بسم الله الرحمن الرحيم
در زيارت جامعه خطاب به ائمه اطهار سلام اللهعليهماجمعين ميخوانيم: خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ؛ «خداوند شما را به صورت نورهايي خلق کرد. پس شما را حلقهزده در اطراف عرش خود قرار داد.» در روايات مقبولِ فراواني که حتي در کتابهاي اهل سنت هم آمده، نقل شده است: نور پيغمبر اکرم صلياللهعليهوآله و اهلبيت عليهمالسلام قبل از خلقت همه عالم آفريده شده است. در اينجا مقصود از نور، معناي واقعي آن است، چنانکه قرآن کريم ميفرمايد: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَوةٍ؛[2] «الله نور آسمانها و زمين است؛ مثل نور او مانند چراغداني است.» از نور خدا نوري ديگر به وجود ميآيد، و لازمه چنين موجودي اين است که خدا به وسيله او انوار پايينتر را بيافريند، و ساير مخلوقات شعاعي از وجود آن مخلوق باشند؛ بدين معنا که در عين حال که مخلوق است، خدا نورانيت، کمال، علم و قدرتي به او داده است که ساير مخلوقات شعاعي از وجود آن هستند.
البته ما نميتوانيم، و نبايد هم توقع داشته باشيم که به طور کامل، آن مقام نوراني و رابطه آن با وجود اين عالم را درک کنيم. آن نور اوليه موجودي بسيط است که همه کمالات امکاني در آن جمع است، و لازمه آن اين است که در اين عالم نمادي به نام بدن داشته باشد. چنين موجودي کمالات و تکاليفي دارد که اصلا قابل مقايسه با ما نيست. امثال ما در سن شش يا هفت سالگي بهسختي ميتوانيم درک کنيم که خدايي هست و بايد او را عبادت کرد و براي او نماز خواند. اما آن جنين در شکم مادر ميداند که خدايي هست و همانجا هم خدا را عبادت ميکند و تسبيح خدا را ميگويد، و هنگام ورود به اين عالم هم به خاک ميافتد و براي خدا سجده ميکند. اين عالم خانه تکامل است و اين تکامل بايد بهتدريج حاصل شود، بنابراين اين بزرگان بايد با اختيار خود مسير خود را انتخاب کنند؛ همان مسيري که براي همه انسانها وجود دارد، و اموري همچون تکليف، عصيان، اطاعت، خوف، رجاء و همه چيزهايي که براي همه انسانها وجود دارد از لوازم آن است؛ اما آنها اين راه را با سرعت و با اوج بيشتري ميپيمايند. به تعبير ديگر گرچه حقيقت اينها از يک سنخ است، اين حقيقت داراي شدت و ضعف است.
نه تنها وجود ما طفيلي وجود آن انوار مقدس است، بلکه کمالات ما نيز در پرتو آن بزرگواران تحقق مييابد. «حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ ...»؛ خداوند بر آدميان و مخلوقات منت گذاشت و وجود شما را تنزل داد و در ميان ما آورد. «وَجَعلَ صَلاتَنا عَلَيکُم وَما خَصّنا بِه ِمن ِولايَتِکُم طيباً ِلخَلقِنا وطَهارَةً لأنفُسِنا وَتَزکِيةً لَنا وَکَفارَةً لِذُنوبِنا»؛ صلوات و درودي که ما به پيشگاه شما هديه ميکنيم، سبب پاکي، رشد و وسيله تکامل ماست. اگر آفرينش ما طهارتي دارد از نام و محبت شماست، و بالاخره، لغزشهاي ما به وسيله اظهار محبت و ارادت به شما جبران ميشود. يعني ارتباطي که با شما برقرار ميکنيم و توجهي که به شما داريم، سبب ميشود که انوار الهي بر ما بتابد و ظلمتهاي گناهانمان را پوشش دهد. اين نور آنقدر شرافت دارد که با يک توجه و عرض ارادت، به اندازهاي از سوي خداوند افاضه ميشود که گناهان را ميپوشاند و ظلمتهايي که در اثر آنها پديد آمده را محو ميکند.
