آیت‌الله مصباح یزدی: علامه طباطبائی قبل از نهضت امام‌(ره) و مطرح شدن حکومت اسلامی، ولایت فقیه را اثبات کرده بود

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به مقاله «زعامت و ولایت» که در سال 41 به قلم علامه طباطبائی منتشر شده بود، اظهار داشت: در واقع علامه طباطبائی در سال 41، قبل از این که نهضت اسلامی شروع شده باشد، و پیش از این که اسمی از حکومت و نظام اسلامی مطرح باشد، این مقاله‌ای را نوشته، و در آن به اثبات ولایت فقیه می‌پردازد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت آیت‌الله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در همایش بزرگداشت سی و ششمین سالگرد ارتحال علامه طباطبایی رضوان‌الله تعالی علیه، اظهار داشت: تصور بنده این است که در بین علمای معروف ـکه البته به همه آنها مدیون هستیم‌ـ اشخاصی به جامعیت مرحوم علامه طباطبائی، بسیار کم بوده‌اند؛ هرچند همه ما ریزخوار خوان علوم شخصیت‌های برجسته‌ای مانند شیخ انصاری و صاحب جواهر رضوان‌الله علیهم هستیم، اما کسی مانند علامه طباطبائی که احاطه لازم و کافی بر همه رشته‌های علوم اسلامی داشته باشد و بتواند ارتباط آنها را به خوبی درک کرده، و در ابعاد مختلف علمی، عملی، تربیتی، اخلاقی و دیگر جهات بر آن میراث گرانبها بیفزاید، سراغ نداریم.

علامه محمدتقی مصباح یزدی با اشاره به این که در میان ویژگی‌های فراوان علامه طباطبائی خدمات ایشان به قرآن بارزترین آنها است، افزود: یکی از ویژگی‌های پیامبر صلی‌الله علیه و آله که در قرآن به آن تصریح شده، اهتمام بسیار و حریص بودن ایشان نسبت به هدایت مردم است، و حتی در قیامت که همه وانفسا می‌گویند، ایشان وا امتا می‌گوید؛ اما با وجود محبت فراوان ایشان نسبت به امت‌شان، آن حضرت طبق نص صریح قرآن در روز قیامت از همین امت به خاطر مهجورگذاشتن قرآن نزد خداوند شکایت می‌کند؛ این امر نشان می‌دهد که مهجور ماندن قرآن چه اندازه بر پیامبر صلوات‌الله علیه و آله سنگین است که حاضر است از امتی که این همه به آنها علاقه دارد، شکایت کند؛ آن هم در زمانی که امت نیازمند شفاعت او هستند.

وی در ادامه گفت: شاید بتوان از این امر چنین نتیجه گرفت که هیچ كفران نعمتی بالاتر از رها كردن قرآن نیست که پیامبر اكرم صلوات‌الله‌ علیه و آله در چنین روزی از آنها شکایت می‌کند. البته هجر قرآن که سبب شکایت پیغمبر صلی‌الله علیه و آله می‌شود، دارای مراتبی است و برخی از انسان‌ها در مراتب شدیدتری قرار دارند؛ این‌ها كسانی هستند که مانع استفاده دیگران از قرآن می‌شوند؛ کسانی که در اصل قرآن و یا امکان فهم قرآن تشکیک کرده و انواع شبهات را در مورد قرآن تولید و ترویج می‌کنند.

علامه مصباح یزدی خاطر نشان کرد: باید از خود این سؤال را بپرسیم که آیا ما حق قرآن را ادا کرده‌ایم؟ آیا جزء کسانی که قرآن را مهجور گذاشته‌اند، نیستیم؟ آیا چنین نیست که گاهی در باره یک روایت بحث‌های فراوانی می‌كنیم، و در كتاب‌هایمان بابی برای آن باز می‌کنیم، در حالی که دلالت روشن و سند قوی ندارد، اما به آیه‌ای که دلالت واضح بر مطلب دارد توجه نمی‌کنیم؟ آیا این كار مصداق هجر قرآن نیست؟

این استاد برجسته حوزه علمیه با اشاره به احیاء قرآن در حوزه و جامعه توسط علامه طباطبائی اظهار داشت: در بین علمایی که می‌شناسیم، کمتر کسی مانند علامه طباطبائی توفیق یافته است که قرآن را هم در فهم آن، هم در استناد به آیاتش، و هم در عمل به احكامش از مهجوریت در آورد.

