صوت و فیلم

صوت:

آثار و برکات صلوات

در جمع همسران اساتيد، كارمندان و دانش‌‌پژوهان
تاریخ: 
پنجشنبه, 3 آبان, 1380

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

الْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلامُ عَلَی سَیِّدِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرسَلِین حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ الطَّيِبِينَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین

أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ‌ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً

تقديم به روح ملكوتى امام راحل و شهداى والامقام اسلام، صلواتى اهدا مى‌‌كنيم. پيشاپيش ميلاد با سعادت حضرت صاحب الامر‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف را خدمت همه منتظران ظهور آن حضرت تبريك و تهنيت عرض مى‌‌كنم. معمولاً ما ايام متبرك ميلاد پيامبر اكرم، فاطمه زهرا و ائمه اطهار‌سلام‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين را به پيشگاه حضرت مهدى‌صلوات‌‌الله‌‌عليه تبريك عرض مى‌‌كنيم. ميلاد اين بزرگوار را خدمت اجدادشان و خدمت همه منتظران ظهورشان تبريك عرض می‌کنیم. اميدواریم که خداوند متعال معرفت به آن بزرگوار و ايمان به امامت و ولايت ايشان و همچنین محبت و عشق به آن سَرور را در دل‌های همه ما زياد كند و به همه ما توفيق دهد كه در راهى قدم برداريم كه موجب خشنودى آن بزرگوار است.

سفارش به ذکر شریف صلوات در ماه مبارک شعبان

اين ماه به رسول الله‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله تعلق دارد و چون در نيمه ماه، امام زمان‌صلوات‌‌الله‌‌عليه متولد شده‌اند از اين جهت به ايشان هم انتساب دارد. در دعاهايى كه در اين ماه وارد شده يك امتيازى هست كه شايد در دعاهاى ماه‌های ديگر به چشم نخورد يا كمتر به چشم بخورد. در این ماه، صلواتى است که تلاوت آن، هر روز موقع زوال، مستحب است؛ أللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ تا آخر. در اين دعا ذكر صلوات تكرار شده و در هر بخش، اوصافى براى اهل‌بیت صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين وارد شده است. مناجات معروف شعبانيه هم كه در شب‌ها وارد شده، آن‌هم با ذكر صلوات شروع مى‌‌شود و این ذکر چند مرتبه در بين دعا تكرار شده است. از اعمالى كه به‌خصوص در اين ماه وارد شده این است که هرقدر بيشتر بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده شود. طبعاً يك سؤال مطرح مى‌‌شود كه چه خصوصيتى دارد كه ما براى پيغمبر و اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين طلب رحمت كنيم؟!

مفاد صلوات اين است كه از خدا درخواست مى‌‌كنيم كه رحمت خاص خودش را بر اهل‌بیت نازل كند. اولاً ما چه‌کاره هستيم كه براى پيغمبر و اهل‌بیت، رحمت بخواهيم در حالی که ما هر چه داريم از بركت عنايات آن‌ها است و ثانیاً چه خصوصيتى دارد كه این‌قدر تأكيد شده که ما صلوات بفرستيم؟! این‌همه اذكار و ذكر خدا به صورت‌های مختلف هست، چه خصوصيتی دارد كه ما بايد صلوات بفرستيم؟! در نمازمان حتماً بايد صلوات باشد و اگر در تشهّد، صلوات نباشد نماز باطل است و حالا جالب است كه اين صلوات را خود پيغمبر اكرم و ائمه اطهار هم مى‌‌بایست در نمازشان بفرستند! همچنین در دعاهايى كه از آن‌ها وارد شده به‌خصوص در دعاهاى صحيفه سجاديه، ذكر صلوات خيلى زياد است. خب امام سجاد‌علیه‌‌السلام وقتى براى آل محمد صلوات مى‌‌فرستد براى خودشان هم هست، خودشان هم يكى از افراد آل محمد‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين هستند؛ اين چه خصوصيتى دارد كه خداوند متعال به بندگانش دستور مى‌‌دهد كه براى پيغمبر و اهل‌بیتش صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين صلوات بفرستند؟! مخصوصاً كه در بعضى جاها تأكيد شده كه بهترين اذكار و بهترين دعاها و بهترين عامل براى اجابت ساير دعاها ذكر صلوات است. من در اين چند دقيقه‌‌اى كه فرصت است مى‌‌خواهم بعضى از خصوصيات ذكر صلوات را براى شما عرض كنم كه ان‌شاءالله يك نتيجه عملى براى ما داشته باشد.