خداي متعال از فرط لطف خود، راهي قرار داده تا ما که به دليل نقص ذاتي و نيز گناهان خود، اصالتا نميتوانيم حد نصاب کمال را پيدا کنيم، مهمان اهل بيت عليهمالسلام شويم، و شفاعت به همين معنا است. اگر آنها براي ما استغفار کنند به خاطر آنها ما را هم ميبخشد. روايات بسياري در اين زمينه وارد شده است که يک نمونه آنها روايتي است که جابر ميگويد: به امام محمد باقر عليهالسلام گفتم: فدايت شوم، اي پسر رسول اللَّه! حديثى درباره فضيلت جدهات فاطمه سلاماللهعليها براى من بگو كه هر گاه آن را براى شيعيانت نقل كنم خوشحال شوند. امام محمد باقر عليهالسلام فرمود: ... در روز قيامت صد هزار ملك فاطمه سلاماللهعليها را بر فراز پر و بال خود به سوى بهشت حركت خواهند داد. هنگاميکه به در بهشت ميرسند فاطمه زهرا سلاماللهعليها به پشت سر خود نگاهي مياندازد. خطاب ميرسد: اى دختر حبيب من! براى چه به پشت سر خود نگاه کردي در صورتى كه من دستور دادهام داخل بهشت شوى؟ فاطمه سلاماللهعليها ميگويد: پروردگارا! دوست داشتم در يك چنين روزى قدر و قابليت من شناخته شود. خدا ميفرمايد: اى دختر حبيب من! برگرد و بنگر هر كسى كه محبت تو يا يكى از فرزندان ترا در قلب دارد دست او را بگير و داخل بهشت نما ...».[3]
بيترديد، درک مقام اهلبيت عليهمالسلام و از آن ميان، وجود مقدس امام رضا سلاماللهعليه، براي ما آرزويي بلندپروازانه است. اگر روزي روزنهاي به قلب ما باز شود و اندکي از انوار وجود آنها را بشناسيم، ديگر اعتنايي به همه لذتهاي دنيا و بلکه اعتنايي به لذتهاي آخرت هم نخواهيم داشت. کساني که از اين گلستان بويي بردهاند، آنچنان سرمستند که ديگر توجهي به حور و قصور ندارند. اميدواريم ما نيز بتوانيم مقام ائمه اطهار را درک کنيم. براي اينکار بايد تلاش کنيم که اندکي به امامزادگان نزديکتر شويم و معرفت پيدا کنيم.
يکي از اين امامزادگان والامقام، وجود مقدس حضرت معصومه سلاماللهعليهاست. ما سر تا پاي وجود خود را رهين منتهاي حضرت معصومه سلاماللهعليها ميدانيم. اعتراف ميکنم که نميتوانيم قطرهاي از درياي مقامات اين بزرگوار را درک کنيم، چراکه براي شناختن حضرتش بايد سنخيتي بين عارف و معروف باشد. ما امروزه مفتخر به نوکري در پيشگاه حضرت معصومه سلامالله عليها هستيم. اگر مرقد مطهر اين بانوي مکرم در قم نبود، آيا حوزه علميه در قم تأسيس ميشد؟ اگر اين حوزه نبود آيا شخصيتي چون حضرت امام رضواناللهتعاليعليه در آن تربيت ميشد؟ اگر امام نبود، اين انقلاب محقق ميشد و به پيروزي ميرسيد؟ اگر اين انقلاب نبود، آيا من و شما امروز اينجا بوديم؟ کساني که با شرايط اواخر دوران پهلوي آشنايي دارند و سير نزولي دين و معارف را ديدهاند، تصديق خواهند کرد که اگر آن منحني نزولي ادامه مييافت، به کجا ميانجاميد. و اگر انقلاب اسلامي ايران نبود، آيا انقلابهاي مصر، تونس، بحرین و يمن اتفاق ميافتاد؟ پس، همه اين برکات چشمهاي از برکات وجود اين بانوي گرانقدر است. فقط خداوند ميداند که هرروز چه برکاتي از اين مرقد مطهر و صاحب آن شامل شيعيان و حتي اقليتهاي مذهبي ميشود. بسياري از زرتشتيها و مسيحيها نذر ميکنند که به زيارت حضرت معصومه سلامالله عليها مشرف شوند.
اگر حضرت معصومه سلاماللهعليها را بشناسيم، روزنهاي ميشود که مقامات حضرت رضا سلاماللهعليه را بشناسيم؛ امام رضا تنها کسي است که در بين ائمه به الامام الرئوف معروفند. حال، اگر همه محبتهايي که امام رضا از ابتداي عمر مبارکشان تاکنون داشته و تا آخر نيز خواهند داشت را به همراه همه محبتهاي ساير ائمه در يک کفه ترازو بگذاريد، سپس آنها را با محبت خدا نسبت به خلقش بسنجيد، خواهيد ديد که اين رأفتها در برابر رحمت الهي قطرهاي است از دريا. براي اينکه آنان بنده و محدودند، اما خداوند بينياز و نامتناهي است و رحمت و محبتي نامتناهي دارد. ما امام رضا سلاماللهعليه را دوست داريم، به خاطر اينکه خدا او را دوست دارد. حضرت معصومه سلاماللهعليها را دوست ميداريم، چون ايشان شاخهاي از آن درخت مبارک است.
اگر با اهلبيت صلواتاللهعليهمأجمعين ارتباط پيدا کنيم، چيزي نيست که نتوان به آن رسيد. دستيابي به اين کمالات به ميزان ارتباطي بستگي دارد که ما با ايشان برقرار ميکنيم و به اينکه چه اندازه از درگاه ايشان گدايي کنيم و چه اندازه لياقت پيدا کنيم، وگرنه در سايه توسل چيزي نيست که غيرقابل دسترسي باشد. حال اگر از آن حضرات، بهويژه حضرت امام رضا و حضرت معصومه سلاماللهعليهما خواهش کنيم که در دهة کرامت، ذرهاي از اين معرفت را به ما ارزاني دارند، از همه نعمتهاي دنيا و آخرت ارزشمندتر و لذتبخشتر است.
[1] اين نوشتار چكيده دو سخنراني از آيتالله مصباح يزدي ـدامظلهـ است كه به مناسبت دهه كرامت بازنشر داده ميشود.
[2] نور، 35.
[3] تفسير فرات الکوفي، ص299.