وحدت حوزه و دانشگاه یعنی، روحانیت در جای خودش قرار بگیرد و وظیفه‌اش را انجام دهد

 عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: وحدت حوزه دانشگاه یعنی روحانی و دانشگاهی در جایگاه خودشان قرار بگیرند، و به انجام وظیفه خود بپردازند؛ نه این که مثلاً در حوزه درس‌های مربوط به فلان رشته مهندسی تدریس شود! وحدت این دو نهاد یعنی حوزه از آن انزوا، اتهامات و حقارت‌هایی كه بر آن تحمیل شده، نجات یابد و به عنوان قشر مؤثر در جامعه فعالیت کند؛ طبعاً روحانیت به خاطر علم خود و منابع معتبری که در این علوم از آنها استفاده می‌کند، و ارزش آن منابع و تأثیرپذیری مردم از آنها و علاقه‌شان به محتوای این منابع، می‌تواند مهم‌ترین نقش مؤثر را در جامعه داشته باشد. البته باید توجه داشت كه برخی از علوم مستقیماً بر جامعه و مردم تأثیری ندارند؛ در همین دانشگاه‌ها، بسیاری از رشته‌ها از جمله علوم انسانی آموزش داده می‌شود که زیربنایی و بنیادین هستند، و اساس بسیاری از امور مورد نیاز جامعه بر آنها بنا نهاده می‌شود. اما قرار نیست خود آنها در آزمایشگاه مطلبی را اثبات کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت آیت‌الله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در جمع گروهی از دانشجویان و طلاب از سراسر کشور به مناسبت سالروز شهادت دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه، اظهار داشت: علیرغم گذشتن چند دهه از این جریان و تشکیل سالانه جلسات در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها، هنوز حتی معنای صحیح وحدت حوزه و دانشگاه به خوبی درک نشده  و برخی گمان می‌کنند وحدت حوزه و دانشگاه به معنای ادغام این دو نهاد است.

 علامه مصباح یزدی، با اشاره به این که یكی از راه‌ها برای بهتر شناختن معنای وحدت حوزه و دانشگاه آن است كه ببینیم چه امری در مقابل وحدت است، افزود: افتراق و اختلاف و رویارویی از جمله اموری هستند که در مقابل وحدت قرار دارند؛ البته اختلاف، مراتبی دارد كه از اختلاف در روش و زندگی شروع می‌شود  و تا دشمنی  ومقابله با یك‌دیگر ادامه می‌یابد. همه این امور در نقطه مقابل وحدت هستند. حال، ما باید ببینیم چرا حوزه و دانشگاه وحدت نداشته‌اند، و علت افتراق و جدایی آنها چه بوده، و ما امروز به دنبال چگونه وحدتی بین این دو نهاد هستیم؛ از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم كه چه اقداماتی برای وحدت انجام شده، و شیاطین جن و انس برای بر هم زدن این وحدت چه کرده‌اند.

 وی، اظهار داشت: عده‌ای از شیاطین انس که به دنبال تسلط بر دیگران و کسب منافعی برای خود هستند، بین  افراد یک جامعه اختلاف انداخته، و از این طریق آنها را تضعیف می‌کنند.

 آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به این که سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» از دیرباز مورد توجه شیاطین بوده است و امروز نیز شیطان بزرگ به دنبال ایجاد اختلاف بین کشورهای اسلامی‌است، تا به منافع خود دست یابد، ادامه داد: اگر ما به دنبال حفظ شخصیت و آقایی خود هستیم، باید وحدت را حفظ کنیم و نگذاریم دشمنان بین ما ایجاد اختلاف کنند، و از زمینه‌هایی که ایجاد اختلاف می‌کند، بپرهیزیم.

استاد حوزه علمیه با اشاره به تاریخ اختلاف‌افکنی بین مسلمانان، اظهار داشت: چند قرن قبل، تحولی کلی در جامعه انسانی به وجود آمد که شرایط جدیدی را در مقابل تمدن قدیم مطرح کرد و منشأ تحول بنیادی در فکر و تمدن و ایدوئولوژی‌های انسانی گردید، و با این تحول اختلاف بین مدرنیته و مقابل سنت‌گرایی ایجاد شد.

