صوت و فیلم

صوت:

وظایف طلاب، به‌عنوان سربازان امام زمان‌عجل‌الله‌فرجه

در حوزه علمیه همدان
تاریخ: 
شنبه, 1 شهريور, 1382

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

الْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلامُ عَلَی سَیِّدِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرسَلِین حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین

أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَعَلَی آبَائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ‌ وَلِیًا وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْنَا حَتَّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً

تقدیم به روح ملكوتى امام راحل و شهداى والامقام اسلام، صلواتى اهدا مى‌‌كنیم.

خداوند متعال را شكر مى‌‌كنم كه توفیق عنایت فرمود بار دیگر در این بلده طیبه، در حضور علما و فضلا اجازه یافتم كه چند دقیقه‌‌اى مزاحم اوقات شریف عزیزان شوم. پیشاپیش از اینكه چیز قابل‌عرضه‌ای خدمت بزرگان ندارم شرمنده هستم و فقط از باب یادآورىِ چیزهایى كه خود شما بهتر مى‌‌دانید و شاید یادآوری آن‌ها بى‌‌ضرر باشد مزاحم می‌شوم.

علما؛ ادامه‌دهنده راه انبیا و ائمه اطهار‌سلام‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین

حضور در حوزه علمیه شیعه افتخاری است كه خداوند متعال در این عصر به ما طلبه‌‌ها مرحمت فرموده که به دنبال افتخاراتى است كه علماى پیشین و مخصوصاً اعاظم و فحولى که از این استان و از این شهرستان برخواستند در این كشور امام زمان‌صلوات‌‌الله‌‌علیه ‌‌داشتند و این نعمت، جای بسی شكر به پیشگاه الهى دارد كه در میان میلیون‌ها انسان، خدا این افتخار را نصیب ما فرموده است. شاید كسانى كه در اقطار عالم، آرزو دارند بتوانند در حوزه علمیه شیعه، از معارف اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین استفاده كنند ولى دسترسى ندارند و امكانات برایشان فراهم نمى‌‌شود كم نباشند و این در حالی است که خدا این نعمت را به ما ارزانى داشته است؛ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِنَ الشّاكِرین!

این موهبت عظیم الهى مثل همه نعمت‌های دیگر خدا به‌عنوان شكر نعمت، وظایف و واجباتى را بر عهده ما مى‌‌آورد. در یك كلمه، باید راه انبیا و ائمه اطهار‌سلام‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین را ادامه دهیم؛ اَلْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ اَلْأَنْبِیاءِ.

دشواری‌های پیمودن راه انبیا و ائمه طاهرین‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین

پیداست راهى كه انبیا و ائمه طاهرین‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین پیموده‌اند راه خیلى هموار و آسانى نبوده است؛ راهى است كه با مشكلات فراوانى همراه بوده است؛ بسیارى از انبیاء عظام در این راه به شهادت رسیده‌اند؛ وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍّ،[1] آن‌هم با وضع بسیار فجیعى كه در تاریخ آمده که حالا من توفیق نداشتم تحقیق كنم كه اسناد این‌ها چه اندازه صحت دارد، گو اینكه راه تحقیق یقینی این‌گونه مسائل تاریخى هم آسان نیست. به‌هرحال اگر هر چه را ندانیم، ما از پیغمبر اسلام و از ائمه طاهرین‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین چیزهاى زیادى مى‌‌دانیم. روایت معروفى است كه پیامبر اکرم‌صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌آله فرمود: مَا أُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا أُوذِیتُ! درباره ائمه طاهرین هم اگر جز آنچه بر سیدالشهدا‌صلوات‌‌الله‌‌علیه گذشته است را نمى‌‌دانستیم كافى بود كه بدانیم پیمودن این راه چه مشكلاتى دارد.

ما اگر بخواهیم پیرو واقعى آن‌ها باشیم باید خودمان را براى تحمل این مشكلات آماده كنیم تا اگر یک‌وقتی ضرورتى بود و تكلیف ایجاب كرد، از طرف ما قصور و ابایى نباشد. اینكه به ما فرمودند که در زیارت‌ها بگوییم یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً یعنى چه؟ یعنى ما هر روز باید آماده شهادت باشیم. این‌همه دعاهایى كه هست، مخصوصاً دعاهاى ماه رمضان كه از خدا مى‌‌خواهیم وَ قَتْلًا فِی سَبِیلِكَ مَعَ وَلِیك فَوَفِّقْ لَنَا، و یا در زیارت آل یاسین كه خداوند متعال از ما میثاق و بیعت گرفته كه آماده شهادت باشیم، همه این‌ها براى این است كه بدانیم راه انبیا اگر خیلی نفیس است و آثار بزرگى دارد و هر قدم آن مساوى با عمر بسیارى از اشخاص صالح است، این راه اگر این‌قدر عظمت و ارزش دارد، در مقابل، تكالیف سنگینى هم دارد.