خصوصيات ذكر شریف صلوات

الف) صلوات؛ دعایی مستجاب

اولاً دعايى كه قطعاً مستجاب است و ردخور ندارد اين دعا است. ما هر دعايى که براى هر كسى كنيم احتمال دارد که مصلحت نباشد و اجابتش به تأخير بيفتد و نهایتاً براى آخرت ذخيره شود اما وقتى مى‌‌گوييم خدايا! بر پيغمبر و اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين رحمت فرست اين هيچ قيد و شرطى ندارد و قطعاً مستجاب است. هيچ چيزى مانع از تحقق اين رحمت و زيادتى رحمت براى اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين نمى‌‌شود. هيچ مصلحتى در تأخير آن نيست چون با هيچ چيزى تزاحم ندارد بلكه وسيله‌‌اى براى ساير رحمت‌های الهى است. هر دعاى ديگرى که كنیم ممكن است تيرى باشد كه به هدف نخورد و مستجاب نشود گرچه به‌هرحال وقتى هم که مستجاب نمى‌‌شود خدا پاداشى براى آن در آخرت در نظر مى‌‌گيرد؛ ولى اين دعا قطعاً همین‌جا فی‌الفور مستجاب مى‌‌شود. خب آدم دوست دارد كارى كه انجام مى‌‌دهد نتيجه نقد داشته باشد، لغو و بيهوده نباشد، حالا فرضاً هم که به تأخير بيفتد معلوم نیست که چه محذورات و چه آفاتى به آن بخورد. اولين خاصيت صلوات اين است كه اين دعا قطعاً مستجاب است.

ب) بهره‌مند شدن از عنايات خاص اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين

دوم این‌که - به اين نكته بيشتر دقت فرماييد- ما وقتى با اين ضعف سرمایه‌، براى پيغمبر اكرم و اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين دعا مى‌‌كنيم آيا جز اين توقع و اعتقاد داريم که بيش از اين هديه‌‌اى كه ما فرستاديم آن‌ها هم متقابلاً تحيت احسن بفرستند؟! وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا.[1] ما آدم‌های متعارف، موظف‌ايم كه اگر كسى براى ما تحيتى فرستاد، احترامى كرد، دعايى كرد، هديه‌‌اى فرستاد، بهتر از آن را براى او در نظر بگيريم. حتى مى‌‌گويند وقتى سلام مى‌‌كنند شما جواب كه مى‌‌دهيد جواب را کامل‌تر بگوييد؛ اگر سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ می‌گویند شما سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ بگوييد؛ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا. آيا غير از اين است كه ما وقتى براى پيغمبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله چنين تحيتى مى‌‌فرستيم، آن حضرت پاسخ خواهند داد؟! قطعاً ما هر هديه‌‌اى که بفرستيم ايشان به نحو احسن اين را جبران خواهند نمود. پس فايده دوم صلوات اين است كه مشمول عنايت خاصى از اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين خواهيم شد. ما جز اين تصورى نداريم. كَرَم آن‌ها بسیار بالاتر از اين است كه كسى به آن‌ها احترام كند و براى آن‌ها تحيتى بفرستد و آن‌ها نديده بگيرند، آن‌هم از طرف كسانى كه سرتاپا نيازند و بااینکه نيازهاى زيادى براى زندگی‌شان دارند وقت خودشان را صرف مى‌‌كنند كه براى پيغمبر اكرم و اهل‌بیت صلوات بفرستند. آن‌ها كه از اين مسائل بی‌نیازند و در آن عالم به كارى اشتغال ندارند كه مانع از توجه به دوستانشان باشد لذا قطعاً در مقابل اين دعايى كه مى‌‌كنيم و صلواتى كه مى‌‌فرستيم، از طرف اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين مشمول دعاى خاصى خواهيم شد و دعاى آن‌ها در حق ما حتماً مستجاب مى‌‌شود. اگر دعاهاى ما نقصى براى استجابتش داشته باشد، دعاهاى پيغمبر اكرم و اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين قطعاً مستجاب خواهد شد. پس فايده دوم ذکر صلوات اين است كه با اين ذكر، خودمان را آماده مى‌‌كنيم كه مشمول دعا و توجه و عنايت اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين قرار گيريم و آن اندازه‌‌اى كه لياقتش را داشته باشيم، در مقابل اين احترام و در مقابل اين دعا، آن‌ها براى ما دعا كنند و چه فضيلتى بالاتر از اين و چه كارى پرسودتر از این‌که آدم كارى كند كه پيغمبر اكرم و اهل‌بیت‌سلام‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين براى او دعا كنند و به او عنايت داشته باشند؟!

نظير اين، وقتى که شما در نماز مى‌‌گوييد السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّها النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ، مى‌‌دانيد كه پيغمبر‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله ، موت و حيات ندارند و اين سلام شما را مى‌‌شنوند. از طرفی جواب سلام دادن هم واجب است و لذا به‌واسطه اين سلامى كه مى‌‌كنيد، پيغمبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله پاسخى خواهند داد كه مهر قبولى به نماز شما مى‌‌زند. اگر سرتاپای نماز ما قبول نشده باشد اما اگر به اين سلامى كه به پيغمبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله مى‌‌كنيم توجه داشته باشيم، ارزش این از همه بقيه اجزاى نماز ما بهتر است براى اينكه در مقابلش پاسخى از پيغمبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله دريافت مى‌‌كنيم كه آن پاسخ به همه عالم مى‌‌ارزد! به‌هرحال فايده دوم صلوات اين است كه ما استحقاق اين را پيدا مى‌‌كنيم كه مشمول عنايت آن‌ها واقع شويم و آن‌ها براى ما دعا كنند.