 عضو جامعه مدرسین گفت: با این انقلاب و تحول، تغییرات جدی در سطح جامعه اتفاق افتاد؛ از طرفی در زادگاه تحول ـ‌یعنی اروپاـ اختلافی بین کلیسا و نوگرایانی که منشأ تحول بودند، پدید آمد؛ تا قبل از آن، حکومت مطلق در اختیار کلیسا بود و سلاطین نیز باید از کلیسا اطاعت می‌کردند؛ اما بعد از این تحول سیطره کلیسا رو به کاهش نهاد، و این امر ناشی از آن بود که در اعتقادات اساسی دین تشکیکاتی به وجود آمد و امور دیگری به جای مقدسات و ارزش‌های دینی مطرح شد.

آیت‌الله مصباح یزدی افزود: در این انقلاب اومانیستی كه در غرب واقع شد، انسان جای خدا را گرفت، و کار به جایی رسید که حتی معبدی برای پرستش انسان ایجاد شد. همین امر سبب شد كه بین مذهب و علم رویارویی گسترده‌ای ایجاد شود كه نه فقط به اختلافات جزئی در اندیشه، بلکه به تکفیر و کشتار مخالفان نیز برسد.

 وی افزود: با پیدایش انقلاب صنعتی، این رویارویی بیشتر شد، و عده‌ای سعی كردند با استفاده از شرایط جدید جامعه و ترویج تفكر سرمایه‌داری به جای نظام ارباب و رعیتی، به اهداف خودشان، یعنی جلب منفعت بیشتر برسند. از نظر این گروه پرستش انسان به معنای پرستش پول، منفعت و لذت است.

 استاد اخلاق حوزه علمیه با بیان این‌كه غرض از همه این فعالیت‌ها رسیدن به سه امر پول، شهوت و ریاست است، ادامه داد: در این میان برخی از خواص این جوامع ‌علاوه بر کسب منفعت مادی، در صدد سیطره بر دیگران نیز بر آمدند و در این جهت از هر ابزاری استفاده كرده، و حتی حاضر شدند برای رسیدن به حکومت و پست و مقام، از ثروت خود هزینه کنند. یكی از ترفندهای آنها برای رسیدن به ریاست حربه تفرقه بین گروه‌ها بوده است.

 استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به شیوع غرب‌گرایی و تفکر اومانیستی غرب در ایران از دوران مشروطه، اظهار داشت: در آن زمان، عده‌ای با الفاظی زیبا و مقدس‌مآبانه به میدان آمدند و گفتند می‌خواهیم جلوی استبداد را بگیریم، تا سلطان مستبد در برابر قوانین انسانی و اسلامی تسلیم باشد؛ البته این دامی بود  برای این‌كه فکر و فرهنگ اسلامی را به نابودی بكشانند؛ چون تنها رقیبی که می‌توانست نقشه‌های آنها را نقش بر آب كند فرهنگ اسلامی‌بود.

 وی افزود: این افراد كار خود را از تأسیس عدالت‌خانه شروع كردند؛ اما به جایی رسیدند که صریحاً می‌گفتند ما زمانی به عزت خواهیم رسید که از مغز سر تا ناخن پا فرنگی شویم! آنها ابتدا با یک حرف صحیح وارد میدان شدند و از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده کردند. در نتیجه این اقدامات فردی مانند رضاخان با آن ظلم‌ها و استبداد و جهالت به سمبل تمدن جدید در کشور تبدیل شد!

 آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به انواع دسیسه‌های دشمن برای اختلاف‌افکنی، اظهار داشت: ایجاد اختلاف بین اقوام، و اختلافات مذهبی از جمله فریب‌های آنها بود. آنها حتی بهائیت را رواج دادند، تا به بهانه مقابله با کفر، بین مردم اختلاف و جنگ و دشمنی ایجاد شود. در این قضایا نیز عده‌‌ای، آگاهانه یا ناآگاهانه به این اختلاف دامن می‌زدند.