تلاش‌ها و زحمات بی‌نظیر علمای شیعه

علماى شیعه در طول تاریخ ثابت كرده‌اند كه در این بیعتشان پابرجا هستند. نمونه‌‌هاى فراوانى از بزرگان شیعه داریم كه مایه افتخار در جهان بشریت‌اند. نكته‌‌اى است كه همه شما هم توجه دارید اما توجه بیشتر به آن مفیدتر است؛ ما در حوزه‌‌هاى علمیه یك كتاب درسى داریم كه از کتاب‌های بسیار معروف، معتبر و مهم ما است و شاید هیچ روحانی‌ای نباشد كه از این كتاب استفاده نكرده باشد. از مراجع بزرگ تقلید گرفته تا طلبه‌هایی امثال بنده، افتخارمان این است كه درس شرح لمعه را خوانده‌ایم. این کتاب یك كتابی است که متنش را یك شهید و شرحش را شهید دیگرى نوشته است! این مى‌‌تواند نمادى از فعالیت‌‌هاى علماى شیعه باشد كه دو تا شهید باید یك كتاب درسى ما را بنویسند. به‌هرحال همه مى‌‌دانیم كه علماى شیعه در طول تاریخ چه زحمت‌هایی كشیده‌اند تا اینکه امروز معارف اهل‌بیت را سالم به دست من و شما برسانند، تلاش‌هایی كه براى جمع‌‌آورى روایات، براى تفسیر روایات، براى ضبط دقیقش، حروفش، اِعرابش و كلماتش كشیده‌اند. ما و مخصوصاً طلبه‌‌هاى جوان، شاید با خیلى از این زحمت‌ها آشنا نباشیم که بزرگان ما براى تهیه همین کتاب‌های روایى و بعد شرح و تفسیرش، کتاب‌های فقهى و سایر علوم اهل‌بیت چه زحمت‌هایی كشیده‌اند.

زحمات طاقت‌فرسای شیخ صدوق‌رضوان‌‌الله‌‌علیه در راه جمع‌آوری و حفظ احادیث

آدم در گوشه و كنار كه به همین کتاب‌ها مراجعه كند به یك نكته‌‌هایى برمی‌خورد كه خیلى جاى تأمل دارد؛ ما چهار تا كتاب اربعه داریم، اصول اربعه كه بهترین و معتبرترین کتاب‌های روایى ما است؛ یكى از این‌ها كتاب من لا یحضره الفقیه‌ شیخ صدوق است. شیخ صدوق از كسانى بوده كه براى جمع‌‌آورى روایات اهل‌بیت، بیشترین سفرها را به اطراف دنیا كرده است آن‌هم در زمانى كه هواپیما و این‌ها نبود که هیچ، حتى ماشین هم نبود و باید با مال مسافرت می‌کردند. من یادم است که ایشان در یكى از کتاب‌هایشان، ظاهراً كتاب معانى الاخبار است، آنجا درباره یك روایتى نوشته كه من این روایت را در فَرغانه از یك شیخى شنیدم كه ظاهراً آن شیخ هم از اهل تسنن بوده ولى ایشان براى جمع‌‌آورى روایات اهل‌بیت حتى از اهل تسنن هم كه شده، آن روز با مال به فَرغانه در آسیاى مركزى سفر كرده بودند برای اینکه در فرغانه یك روایتى از یك شیخى بشنود و این‌ها را جمع‌‌آورى كند تا این کتاب‌ها تهیه شود و امروز ما بتوانیم از آن استفاده كنیم. ان‌شاءالله خدا توفیق دهد که این کتاب‌ها را فقط زینت طاقچه نكنیم! همچنین بزرگان در راه تفسیر و شرح و استنباط از این روایات چه زحمت‌هایی كشیده‌اند و بعد هم در راه اجراى این احكام نورانى اسلام كه از معارف اهل‌بیت و از روایات استنباط كرده‌اند.

امام خمینى‌رضوان‌‌الله‌‌علیه؛ افتخار عالم تشیع

خوشبختانه خداوند متعال در زمان ما یك نمونه‌‌اى به ما ارائه داد كه در همه زمینه‌‌ها، گوی سبقت را از همه همگنانش ربوده است، هم در مقام فهم معارف اهل‌بیت، هم در مقام استنباط و ارائه حاصل آن علوم و هم در مقام اجرای آن‌ها تا پاى جان ایستادگى كرد و خدا كه اخلاص او و یارانش را دید این پیروزى عظیم را نصیب ملت ما كرد. منظورم روشن است؛ منظورم افتخار عالم تشیع، حضرت امام خمینى‌رضوان‌‌الله‌‌علیه است.

امروز نوبت من و شماست؛ ما چه کردیم؟!