ج) سرازیر شدن رحمت الهی

صلوات يك فايده سوم هم دارد كه يك مقدار دقیق‌تر است. ما مى‌‌دانيم كه مقام پيغمبر اكرم و ائمه اطهار‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين در عالم هستى و در پيشگاه خداوند متعال مقامى است كه كم و كسرى ندارد. خدا مقامى بالاتر از مقام آن‌ها نيافريده است، كرامتى بالاتر از كرامتى كه به آن‌ها لطف فرموده، نيست و هیچ‌کس طمعى ندارد كه به مقام آن‌ها نزديك شود. حالا در روايات هست که كسانى كه بعضى از كارهاى خير را انجام دهند، در قيامت با ما خواهند بود اما اين با آن‌ها بودن، با آن مقامى كه آن‌ها اصالتاً خودشان دارا هستند بسیار متفاوت است؛ اين يك نوع مهمانى و يك نوع طفيلى‌گرى است. آن مقامى كه اصالتاً خود آن‌ها دارند هيچ مخلوقى به آن نمى‌‌رسد و هيچ كمبودى ندارند. خب پس ما كه اين صلوات را مى‌‌فرستيم چه فايده‌‌اى براى آن‌ها دارد؟! به تعبير خودمانى و به تعبيرى كه با فهم گوينده تناسب بيشترى داشته باشد، در حقيقت مثل اين است که اين صلوات فرستادن باعث مى‌‌شود كه كاسه رحمت آن‌ها لبريز شود. اين كاسه، پُر است؛ ظرفيت اين قدح، كامل است و چيزى كم ندارد؛ اگر رحمتى بر آن اضافه شود براى ديگران ريزش مى‌‌كند. درواقع ما با اين صلوات فرستادنمان زمينه‌‌اى را فراهم مى‌‌كنيم كه به‌وسیله اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين رحمت الهى بيشتری هم بر ساير خلايق و هم بر خود ما ريزش كند.

فایده صلوات فرستادن

سؤالی که اول مطرح كردم این بود كه چه فایده‌ای دارد كه ما براى اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين طلب رحمت كنيم؟! ما چه داريم كه تقديم آن‌ها كنيم؟! ما هر چه داريم از صدقه سر آن‌ها است، ما از خودمان که چيزى نداريم، اگر هدايتى هست، اگر توفيق عبادتى هست، اگر فهمى هست، اگر معرفتى هست، اگر محبتى هست رشحه‌‌اى از درياى عنايت و رحمت آن‌ها است، آن‌وقت ما بياييم براى اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين يك چيزى تقديم كنيم! صلوات و رحمت خدا را تقديم آن‌ها كنيم! اين يعنى چه؟!

زمانی که من طلبه‌ای جوان بودم اين سؤال براى من مطرح بود. اولين بار كه اين سؤال را از كسى پرسيدم از مرحوم حاج ميرزا على هسته‌‌اى اصفهانى بود. خدا ایشان را رحمت كند. نمى‌‌دانم اسم ايشان را شنيده‌ايد يا نه؟ ايشان يكى از علمايى بودند كه منبر هم مى‌‌رفتند. معمولاً مجتهدان و كسانى كه به مقامات والاى فقه و فلسفه و این‌ها می‌رسند كمتر منبر مى‌‌روند. ايشان كسى بود كه خودش استاد اسفار بود، حكيم بزرگوارى بود و منبرى معروفى هم بود. به‌خصوص آن‌وقت‌هایی كه ما ايشان را درك كرديم اواخر عمرشان بود و در ماه رمضان در مسجد حاج عزيزالله تهران منبر مى‌‌رفتند. من بعد از منبر رفتم و از ايشان سؤال كردم كه آقا اين صلوات چه فايده‌‌اى دارد؟! مگر ما چه داريم كه به اهل‌بیت علیهم‌السلام تقديم كنيم؟! مگر آن‌ها چه كمبودى دارند كه ما به آن‌ها بدهيم؟!

ايشان براى من يك مَثلى زد كه هم شيرين بود و هم دلنشين و هم شايد در آن سطحى كه من بودم و در آن جوانى‌‌اى كه من داشتم ظرفيت ذهنم بيش از اين اقتضا نمى‌‌كرد. به‌هرحال جواب زيبايى داد. من هنوز هم جوابى بهتر و قشنگ‌تر از اين پيدا نكرده‌ام. شايد بيش از پنجاه سال مى‌‌گذرد كه من اين جواب را از ايشان شنيده‌ام، بیش از نيم قرن! ايشان فرمود كه صاحب مِلكى را در نظر بگیرید که باغبانى داشته باشد و اين باغبان، گل‌کار باشد و در باغ صاحب ملك، گل‌کاری كرده باشد و در آنجا گل‌هایی را پرورش داده باشد. فرض كنيد که باغبان، غلام زرخريد خودش هم است که آنجا باغبانى كرده و گلى پرورش داده است. يك روز صاحب باغ برای تماشاى باغ خودش مى‌‌آيد. اين باغبانى كه خودش مملوك و غلام صاحب باغ است، از باغى كه مملوك اوست، از گلى كه باز مملوك اوست گلی را مى‌‌چیند و به صاحب باغ می‌دهد. هم مِلك مال خودش است و هم باغبان، اما اين يك ادبى است كه از ملك خود او يك گلى مى‌‌چيند و به خود او تقديم مى‌‌كند. اين کار او باعث مى‌‌شود كه او استحقاق يك احسنت، آفرين و پاداشى پيدا مى‌‌كند و الا چيزى بر مِلك او افزوده نمى‌‌شود. گلى است که از گلبن خود صاحب باغ، تقديم خود او مى‌‌كند. تازه خود تقديم‌كننده هم غلام و مملوك اوست ولى اين کار او باعث مى‌‌شود كه پيش صاحب باغ احترام پيدا كند و او ديگر بسته به كرم خودش پاداشى به او بدهد، حالا يا تشكر لفظى مى‌‌كند يا يك انعام ديگرى هم به او مى‌‌دهد.