 وی افزود: در چنین شرایطی، مردی از تبار پیامبران قیام کرد و فریاد تشکیل امت واحد اسلامی را سر داد و نهضت اسلامی را آغاز کرد، و ملاک وحدت را اسلام قرار داد که سعادت بشر را تضمین می‌کند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به این که بسیاری از مردم باور نمی‌کردند که امام راحل(ره) بتواند با دشمنان، مخصوصاً انگلیس در بیفتد، ادامه داد: در آن زمان انگلیس در چشم مردم، مظهر قدرت، و نماد نیرنگ و حیله‌گری بود. در آن شرایط یک آخوند چگونه می‌توانست با دست خالی در مقابل چنین قدرتی بایستد؛ لذا برخی افراد با دیده تمسخر و تحقیر به امام‌(ره) نگاه می‌کردند!

 وی با استناد به آیه ای از قرآن کریم، گفتت: زمانی که مسلمانان در جنگ بدر ضعیف ـ‌و به تعبیر قرآن‌‌ـ ذلیل بودند، خداوند آنها را یاری کرد و نصرت را شامل حالشان گردانید؛ همان خدا، امدادهای غیبی خود را شامل حال امام(‌ره) نیز کرد، تا این انقلاب پیروز شود.

 آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به این‌که با پیروزی این انقلاب كار تمام نشده، و دشمنان آن هنوز زنده هستند، ادامه داد: این انقلاب قدم کوچکی در جهت پیروزی نهایی است؛ دشمنان این انقلاب از همان ابتدا تمام تلاش خود را به كار گرفتند تا این ندا را در گلو خفه کند، تا سایر جوامع گمان نکنند که می‌توان به راحتی با قدرت‌های برتر دنیا در افتاد. دشمنان باور نمی‌کردند كه انقلاب چندان دوام بیاورد، و فکر می‌کردند طی چند ماه حکومت اسلامی ساقط خواهد شد؛ اما به کوری چشم آنها این حكومت روز به روز اقتدار بیشتری یافت؛ لذا تصمیم گرفتند تا به هر نحو ممكن ریشه این انقلاب را بکنند.

 عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با یادآوری انواع نقشه‌ها و توطئه‌های دشمنان از قبل از انقلاب، اظهار داشت: ریشه اصلی همه این طرح و نقشه‌ها، ایجاد اختلاف بین مردم بود، تا از این طریق بر مردم مسلط شود. اختلاف، گاه بین اقوام مختلف است؛ این اختلاف را می‌توان حل کرد. اما اختلاف در دین و مذهب، و آنچه بازگشتش به دین و مذهب است، شوخی‌بردار نیست، و اتفاقاً دشمنان هم این را می‌دانستند که دین، یک مسأله جدی هست. تجربه نیز روز به روز نقش دین، مخصوصاً پیروی از  امام حسین‌(ع) که با شهادتش به پیروزی رسید، را بیشتر برایشان اثبات کرد؛ لذا نقشه‌هایشان را بیشتر بر لطمه زدن به دین  متمرکز كردند.

وی با اشاره به توطئه‌های گوناگون دشمنان، گفت: دشمنان از سویی در صدد برآمدند مبانی دین را تضعیف كنند، و از سوی دیگر مناسک دین را نوعی عوام‌زدگی و بی‌سوادی جلوه دهند؛ از طرف دیگر به گونه‌ای برنامه‌ریزی کردند كه کسانی که کارشان ترویج و تعمیق دین است، منزوی شوند، و خواص هم رغبتی به همنشینی و همراهی با ایشان نداشته باشند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به فعالیت‌های رضاخان، خاطر نشان کرد: در آن دوران برنامه‌های زیادی برای مقابله با انجام شد. آنها اولاً به دنبال تضعیف نمادهای دین بودند؛ از همین رو روضه‌خوانی ممنوع شد؛ ثانیاً در صدد منزوی کردن روحانیت برآمدند و به همین منظور پوشیدن لباس روحانیت را ممنوع كردند، و حتی با ساختن جوك‌ها و نسبت دادن دروغ‌هایی به روحانیت سعی كردند روحانیت در جامعه حقیر جلوه داده شود.

