متن پیام ولى امر مسلمین به اجلاس هزاره ادیان در مقرّ سازمان ملل‌

 

متن پیام ولى امر مسلمین به اجلاس هزاره ادیان در مقرّ سازمان ملل‌

 

بسم اللّه‌ الرحمن الرحیم

الحمد للّه‌ ربّ العالمین وصلى اللّه‌ على جمیع انبیاء اللّه‌ ورسله، سیّما على خاتم النّبیّین محمد صلی الله علیه و آلهوآله الطّاهرین والسلام على بقیة اللّه‌ فی الأرضین.

گردهمایى نمایندگان ادیان عالم را كارى شایسته و مبارك مى‌شمارم و از خداوند متعال توفیق عمل به گفته‌ها و تداوم تلاش براى بهره‌مند كردن بشر از دین الهى را مسئلت مى‌كنم.‌

رهبران ادیان، امروز خود را جانشینان پیامبران و دنباله‌رو و ادامه‌دهندگان راه آنان مى‌شمارند. هدف ادیان چه بوده و پیامبران به مخاطبان خود چه پیامى را از سوى خداوند متعال عرضه كردند؟ پاسخ به این سؤال باید امروز راه و روش همه كسانى كه پرچم ادیان را در دست دارند، روشن سازد. بى‌شك ادیان، همگى فلاح و رستگارى و نجات انسان را هدف خود ساختند، و هریك به تناسب زمان و مكان و ظرفیت مخاطبان برنامه‌هایى را از سوى خداوند به میان مردم آورده‌اند. آنان عموما براى ابلاغ و تحقق بخشیدن به پیام خود متحمل مجاهداتى دشوار و طولانى گشته، نمونه‌هاى ممتازى از فداكارى در راه عقیده و راه خود را در یادها ماندگار ساخته‌اند. این جهاد و تلاش مؤمنانه براى رستگارى مردم و در راه خدا و عموما در برابر امیال و غرضها یا در برابر جهالتهایى بوده است كه صاحبان اغراض به آن

دامن مى‌زده‌اند. تاریخ جهان و كتابهاى مقدس ادیان سرشار از ذكر این مجاهدتها و تجلیل از آن مجاهدان است. دین خدا رستگارى را براى مردمى خاص، در زمانى خاص و منطقه‌اى خاص نمى‌خواهد. آن را بر مردم تحمیل نمى‌كند و آن را مخصوص بخشى از عرصه‌هاى زندگى آنان نمى‌داند؛ بلكه همه مردم در همه جا و همه وقت و در زمینه زندگى فردى و اجتماعى خود مخاطب پیامبران خدایند و آنان با جلب ایمان و برانگیختن خِرد و تلاش انسانها هدایت الهى را به آنان هدیه مى‌كنند و صراط مستقیم به سوى فلاح و صلاح را در برابر آنان مى‌گشایند.‌

تجربه قرنهاى اخیر و مخصوصا قرن بیستم ثابت كرد كه پیشرفت علم به تنهایى بشر را به سعادت نمى‌رساند و سعادت و صلح را به ارمغان نمى‌آورد. علم وقتى براى جامعه بشرى سودمند است كه با عشق، انگیزه و ایمان همراه شود و این گم‌شده‌ها را باید در ادیان جستجو كرد.‌

شایسته نیست كه برنامه پیام‌آوران سعادت انسان را منحصر به عمل فردى و رابطه روحىِ او با خدا بپنداریم و عرصه عظیم رابطه انسان با انسان، رابطه فرد با جامعه، رابطه انسان با محیط زیست و تشكیل نظام اجتماعى و سیاسى را از آن محروم بدانیم. از نظر ما همه پیامبران خدا در این خط روشن، راه پیموده‌اند و ما به همه پیامبران ایمان و عشق مى‌ورزیم: لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ.(1)

ادیان الهى، دنیا را پرورشگاه آدمى و محل امتحان او مى‌دانند و منحصرا راه تعالى و معنوى بشر را در بناى دنیایى سالم و به دور از عوارض طغیانها و خودخواهیها و تنگ‌نظریهاى قدرت‌طلبان و ضعف و جهالت و انفعال كوته‌نظران دانسته‌اند و براى ایجاد چنین دنیایى مجاهدت كرده‌اند. رها كردن و بى‌اعتنایى به طبیعت و نیروها و قوانینى كه در آن براى تعالى انسان به ودیعه نهاده شده است، همانند تصرف ظالمانه و فسادانگیز در آن محكوم و مردود است.