صلواتى كه ما مى‌‌فرستيم، خود ما درواقع يك نوع مملوكيت نسبت به اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين داریم. اصلاً وجود ما به طفيل وجود آن‌ها آفريده شده و معرفت و هدايتى كه داريم به بركت آن‌ها است. اگر آن‌ها ما را هدايت نكرده بودند چه داشتيم؟! گمراهى مثل ساير گمراهان عالم بوديم! خود آن‌ها هم به ما ياد دادند كه صلوات بفرستيد. اگر آن‌ها به ما ياد نداده بودند ما اين كار را بلد نبوديم. پس مايى كه مملوك آن‌ها هستيم، از باغ خودشان، چيزى كه خودشان به ما ياد دادند را انجام مى‌‌دهيم و درعین‌حال استحقاق پاداش پيدا مى‌‌كنيم! چه‌کاری از اين پرسودتر و چه رحمتى از طرف آن‌ها بالاتر؟!

مظاهر تجلّی رحمت الهی

ببينيد خدا چگونه از الطاف خودش به بندگانش مرحمت مى‌‌كند؛ هر چه هست مال اوست اما مى‌‌گويد از اين اموال خودتان به من قرض بدهيد! همه عالم مال اوست، وجود ما هم از اوست، اموالى هم كه داريم مال اوست؛ چه چيزى در عالم هست كه مال خدا نباشد؟! اما خدا از باب رحمتى كه دارد، براى اينكه ما استحقاق رحمت جديدى پيدا كنيم مى‌‌فرمايد از اين اموالى كه من به شما دادم و الان هم مال من است، اگر هم بخواهم مى‌‌گيرم، از اين اموال به من قرض بدهيد؛ مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا؛[2] شما قرض بدهيد، من چند برابر به شما سود مى‌‌دهم!

قرض‌های ديگری كه مى‌‌دهند، مثلاً بيست درصد سود دارد- البته من نرخ ربا را بلد نيستم که در بازار چند است اما شايد همين حدود باشد!- اما خدا مى‌‌فرمايد شما اگر به من قرض بدهيد، چندين برابر اصل سرمايه به شما سود مى‌‌دهم؛ فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً. اين يك رحمت بسيار فوق‌العاده الهى است كه از مالى كه خودش به ما داده و الان هم تحت تصرف اوست و هر آن ممكن است از دست ما برود و درواقع امانتى در دست ماست، باز از ما استقراض مى‌‌كند؛ مى‌‌گويد به من قرض بدهيد! منظور از قرض دادن به خدا اين است كه در راه خدا انفاق كنيد، به بندگان خدا كه احتياج دارند بدهيد تا شما به اين وسيله استحقاق رحمت مضاعفى را پيدا كنيد. خدا چند برابر آنچه را که داديد هم در دنيا و هم در آخرت به شما پس مى‌‌دهد.

نظير اين رحمت الهى كه خداوند متعال براى بندگانش قرار داده، مظهرش در اهل‌بیت علیهم‌السلام است. با اينكه همه چيز ما از آن‌ها است بااین‌حال مى‌‌گويند براى ما دعا كنيد، براى ما از خدا طلب رحمت كنيد. خود طلب رحمت كردن ما رحمتى از ناحيه آن‌ها است، آن‌ها هستند كه به اين وسيله دارند به ما لطف مى‌‌كنند و وسيله تكامل ما را فراهم مى‌‌كنند اما به چه زبانى ما را وادار مى‌‌كنند كه بيشتر به‌طرف خدا برويم و استحقاق رحمت بيشترى پيدا كنيم؟

فضیلت انفاق در ماه مبارک شعبان

در ماه مبارک شعبان يكى از عبادت‌های بزرگ، انفاق است. در صلوات شعبانیه مى‌‌خوانيم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اعْمُرْ قَلْبِي بِطَاعَتِكَ وَ لاَ تُخْزِنِي بِمَعْصِيَتِكَ‌‌ وَ ارْزُقْنِي مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِمَا وَسَّعْتَ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ‌‌ وَ نَشَرْتَ عَلَيَّ مِنْ عَدْلِكَ وَ أَحْيَيْتَنِي تَحْتَ ظِلِّكَ‌‌ وَ هَذَا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِك تا آخر. از خدا مى‌‌خواهیم که در اين ماه به ما توفيق دهد كه از نعمت‌هایی كه به ما داده، با ساير بندگان خدا مواسات كنیم. گفته‌اند مواسات حتى از مساوات هم بالاتر است و شامل ايثار هم مى‌‌شود. دعا مى‌‌كنیم خدايا! توفيق بده تا از اين نعمتى كه به من داده‌اى، به بندگانى كه روزى آن‌ها كم است و به دلايلى دچار تنگى روزى شده‌اند و گرفتارى پيدا كرده‌اند ببخشم؛ به من توفيق بده که به آن‌ها كمك كنم. اين دعايى است كه مستحب و سنت است که در هر روز ماه شعبان خوانده شود.