 وی با اشاره به خاطراتی ادامه داد: زمانی كه من در سن 13 سالگی طلبه شدم، معلم‌هابه پدرم می‌گفتند چرا اجازه دادی فرزندت گدا شود! یعنی به خاطر کارهایی که حکومت در جهت تضعیف و تحقیر روحانیت انجام شده بود، یک روحانی در نگاه مردم چندان تفاوتی با یک گدا نداشت؛ به عبارت دیگر، روحانیت نوعی گدایی محترمانه محسوب می‌شد! دشمنان بنا داشتند بین مردم و دین جدایی بیندازند، و لازمه این امر این بود که بین رجال دین و مروجین آن، با مردم چنان اختلافی بیفتد که کسی رغبت نکند به آن‌ها رجوع کند.

 آیت‌الله مصباح یزدی افزود: در چنین شرایطی اگر کسی بتواند کاری کند که دل‌های مردم با روحانیت همراه بشود، کاری شبیه به اعجاز انجام داده است. این اعجاز به دست امام(ره) تحقق یافت، و كار به جایی رسید كه مردم به ارتباط با روحانیت افتخار كنند. در همین ایامی كه گذشت، یک جانباز قطع نخاعی كه با رهبری دیداری داشت، در پاسخ به سؤال خبرنگار که چه آرزویی داری، گفت «من یک آرزو داشتم که برآورده شد، و آن هم زیارت مقام معظم رهبری بود»؛ حال این نگاه را با نگاه تحقیرآمیز قبل نسبت به روحانیت مقایسه کنید!

 رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)  بعد از بیان این مقدمات، اظهار داشت: رفع اختلاف بین گروه‌های مختلف جامعه، به وسیله دو نهاد حوزه و دانشگاه تحقق پیدا می‌كند، و این دو باید به سمت وحدت حركت كنند؛ اما وحدت بین این دو نهاد به این معنی نیست که حوزویان درس‌های دانشگاهی را بخوانند و دانشگاهیان درس‌های حوزوی را؛ همان‌گونه که نیازی نیست، یك پزشک درس‌های رشته معماری را نیز بخواند.

 وی ادامه داد: اختلاف علوم سبب نمی‌شود که افراد در مقابل هم قرار بگیرند؛ اما یكی از دسیسه‌های دشمنان این بود كه وانمود كنند علم فقط علوم تجربی است كه در دانشگاه است، و آنچه در حوزه مورد مطالعه و بحث قرار می‌گیرد، اصلا علم نیست؛ چون قابل تجربه و اثبات در آزمایشگاه نیست. این در حالی است که خود آنها علومی مانند ریاضی که غیر تجربی است، را علم می‌دانند!

استاد حوزه علمیه با اشاره به تفاوت روش‌ها در علوم مختلف، اظهار داشت: در نگاه غربیان، حتی اعتقاد به وجود خدا علمی نیست؛ چون وجود او قابل تجربه حسی و اثبات در آزمایشگاه نیست! و از آنجا به اعتقاد آنها فقط علم ارزشمند است، پس اعتقاد به خدا هم ارزشی ندارد!

آیت‌الله مصباح یزدی، با اشاره به مغالطه دشمنان در غیر علمی شمردن اعتقاد به خدا، اظهار داشت: این در حالی است که خود ایشان علوم تاریخی و عقلی كه قابل تجربه نیستند، را علمی تلقی می‌کنند.

 وی با بیان این که از سوی دیگر، دشمنان بین علم و ایدئولوژی نیز تفاوت قائل می‌شوند، ادامه داد: آنها ایدئولوژی را سلیقه شخصی می‌دانند و چون دین هم ایدئولوژی است، نفی و اثباتش ارزشی ندارد. آنها با این بهانه که مطالعات حوزوی علمی نیست، حساب دانشگاه و حوزه را از هم جدا کرده، و پس از آن با ترویج این فکر که کارحوزه لغو و بیهوده است، بین حوزه و دانشگاه تقابل ایجاد کردند.