وی با اشاره به کم‌توجهی نسبت به قرآن کریم ادامه داد: بسیاری از ما شاید خیلی خوب قرآن بخوانیم و یا حتی تدریس قرآن هم داشته باشیم، اما در عمل به گونه‌ای رفتار می‌کنیم که گویا قرآن برای عمل نازل نشده است، و با عمل نکردن به آن هم قرار نیست اتفاقی بیافتد. اگر بخواهیم قرآن از مهجوریت در آید، باید در فهم و شناخت، استناد به آن، عمل کردن به آیات قرآن، و سرانجام در دعوت دیگران برای عمل به آن، تلاش کنیم.

این مفسر قرآن کریم با اشاره به این که علامه طباطبائی امور پیچیده‌ای از قبیل مسائل اجتماعی را با استفاده از قرآن حل کرد، اظهار داشت: امام(ره) می‌فرمود که قسمت اعظم فقه، مربوط به مسائل سیاسی و اجتماعی است؛ اما این مسائل در دوران منحوس شاهنشاهی جایی برای طرح نداشت، و اگر هم مطرح می‌شد، گوش شنوایی برای شنیدن آن نبود. عمدتاً گفته می‌شد باید خود امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه بیایند و امور را سامان ببخشند!

وی با نقل خاطره‌ای از درس امام(ره) در مسجد محمدیه در سال 32 گفت: حضرت امام(ره) از همان زمان اهتمام فراوانی نسبت به این امر داشت كه در هر فرصتی گریزی به مباحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی بزند، تا این‌كه با شروع نهضت زمینه‌ای فراهم شد كه در این باره  کارهای علمی انجام شود، و حتی زمانی که ایشان در نجف تبعید بودند، در مسجد شیخ انصاری بحث حکومت اسلامی و ولایت فقیه را مطرح می‌کردند و نوارهای آن را به ایران هم می‌فرستادند تا تکثیر و منتشر شود. در واقع حضرت امام(ره) در ضمن مبارزاتی که می کرد، یک کار علمی و فرهنگی در زمینه حکومت اسلامی و اثبات ولایت فقیه را نیز آغاز کرد، تا انقلاب پیروز شد.

علامه مصباح یزدی با اشاره به این که در اوایل نهضت کسان دیگری نیز به فکر افتاده بودند كه مسائل مربوط به نظام اسلامی را با استناد به روایات از نظر علمی و فکری حل کنند، خاطر نشان كرد: در حالی که بسیاری از علما اصل ولایت فقیه را با استناد به روایاتی مانند مقبوله عمر بن حنظله و نظایر آن ظنی می‌دانستند، علامه طباطبایی در سال 41، یعنی قبل از شروع نهضت امام، مسأله ولایت فقیه را امری بدیهی و فطری قلمداد کرده، و آن را با استناد به آیات قرآن و دلایل عقلی اثبات کرده بود!

وی با اشاره به مقاله‌ علامه طباطبائی با عنوان «ولایت و زعامت» كه در سال 41 در کتاب «مرجعیت و روحانیت» منتشر شد، ضمن توصیه فضلا به خواندن این مقاله، خلاصه‌ای از استدلال مرحوم علامه در این مقاله برای اثبات ولایت فقیه را بیان كرده، و گفت: علامه طباطبائی با استناد به دعوت قرآن به فطرت، می‌فرماید یكی از امور فطری که حتی کودکان نیز آن را می‌فهمند این است که مجموعه‌ای از انسان‌ها برای زندگی مشترک نیازمند مدیریت هستند، و تجربه‌های تاریخی نشان داده است که هر جامعه‌ای كه مدیریت صحیحی بر آن حاكم بوده، رو به عزت، پیشرفت و پیروزی حركت كرده، و عدم مدیریت صحیح موجب انحطاط، سقوط و ذلت جامعه بوده است.

استاد حوزه علمیه در ادامه بیان استدلال علامه طباطبائی بر لزوم ولایت و زعامت فقیه در جامعه، افزود: ایشان در مقاله خود این سؤال را مطرح می‌کند که آیا امکان دارد این مسأله فطری و بدیهی در اسلام مورد غفلت قرار گرفته باشد؟ پیامبر صلوات‌الله علیه حتی زمانی كه برای چند روز به قصد جهاد یا كار دیگری از مدینه خارج می‌شدند، جانشینی برای خود تعیین می‌کردند، آیا چنین كسی که بر هدایت امت خود حریص بود و از سوی خدا شریعتی برای همه بندگان تا روز قیامت آورده، ممكن است آن‌ها را بعد از رحلت پیامبر اكرم صلی‌الله علیه و آله به حال خود رها کرده باشد؟ شاید در پاسخ گفته شود که آن حضرت 12 امام را برای بعد از خود مشخص فرمودند؛ اما این پاسخ كافی نیست؛ چون ممكن است موانعی، از قبیل عمل نكردن مردم به تکلیف خود، سبب شود که ائمه علیهم‌السلام نتوانند مستقیماً رهبری و اداره جامعه را به دست گیرند. در این صورت، آیا خدا، امت را رها می‌کند؟ آیا اسلام راجع به این امر بدیهی، هیچ نظری ندارد؟