1. بقره2، 285.‌

سلامت محیط پرورش آدمى به معناى آن است كه بشر با خداى خود، با درون خود، با همنوعان خود و با طبیعت پیرامون خود با صلح و سلامت رفتار كند. صلح به این معناى عام یكى از بزرگ‌ترین نیازهاى بشر براى رشد و تعالى و رستگارى است. این صلح باید برخاسته از ایمان و اندیشه باشد. انبیا كوشیده‌اند این حقیقت را واقعیت ببخشند. محیط سكوت ناشى از زور و رعب و فریبى كه كارگزاران زر و زور در بخشهایى از عالم پدید مى‌آورند با صلحى كه مبشران رستگارى، انسان را بدان فرا مى‌خوانند به كلى متفاوت و متناقض است. صلح باید بر مبناى عدالت و با معرفت به كرامت انسان و به دور از اغراض قدرت‌مداران عالم باشد. تحمیل سكوت و تسلیم بر مردمى كه به دفاع از حق پایمال شده خود برخاسته‌اند آن صلحى نیست كه پیام‌آوران صلح آسمانى به آن دعوت كرده‌اند.‌

در طول تاریخ همواره قدرت‌طلبانى كه جز به اشباع هوسهاى سیرى‌ناپذیر خود نمى‌اندیشیده‌اند، خواسته‌اند از دین و رجال دینى نیز در راه مقاصد سلطه‌طلبانه خود بهره‌كشى كنند. هیچ دین الهى‌اى این نیرنگ بزرگ را تأیید نكرده است و بسیارى از جنگهاى به ظاهر مذهبى آلوده به چنین سوء نیتى بوده است.‌

دین در خدمت سیاستهاى سلطه‌طلبانه قرار نمى‌گیرد، بلكه حوزه سیاست و اداره امور جوامع بشرى را جزوى از قلمرو خود مى‌داند و خود در مقام نظام سیاسى متكى به عشق و ایمان مردم با آن سیاستها مبارزه مى‌كند. بسیارى از ارباب سلطه و سیاست‌مداران قدرت‌طلب، دین را از تصرف حوزه سیاست برحذر مى‌دارند و میان دین و سیاست مرزى عبور ناپذیر تعریف مى‌كنند. گرچه خود، این مرزبندى را هرگز رعایت نكرده و به حوزه دین دست‌اندازى و از آن بهره‌كشى كرده‌اند. جهان امروز با مشكل فساد اخلاقى روبه‌رو است و ادیان

مى‌توانند در حل این مشكل قویا چاره‌ساز و راه‌گشا باشند؛ به شرط آن‌كه در همه پیكر جامعه حضور و جریان داشته باشند و بتوانند انگیزه‌هاى اقتصادى را كه به فساد اخلاقى دامن مى‌زنند تطهیر و تعدیل كنند.‌

امروز دنیا تجربه موفق تشكیل نظام سیاسى بر اساس تعالیم دینى را در ایران اسلامى در برابر چشم خود دارد. بزرگ‌ترین چالش جمهورى اسلامى خنثا كردن مشكلاتى است كه از سوى قدرت‌طلبان بزرگ دنیا بر آن تحمیل مى‌شود. آنان مایل نیستند در این نقطه از جهان نیز، هیچ مانعى بر سر راه تحمیلها و ستمگریها و افزون‌طلبیهاى آنان خودنمایى كند.‌

دوستان و میهمانان! اگر رهبران ادیان الهى مى‌پذیرند كه در جاى پیامبران نشسته‌اند، راه روشن آن پیام‌آوران فلاح و سعادت انسان در برابر آنهاست. این راهى پرتلاش و پر مانع است ولى در عین حال راهى است كه بهجت و رضایت رهرو خود، و در نهایت، رضایت الهى را میسر و محقق مى‌سازد.

وَلَیَنْصُرَنَّ اللّه‌ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ وَالْحَمْدُ للّه‌ رَبِّ الْعَالَمِین

سیدعلى خامنه‌اى