 علامه مصباح یزدی با اشاره به این كه دشمنان در عرصه سیاست نیز نظریات و مکاتب سیاسی را مطرح می‌کنند که با دین سازگاری ندارد، افزود: وقتی القا شد که سیاست امری است که با دین رابطه‌ای ندارد، طبیعتاً اگر حوزه در عرصه سیاست اظهار نظر كند، ارزش و اعتباری ندارد. این مغالطات زمینه‌ای دیگر برای طرد و منزوی کردن روحانیت از جامعه است.

 وی با اظهار این‌که دشمن برای اثبات سخنان خویش سوژه‌هایی از اشتباهات روحانیت را علم می‌كند، گفت: دشمن با بزرگ‌نمایی اشتباهات روحانیت، آن را نشانه علمی‌نبودن حوزه و دور بودن آن از عرصه سیاست قلمداد می‌کند، و با توسل به انواع طرح‌ها و توطئه‌ها تلاش می‌كند كه روحانیت به عنوان یک قشر مؤثر در جامعه مطرح نشود.

استاد حوزه علمیه ادامه داد: همه این برنامه‌های دشمنان برای این است كه با از بین بردن اسلام، راحت‌تر و ساده‌تر بر اموال و نفوس مردم تسلط پیدا كنند. چون با وجود اسلام، این امكان از آنها گرفته می‌شود.

عضو جامعه مدرسین افزود: امام(ره) با حركت خود روحانیت را از آن ذلت به جایی رسانید که رئیس جمهور آمریکا به هنگام سخنرانی امام‌(ره) کارهایش را تعطیل می‌کند، تا ببیند امام چه می‌گوید! امروز هم ایران با وجود همه تحریم‌ها و ظلم‌ها، بر قدرت شیطانی آنها غالب می‌شود، بدون این که ارزش‌های خود دست بردارد.

 علامه مصباح در پایان اظهار داشت: وحدت حوزه دانشگاه یعنی روحانی و دانشگاهی در جایگاه خودشان قرار بگیرند، و به انجام وظیفه خود بپردازند؛ نه این که مثلاً در حوزه درس‌های مربوط به فلان رشته مهندسی تدریس شود! وحدت این دو نهاد یعنی حوزه از آن انزوا، اتهامات و حقارت‌هایی كه بر آن تحمیل شده، نجات یابد و به عنوان قشر مؤثر در جامعه فعالیت کند؛ طبعاً روحانیت به خاطر علم خود و منابع معتبری که در این علوم از آنها استفاده می‌کند، و ارزش آن منابع و تأثیرپذیری مردم از آنها و علاقه‌شان به محتوای این منابع، می‌تواند مهم‌ترین نقش مؤثر را در جامعه داشته باشد. البته باید توجه داشت كه برخی از علوم مستقیماً بر جامعه و مردم تأثیری ندارند؛ در همین دانشگاه‌ها، بسیاری از رشته‌ها از جمله علوم انسانی آموزش داده می‌شود که زیربنایی و بنیادین هستند، و اساس بسیاری از امور مورد نیاز جامعه بر آنها بنا نهاده می‌شود. اما قرار نیست خود آنها در آزمایشگاه مطلبی را اثبات کنند.

گفتنی است دیدار جمعی از طلاب و دانشجویان سراسر کشور با علامه مصباح یزدی، بیست و هفتم آذر ماه به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه در سالن همایش‌های مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌(ره) برگزار شد.

 

آخرین محتوای سایت

تحصیلات دینی خواهران؛ ضرورت‌ها و موانع
بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی سیّدنا محمّد وآله الطّاهرین...
القرآن الكريم دواء أصعب الأمراض
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله ربّ العالمين وصلّى الله على سيّدنا محمّد وآله الطاهرين. اللهُمّ...
کتاب صوتی «بدرود بهار» منتشر شد.
در واپسین روزهای ماه مبارک رمضان، کتاب صوتی «بدرود بهار» در پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت‌آیت‌الله...