علامه مصباح یزدی با اشاره به عبارتی از مقاله «ولایت و زعامت»، اظهار داشت: علامه طباطبائی در مقاله خود به مسائلی از این قبیل پرداخته است که آیا فقاهت برای ولایت کافی است، یا اعلمیت هم لازم است؟ آیا اعلمیت در فقه کافی است، یا در امور دیگر هم لازم است؟ ایشان در پاسخ به این سؤالات می‌فرماید: «فردی که در تقوای دینی و حسن تدبیر و اطلاع بر مصالح از همه مقدم‌تر است، ولایت دارد». با این بیان در واقع ایشان فقاهت را کافی ندانسته، بلکه معتقد است حاكم باید در تقوا نیز در حد اعلا باشد، و مصالح را نیز به خوبی درک کند؛ لذا کسی که در برآیند این شرایط از همه بالاتر است، شایسته مقام ولایت است.

وی با اشاره به دسته‌بندی احکام توسط علامه طباطبائی در این مقاله، و بیان برخی قوانین حکومتی از منظر اسلام، اظهار داشت: ایشان در این مقاله احکام اسلام را به دو دسته تقسیم كرده‌اند: احکام ثابت که هرگز تغییر نمی‌کند، و به تعبیر ایشان «مواد شریعت» است؛ و احکام متغیر که تابع زمان و مکان هستند؛ مانند وضع مالیات، امور جنگ و صلح، و دیگر مسائل اجتماعی که دائماً در حال تغییر است، و لازم است فقیه صلاحیت‌داری ولایت این امور را عهده‌دار شود.

این شاگرد علامه طباطبائی با اشاره به جمع‌بندی استاد خود در مقاله «ولایت و زعامت» افزود: ایشان می‌گوید  ما باید سه نکته را مدنظر داشته باشیم: اول این که مسلمین باید تا آخرین حد ممکن در اتحاد و اتفاق بکوشند؛ دوم این‌كه حفظ مصلحت اسلام و مسلمین بر همه، از فقیه و غیر فقیه واجب است؛ و نكته سوم این‌كه جامعه اسلامی جامعه واحدی است که مرز آن، اعتقاد به خدا و شریعت اسلامی است و ما باید ببینیم مصالح چنین جامعه‌ای چگونه بهتر تأمین می‌شود.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌(ره) قم ادامه داد: مرحوم علامه طباطبائی در سال 41، قبل از این که نهضت اسلامی شروع شده باشد، و پیش از آن که طرحی، بلکه اسمی از حکومت و نظام اسلامی مطرح شده باشد، چنین مقاله‌ای را می‌نویسد، و جالب این است که کتاب حاوی این مقاله، کتاب برگزیده سال می‌شود.

علامه مصباح یزدی در پایان سخنان خود در همایش بزرگداشت علامه طباطبائی اظهار داشت: علامه طباطبائی نه فقط اصل تفسیر قرآن را زنده کرد، بلکه راه و روش استفاده از قرآن برای همه نیازمندی‌های اجتماعی را نیز احیا کرد. ایشان در تفسیر گران‌سنگ المیزان، ذیل آیه آخر سوره آل‌عمران بحث مفصلی در باره مسائل اجتماعی را مطرح كرده، و در بخشی از این بحث می‌فرماید: «تمام شئون اسلامی، اجتماعی است؛ ما اصلاً در اسلام هیچ شأن فردی نداریم.» موضوع «من یتقلد ولایة امر المجتمع» که بحث در باره ولایت بر جامعه اسلامی است، یکی از بحث‌هایی است که ایشان در تفسیر این آیه مطرح می‌کند.

گفتنی است همایش بزرگداشت سی و ششمین سالگرد ارتحال علامه طباطبائی نهم آذرماه سال‌جاری در دارالقرآن علامه طباطبائی برگزار شد.

برای دریافت صوت این جلسه اینجا را کلیک کنید!

آخرین محتوای سایت

تحصیلات دینی خواهران؛ ضرورت‌ها و موانع
بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی سیّدنا محمّد وآله الطّاهرین...
القرآن الكريم دواء أصعب الأمراض
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله ربّ العالمين وصلّى الله على سيّدنا محمّد وآله الطاهرين. اللهُمّ...
کتاب صوتی «بدرود بهار» منتشر شد.
در واپسین روزهای ماه مبارک رمضان، کتاب صوتی «بدرود بهار» در پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت‌آیت‌الله...