انفاق کردن؛ راهی برای دسترسی به درخت طوبی

درباره فضایل ماه شعبان و كسانى كه به شاخه‌‌هاى طوبى آويخته مى‌‌شوند حديث مفصلى در كتاب مفاتيح ذكر شده است و می‌توانید آنجا بخوانيد. طوبى يعنى پاكيزه‌‌ترين، خوش‌‌ترين، لذت‌بخش‌ترین و عالى‌‌ترين رحمت خدا. يكى از عبادت‌های بزرگ و يكى از راه‌هایی که به انسان کمک می‌کند که به درخت طوبى دسترسى پيدا كند اين است كه در اين ماه، انفاق كند. حالا به هر اندازه‌‌اى که مى‌‌تواند؛ گفتند حتی اگر به اندازه يك دانه خرما و یا به اندازه نصف دانه خرما باشد! می‌خواهند بگويند که حتى از اين اندازه هم كوتاهى نكنيد. كسى كه مى‌‌خواهد انفاق كند فكر نكند که حتماً بايد ميلياردر باشد تا انفاق كند بلکه به هر اندازه‌‌اى که برايتان میسر است ديگران را در اين نعمت خدا شريك كنيد.

رعایت ادب اسلامی در احسان به دیگران

نكته‌‌اى كه خواستم اينجا استفاده كنم اين است كه ما باید ادبى را از خدا و پيغمبر یاد بگيريم؛ ببينيد خدا نعمتى كه مجانى در اختيار ما قرار داده را چگونه می‌فرماید به من قرض دهيد؟ ما كه از خدا طلبى نداشتيم، براى اينكه اين نعمت‌ها را از او دريافت كنيم چيزى هم که به او نداده‌ايم؛ خدا هر چيزى که به ما داده، مجانى داده است. در عوض نعمتی که خدا به ما می‌دهد، از خودمان چيزى نداشتيم كه ببخشیم؛ وجودمان از اوست، سلامتی‌مان از اوست، چشم و گوش و دست و پا و فكر و عقل و قلب و محبت و عشق و سلامتى و همه چيز ما از خداست. آن‌وقت خدا با اينكه همه چيز ما از اوست، مى‌‌فرمايد از اين چيزهايى كه داريد به من قرض دهيد! اول ما را در مقابل خودش مالك فرض مى‌‌كند، بعد مى‌‌گويد از اين چيزهايى كه شما داريد به من قرض دهيد، من پاداشش را چند برابر به شما مى‌‌دهم! اين ادب الهى را به ما نشان می‌دهد.

در مورد صلوات هم كه مشابهش را عرض كردم. با اينكه همه نعمت‌های ما طفيل وجود اهل‌بیت علیهم‌السلام است، آن‌ها هم مى‌‌فرمايند براى ما دعا كنيد! آن‌ها که به دعاى ما احتياجى ندارند. این ما هستیم که با دعا كردن، مستحق اين مى‌‌شويم كه پاداش بيشتری از آن‌ها دريافت كنيم.

ما هم سعى كنيم در رفتارمان با كسانى كه به آن‌ها احسان مى‌‌كنيم این‌چنین لطيف و مؤدبانه باشیم. مبادا احسان کردنمان توأم با منت باشد. اگر به كسى احسان كرديم به روى او نياوريم كه این من بودم فلان روز فلان كارى را براى شما انجام دادم. حالا گيرم او بی‌معرفتی كرد و اصلاً به روى خودش هم نياورد، از شما تشكرى نكرد و يا اصلاً بدتر، جفا هم كرد اما ادب اسلامي و بزرگواری‌تان اقتضا مى‌‌كند كه كار خيرى كه كرديد را اصلاً فراموش كنيد. هیچ‌وقت به روى او نياوريد كه من يك روزى برای تو چنين خدمتى را انجام داده‌ام بلكه برعكس، حتى آنجايى هم كه شما به كسى خدمت مى‌‌كنيد طورى وانمود كنيد كه من به تو بدهكار هستم، اصلاً تو بر من منت گذاشتى كه خواهش من را قبول كردى. با اين ادبى كه شما در رفتارتان داشته باشيد آن‌قدر مقام خودتان را بالا مى‌‌بريد و بر ارزش كارتان مى‌‌افزاييد كه ديگر اين كارتان و اين ادبتان با آن احسانى كه كرديد قابل مقايسه نيست. اين لطافتى كه شما در عمل انجام داديد آن‌قدر بر لطافت روح شما و بر قرب شما پيش خداوند متعال مى‌‌افزايد كه قابل مقايسه با ثواب اصل عمل نيست.

