار می‌آیند. ایشان به‌یمن دوستی با اهل‌بیت علیهم السلام یا با سختی‌هایی كه در دنیا می‌بینند، از گناهان خویش پاك می‌شوند یا مدتی در جهنم به ‌سر می‌برند و با تحمل عذابی كه در قیاس با عذاب كفار و دشمنان خدا ناچیز است، پاك می‌شوند و سپس شایستگی ورود به بهشت را می‌یابند. شیعیان واقعی كسانی‌اند كه كاملاً پیرو اهل‌بیت علیهم السلام باشند و به سیره و روش آنان عمل كنند و گناهی از ایشان سر نزند. طبیعی است وقتی شیعیان واقعی گناه مرتكب نمی‌شوند، چه در دنیا و چه در آخرت، كیفری نمی‌بینند.

معیار شیعه و پیرو اهل‌بیت علیهم السلام

قَالَ رَجُلُ لِرَسُولِ الله صلی الله علیه و آله یَا رَسُولَ الله، فُلاَنٌ یَنْظُرُ إِلَی حَرَمِ جَارِهِ فَإِنْ أَمْكَنَهُ مُوَاقَعَةُ حَرَامٍ لَمْ یَرْعَ عَنْهُ. فَغَضِبَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله وَقَالَ ائْتُونِی بِهِ. فَقَالَ رَجُلٌ آخَرُ: یَا رَسُولَ الله إِنَّهُ مِنْ شِیعَتِكمْ مِمَّنْ یَعْتَقِدُ مُوَالاتَك وَمُوَالاةَ عَلِیٍّ وَیَتَبَرَّءُ مِنْ أَعْدَائِكمَا. فَقَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله : لا تَقُلْ إِنَّهُ مِنْ شِیعَتِنَا فَإِنَّهُ كَذِبٌ، إِنَّ شِیعَتَنَا مَنْ شَیَّعَنَا وَتَبِعَنَا فِی أَعْمَالِنَا وَلَیْسَ هَذَا الَّذِی ذَكرْتَهُ فِی هَذَا الرَّجُلِ مِنْ أَعْمَالِنَا؛(1) مردی در محضر مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض كرد: «ای رسول خدا، فلانی به زن همسایه نگاه می‌كند و اگر حرام و گناهی برایش پیش آید، پرهیزی ندارد و مرتكب اعمال زشت می‌شود». رسول خدا صلی الله علیه و آله از این سخن برآشفت


1. همان، ص307.

و فرمود: «او را نزد من بیاورید». مرد دیگری گفت: «ای رسول خدا، او از شیعیان شماست و از معتقدان به ولایت شما و علی علیه السلام است و از دشمنان شما بیزاری می‌جوید». رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «نگو او از شیعیان ماست؛ زیرا این سخن دروغ است. شیعیان ما كسانی‌اند كه از ما پیروی كنند و از كردارمان تبعیت كنند و آنچه تو درباره این مرد گفتی از كردار ما نیست».

     وَقِیلَ لأَمِیرِ الْمُؤْمِنین وَإِمَامِ الْمُتَّقِینَ وَیَعْسُوبِ الدِّینِ وَقَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَوَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِین علیه السلام إِنَّ فُلاَناً مُسْرِفٌ عَلَی نَفْسِهِ بِالذُّنُوبِ الْمُوبِقَاتِ وَهُوَ مَعَ ذَلِك مِنْ شِیعَتِكمْ. فَقَالَ: أَمِیرُ الْمُؤْمِنِین قَدْ كُتِبَتْ عَلَیْك كَذِبَةٌ أَوْ كَذِبَتَانِ، إِنْ كَانَ مُسْرِفاً بِالذُّنُوبِ عَلَی نَفْسِهِ یُحِبُّنَا وَیُبْغِضُ أَعْدَاءَنَا فَهُوَ كَذِبَةٌ وَاحِدَةٌ هُوَ مِنْ مُحِبِّینَا لاَ مِنْ شِیعَتِنَا وَإِنْ كَانَ یُوَالِی أَوْلِیَاءَِنَا وَیُعَادِی أَعْدَاءَنَا وَلَیْسَ [هُوَ] بِمُسْرِفٍ عَلَی نَفْسِهِ [فِی الذُّنُوبِ] كمَا ذَكَرْتَ فَهُوَ مِنْك كَذِبَةٌ لأَنَّهُ لا یُسْرِفُ فِی الذُّنُوبِ، وَإِنْ [لاَ] یُسْرِفُ فِی الذُّنُوبِ وَلاَ یُوَالِینَا وَلا یُعَادِی أَعْدَاءَنَا فَهُوَ مِنْك كَذِبَتَان؛(1) شخصی به امیر مؤمنان و پیشوای پرهیزگاران و سروَر دین و پیشوای سپید‌چهرگان بهشت و جانشین فرستاده پروردگار جهانیان عرض كرد: «فلانی با گناهان هلاكت‌بار بر خود ستم كرده و بااین‌حال، از شیعیان شماست». حضرت فرمود: «برای تو با این سخن یك یا دو دروغ نوشته شد: اگر با ارتكاب گناهان بر خود ستم كرده، ولی ما را دوست می‌دارد و با دشمنان ما دشمن است، یك دروغ گفته‌ای؛ زیرا او از دوستان ماست، نه از شیعیان ما [و تو گفتی كه از شیعیان ماست]، و


1. همان، ص307ـ308.

اگر دوستان ما را دوست دارد و با دشمنان ما دشمن است و چنان‌كه تو گفتی گناه و ستم به نفس نمی‌كند، باز یك دروغ گفتی؛ چون او مرتكب گناه نمی‌شود و بر نفس خود ستم نمی‌كند، و اگر مرتكب گناه نمی‌گردد و بر نفس خود ستم نمی‌كند و ما را دوست ندارد و با دشمنان ما دشمن نیست، پس تو دو دروغ گفتی».

وقتی آن شخص در محضر امیر مؤمنان علیه السلام درباره كسی سخن گفت كه مرتكب گناهان كبیره و هلاك‌كننده می‌شود، ولی او را شیعه نامید، حضرت فرمودند كه با این سخن یك یا دو دروغ گفته‌ای:

1. اگر آن شخص گناهان كبیره مرتكب می‌شود، اما ما را دوست دارد و با دشمنانمان دشمن است، یك دروغ گفته‌ای؛ چون آن شخص شیعه نیست؛ چرا‌كه شیعه پیرو خداوند و پیشوایان معصوم خویش است و مرتكب گناه كبیره نمی‌شود.

2. اگر آن شخص به‌راستی ما و دوستان ما را دوست دارد و با دشمنان ما دشمن است و گناه كبیره نیز مرتكب نمی‌شود، یك دروغ گفته‌ای؛ چون تو نسبت ارتكاب گناه كبیره به او دادی، درحالی‌كه او شیعه است و مرتكب گناه نمی‌شود.

3. اگر آن شخص مرتكب گناه كبیره نمی‌شود، ولی ما را دوست ندارد و با دشمنان ما نیز دشمن نیست، دو دروغ گفته‌ای؛ چراكه به او ارتكاب گناه كبیره را نسبت داده‌ای؛ درحالی‌كه وی گناه كبیره مرتكب نمی‌شود. همچنین ادعا كردی كه ما را دوست دارد و با دشمنان ما دشمن است؛ درحالی‌كه او از دشمنان ما نیست و با دشمنان ما نیز دشمنی ندارد.