منت گذاشتن، از بین برنده پاداش عمل

سعى كنيد وقتى خدمتى به كسى انجام مى‌‌دهيد، نه‌تنها خودتان را طلبكار ندانيد بلكه اصلاً چنين وانمود كنيد كه تو بر من منت گذاشتی كه پيشنهاد من را قبول كردى؛ چه برسد به اينكه ما بر او منتى هم بگذاريم و بگوييم بله، من چنين و چنان كردم، من بودم كه فلان روز به تو خدمت كردم؛ بزرگ‌ترها بگويند من بودم كه تو را بزرگ كردم، من بودم كه براى تو لباس تهیه كردم، من بودم كه براى تو غذا تهيه كردم، من بودم كه موقعى كه احتياج داشتى به تو پول يا چيزهاى ديگرى قرض دادم. این‌ها باعث مى‌‌شود اجر عملتان كم شود و گاهى به‌کلی از بين برود.

قرآن مى‌‌فرمايد لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ؛[3] وقتى براى كسى خدمتى انجام مى‌‌دهيد اين خدمتتان را با منت گذاشتن باطل نكنيد. اگر صدقه‌‌اى داديد، اگر احسانى كرديد و یا اگر خدمتى براى كسى انجام داديد اگر بعد سر او منت گذاشتيد كه من بودم براى تو اين كار را كردم درواقع با این کار، اجر و ثواب خودتان را از بين مى‌‌بريد و عبادت خودتان را باطل مى‌‌كنيد؛ لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ؛ صدقات خودتان را با منت گذاشتن باطل نكنيد. منت گذاشتن باعث مى‌‌شود عمل از بين برود و ارزش آن باطل شود و اين يكى از چيزهايى است كه ما از آن غفلت مى‌‌كنيم.

باطل کننده‌های اعمال!

همین‌جا گريز ديگری هم بزنم؛ همه ما مى‌‌دانيم که به‌هرحال خداوند متعال توفيق انجام كارهاى خيرى را به ما مى‌‌دهد و شكر خدا را هم به جا مى‌‌آوريم اما غافل‌ايم كه بعضى كارها است كه اثر آن كارهاى خير را از بين مى‌‌برد، همین‌طور كه گاهى آدم كار بدى انجام مى‌‌دهد، بعد با توبه يا كار خوب ديگرى جبران مى‌‌شود. توبه چيست؟ توبه يك عمل خوبى است كه آدم انجام مى‌‌دهد و مى‌‌آيد گناه گذشته‌‌اش را جبران مى‌‌كند. همین‌طور بعضى كارها هم هست كه اعمال گذشته را خراب مى‌‌كند! آدم عبادتى که انجام داده اگر خدايى نكرده توأم با ريا باشد آن ريا انواع عبادت را همان موقعِ صدورش باطل كرده است. موقعى كه عمل را انجام داده، با همان ريا باطل شده است. نه‌تنها باطل شده، گاهى گناه آن ريا بر اصلِ ثواب، عبادت مى‌‌چربد! اگر نماز را تا آخر درست انجام داديم، بعد در دلمان آمد كه خب ما بسیار آدم خوبى شديم، چقدر بهتر از اين مردم گنه‌کار هستيم، این‌ها مشغول گناه و عيش و نوش هستند، ما بسیار آدم خوبى هستيم، نماز مى‌‌خوانيم، مثلاً اگر دو ركعت نماز نافله هم مى‌‌خوانيم كه ديگر هيچ، بسیار به خودمان مى‌‌باليم؛ اين اسمش عجب است، خودپسندى و به خود باليدن به‌واسطه كارهايى است كه انجام داده‌ايم. اين باعث مى‌‌شود كه اگر اصل نماز از بين نرود ثواب آن كم شود.

به‌هرحال بسیاری از چيزها است كه ثواب يك عبادت قبلى را از بين مى‌‌برد. حتماً اين حديث را شنيده‌ايد كه روزى پيغمبر اكرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله به اصحابشان فرمودند كه ذكر خدا، مخصوصاً ذکر تسبيحات اربعه، باعث مى‌‌شود با هر ذكر، برای انسان درختى در بهشت برويد؛ یعنی انسان وقتى اين ذكر تسبيحات اربعه را مى‌‌گويد سُبْحَانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ اَللَّهُ أَكْبَرُ كأنه با اين كار يك درخت براى خودش در بهشت مى‌‌روياند. يكى از اصحاب بلند شد و گفت يا رسول الله! ما خيلى درخت در بهشت داريم! اين ذكر را زياد گفته‌ايم! حضرت فرمودند بله، ولى مواظب باشيد آتشى نفرستيد که آن‌ها را بسوزاند! گاهى انسان زحمتى مى‌‌كشد، عبادتى انجام مى‌‌دهد اما بعد، گناهى انجام می‌دهد كه ثواب آن عبادت قبلى را از بين مى‌‌برد.

صلوات فرستادن، راه افزایش معرفت و محبت به اهل‌بیت

يكى از بهترين توفيقات براى انسان، به‌خصوص در اين ماه شعبان، اين است كه به وجود پيغمبر اكرم و اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين درود و تحيت، تقديم كند. اين سه چهارتا مطلبی که عرض كردم بعضى از بركات صلوات بود اما همه این‌ها فرع اين است كه ما اصلاً نسبت به اهل‌بیت معرفت داشته باشيم. این‌هایی كه من عرض كردم وقتى بود كه ما بدانيم آن‌ها ولی‌نعمت ما هستند و ما هر چه داريم از آن‌ها است، آن‌وقت اين آثار بر آن مترتب مى‌‌شود وگرنه خودمان را طلبكار مى‌‌دانستيم که ما براى شما دعا كرديم! ما وقتى بدانيم كه آن‌ها ولی‌نعمت ما هستند و با اين لطافت، ما را وادار مى‌‌كنند به اينكه استحقاق پاداش پيدا كنيم آن‌وقت معرفت و محبت ما نسبت به آن‌ها افزوده مى‌‌شود كه شما چقدر بزرگواريد كه به هر صورتی شده سعى مى‌‌كنيد ما به خدا نزديك شويم و استحقاق رحمت بيشترى پيدا كنيم.

دور کردن از اهل بیت‌صلوات‌‌الله‌‌عليهم‌‌اجمعين؛ بالاترين خيانت به انسانيت!

وقتى انسان حساب كند كه آن‌ها به اين وسيله دارند ما را به‌طرف خدا مى‌‌برند و استحقاق رحمت و پاداش برای ما به وجود مى‌‌آورند محبت ما چندين برابر افزوده مى‌‌شود. در مقابل، بالاترين خسران اين است كه ما خودمان را از اهل‌بیت دور كنيم. این اندازه نزديك شدن به اهل‌بیت كه يك صلوات فرستادن بر آن‌ها این‌همه بركات دارد، اگر كارى كنيم كه از اهل‌بیت دور شويم چه خسرانى بالاتر از اين مى‌‌شود؟! به همان اندازه كه نزديك شدن به اهل‌بیت، حتی به دوتا كلمه‌‌اى كه زبان بجنبانيم این‌قدر ارزش دارد، كارى كه ما را از اهل‌بیت دور كند ببينيد چه خسارت و زيان و ضرر عظيمى است و چه خيانتى از اين بالاتر كه انسان، انسان‌های ديگر را از اهل‌بیت دور كند! نه‌تنها خودش دور مى‌‌شود بلکه ديگران را هم از اهل‌بیت دور كند و اين كارى است كه شياطين اين عصر دارند انجام مى‌‌دهند؛ وانمود مى‌‌كنند كه آن‌ها هم انسان‌هایی مثل ما بودند، اشتباه مى‌‌كردند، گناه مى‌‌كردند، اين حرف‌ها را و چيزهايى از اين قبيل را آخوندها درست كرده‌اند. به همان اندازه که کسانی كه مردم را با خدا و اهل‌بیت آشنا می‌کنند بزرگ‌ترین خدمت را به انسانيت انجام می‌دهند، آن كسانى كه سعى مى‌‌كنند مردم را از اهل‌بیت، از توجه به خدا و از عبادت دور كنند بالاترين خيانت را به انسانيت انجام مى‌‌دهند!

لزوم آشنا کردن دیگران با اهل‌بیت

پس ما يكى از وظايفمان، به‌خصوص خانم‌هایی كه از خانواده‌های اهل علم هستند، خودشان تحصيلات و مطالعاتى دارند و به‌هرحال قشر برجسته‌‌اى در جامعه ما هستند كه خداوند متعال معرفت، محبت و ايمان بيشترى به آن‌ها داده است این است که سعى كنند به هر راهى که شده ديگران را با اهل‌بیت بيشتر آشنا كنند، محبت اهل‌بیت را در دل‌های ديگرانى كه محروم‌تر هستند تقويت كنند. علاوه بر اينكه خودشان روزبه‌روز تشبّه و تعلق بيشترى به اهل‌بیت پيدا كنند و بر محبتشان افزوده شود، سعى كنند ديگران را هم با اهل‌بیت آشنا كنند.

برائت از دشمنان؛ لازمه محبت و ولایت

آخرين نكته اينكه محبت و ولايت به اهل‌بیت آن وقتى نتيجه مى‌‌دهد و دوام پيدا مى‌‌كند كه توأم با برائت از دشمنانشان باشد. آخر فروع دين، نهم و دهم آن، تولّى و تبرّى است. اين دوتا توأمان اثر مى‌‌گذارند. نمى‌‌شود انسان كسى را دوست بدارد دشمن او را هم دوست بدارد. اين دو با هم جمع نمى‌‌شود. مگر اینکه نداند او دشمن است، آن يك حرف ديگرى است. انسان یک دوستى داشته باشد و به او علاقه داشته باشد، بداند هم که او يك دشمن سرسختى دارد و به آن دشمنش هم علاقه داشته باشد، اين هيچ وقت با آن محبت جمع نمى‌‌شود. عرض كردم مگر اينكه نداند او دشمن است و از يك جهتى او را دوست بدارد، بعد بفهمد كه او دشمن بوده، اين يك حرف ديگرى است اما اگر بداند كه يك كسى با يكى دشمن است، دشمن دوستش است نمى‌‌تواند با او دوستى داشته باشد.

شناخت دوستان و دشمنان

این حديث را حتماً شنيده‌ايد كه دوستان تو سه دسته‌‌اند و دشمنان تو هم سه دسته‌‌اند؛ أَصْدِقَاؤُكَ ثَلاَثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلاَثَةٌ فَأَصْدِقَاؤُكَ صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ وَ أَعْدَاؤُكَ عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّكَ؛[4] شما سه جور دوست داريد. يكى از آن‌ها دوستانی هستند كه مستقیماً با شما رابطه دوستى دارند. يكى هم دوستان دوستانتان، آن‌ها هم دوست شما هستند چون به‌وسیله دوست شما با شما ارتباط پيدا مى‌‌كنند. يكى هم دشمنان دشمنانتان. آن‌هایی كه با دشمنان شما دشمنى مى‌‌كنند آن‌ها هم درواقع با شما دوست هستند. ما سه نوع دوست داريم.

دشمنانت هم سه دسته هستند؛ يك دسته، دشمنانى كه روراست با تو دشمنى مى‌‌كنند. يكى هم دوست دشمن تو، او هم دشمن تو است. يكى هم دشمن دوست تو، او هم يك نوع دشمنى با تو دارد.

تلازم تولّی و تبرّی

به‌هرحال تولّى و تبرّى توأم است. اگر آدم با يك كسى دوستى كند نمى‌‌شود با دشمن او هم دوست شود. اين دوستى آن‌وقتی پايدار مى‌‌ماند كه به همان اندازه‌ای که دوستش را دوست مى‌‌دارد با دشمنش دشمن باشد. منتهى دوستى و دشمنى سر دنيا ارزشى ندارد. وقتى عوامل ديگرى هست كه انسان براى كسانى كه با او بدى كرده‌اند، به خاطر ايمانشان، به خاطر صفات خوبشان آن‌ها را دوست بدارد و شایسته نیست كه با آن‌ها دشمنى كند؛ اما اگر كسى كه بر سر دين با انسان دشمنى مى‌‌كند اگر هزارتا صفت خوب هم داشته باشد اين ارزش دوستى ندارد.

در اين دعاهايى كه می‌خوانید، مثلاً وقتی که به زيارت حضرت معصومه‌سلام‌‌الله‌‌عليها مى‌‌رويد مى‌‌خوانيد أَتَقَرَّبُ إِلَى اَللَّهِ بِحُبِّكُمْ وَ اَلْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ، این دوتا با هم توأم است. زيارت عاشورا كه مى‌‌خوانيد اول لعن دشمنان است، بعد سلام بر اهل‌بیت است. ولايت آن‌وقتی كامل مى‌‌شود كه با دشمنى دشمنانشان توأم باشد. اگر اين دشمنى نباشد آن دوستى هم کم‌کم از بين مى‌‌رود. بنابراين ما همان‌طور كه موظف‌ايم دوستى اهل‌بیت را در دلمان تقويت كنيم موظف‌ايم دشمنى دشمنانشان را هم در دل خودمان تقويت كنيم. حالا در عمل، مصلحت باشد که جلوى كسانى ابراز نكنيم اين يك حرف ديگرى است. كلام، در دل است. کسی که از دل من و شما خبر ندارد. ما در دلمان بايد دوستى دوستان خدا و دشمنى دشمنان خدا را تقويت كنيم. به همان اندازه‌‌اى كه دوستان خدا را دوست مى‌‌داريم بايد دشمنان خدا را هم دشمن بداريم.

اسلام؛ تنها عامل دشمنی استکبار جهانی

ما اگر احساس مى‌‌كنيم كه نسبت به دشمنان خدا بی‌تفاوت هستيم بايد شك كنيم كه خدا را دوست مى‌‌داريم يا نه؛ نمى‌‌شود انسان، خدا را دوست بدارد اما دشمنانش را هم دوست بدارد. اگر ديديم نسبت به كسانى كه دشمن خدا هستند، مصداقش نسبت به جنايتكاران آمريكا و اسرائيل، اگر حس مى‌‌كنيم که نه، چندان هم از این‌ها بدمان نمى‌‌آيد، بالاخره این‌ها هم يك واقعيتى هستند و بايد پذيرفت، اگر چنين احساسى داريم باید در اصل ايمانمان شك کنیم! نمى‌‌شود انسان خدا را دوست بدارد و دشمنان خدا كه این‌چنین دارند به بندگان خدا ظلم مى‌‌كنند، دين و ايمانشان را مى‌‌دزدند، سر دينمان با ما دشمنى مى‌‌كنند این‌ها را هم دوست بدارد.

این‌ها براى چه این‌قدر با ما دشمن هستند؟! دشمنی آن‌ها فقط به خاطر اسلام است و به خاطر چيز ديگری نيست. ما براى چه با آن‌ها دشمن هستيم؟ براى اينكه آن‌ها دشمن دين ما هستند وگرنه آمريكا با كشورهای ديگر براى ما چه فرق مى‌‌كند؟ علت دشمنى ما با آن‌ها اين است كه آن‌ها دشمن دين ما هستند. به همان اندازه‌‌اى كه ما بايد براى اهل‌بیت صلوات بفرستيم بايد مرگ بر آمريكا بگوييم!

والسلام عليكم و رحمة الله


[1]. نساء، 86.

[2]. بقره، 245.

[3]. بقره، 264.

[4]. نهج‌البلاغه، ج، ۱ ص۵۲۷.