من امروز با بى‌‌ادبى خدمت علما، سروران و عزیزان عرض مى‌‌كنم؛ تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ؛[2] آن‌ها نقش خودشان را ایفا كردند و بارشان را هم به منزل رساندند. امروز نوبت من و شما است؛ آیا ما هم راهرو راهى هستیم كه آن‌ها پیمودند كه همان راه انبیا و ائمه طاهرین‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین است یا خدای‌نکرده راه دیگرى را انتخاب كرده‌ایم؟! اگر راه آن‌ها را انتخاب كردیم باید به لوازمش هم ملتزم باشیم.

كه عشق آسان نمود اول؛ ولى افتاد مشکل‌ها!

همه بزرگان این روایت را مى‌‌دانند كه راوى به حضرت عرض كرد: من خیلى شما را دوست دارم! حضرت فرمودند وَ اِتَّخِذْ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً؛[3] اگر راست مى‌‌گویى كه ما را دوست دارى، آماده فقر باش و یا آماده خیلى چیزهاى دیگر! الحمدللّه به بركت پیروزى این انقلاب، این حرف‌ها حالا مطرح نیست اما چند دهه پیش، آن‌هایی كه الحمدللّه عمرشان كفاف مى‌‌دهد مى‌‌دانند که چه چیزهایى لازمه پیروى آن‌ها بود؛ زندان‌ها، تبعیدها، شكنجه‌‌ها، محرومیت‌‌ها، تهمت‌‌ها و ناسزاها! البته هنوز هم نمونه‌‌هایش گوشه و كنار هست ولى بالاخره آقا! این راه، این لوازمات را دارد؛ گر تو نمی‌پسندی تغییر ده قضا را!

لازمه عشق به اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین ‌‌این است كه انسان، آماده پاكبازى همه چیز باشد، كمترینش مال است؛ كمترینش مال است! به دنبالش آبرو و وجاهت است، مقام و موقعیت است و بالاخره سرانجام، جان! خب ما باید تمرین كنیم. حالا اراده خداوند متعال تعلق گرفته که فعلاً زمینه‌‌اى براى جان‌فشانی نیست و فعلاً، آن‌چنان‌که در دوران رژیمِ منحوس بود، چنین تكلیفى هم بر دوش ما نیست اما براى چیزهاى دیگر آن باید تمرین كنیم. كسى كه ادعاى عشق مى‌‌كند باید براى سختى‌‌هایش هم آماده باشد؛ كه عشق آسان نمود اول، ولى افتاد مشکل‌ها.

لازمه نوکری در دستگاه سیدالشهدا‌علیه‌السلام

سمبل روحانیت، نوكرى سید الشهدا‌علیه‌‌السلام است. حالا مراتبی دارد. ما براى انجام این وظیفه‌‌مان باید زحمت‌هایی بكشیم؛ اول از همه اینکه در درس خواندن، خوب درس بخوانیم تا معارف اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین را خوب یاد بگیریم. این‌همه زحمت‌هایی كه علما كشیدند تا میراث اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین را براى ما نگه‌دارند، اقلاً به اندازه روزنامه و رمان و مجله، گاهى سرى هم به کتاب‌های حدیث بزنیم!

بعد در عمل كردن به این معارف تلاش کنیم. این‌ها نسخه شفابخش همه دردهاى بشریت است. این‌ها را دست کم نگیریم! کوچک‌ترین دستوراتى كه در مكتب اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین داده شده ارزشش از بهترین نمونه‌‌هاى دارویى كه در جهان عرضه مى‌‌شود بیشتر است، براى اینكه آن‌ها حداكثر یك بیمارى جسمانى را علاج مى‌‌كنند اما درد و عذاب ابدى را كه دیگر نمى‌‌توانند بردارند؛ اما حتى عمل كردن به یك دستور مستحب فقهى و به یك سنت اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین نتیجه ابدى بى‌‌نهایت دارد یعنی علاوه بر آثارى كه در همین دنیا بر آن مترتب مى‌‌شود، براى همیشه در عالم آخرت از آن استفاده می‌شود.

بعد از خوب درس خواندن و خوب عمل كردن آنچه مهم‌تر است این است كه به فکر دیگر مسلمانان باشیم و توجه داشته باشیم که همه مسلمان‌ها باید این كارها را انجام دهند. مسلمان، هم باید بدانند كه اسلام چه مى‌‌گوید و هم باید عمل كنند. این لازمه اسلام است. لازمه تشیع این است كه بدانیم ائمه اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین چه فرموده‌اند. ما وقتى که مى‌‌گوییم شیعه و پیرو آن‌ها هستیم یعنی همان راه را باید برویم.

ما از آن جهتى كه عالم هستیم و به‌اصطلاح سرباز امام زمان هستیم یك وظیفه سنگین‌‌ترى داریم و آن ارشاد و هدایت دیگران است كه البته رتبتاً متأخر از آن دو تا است. اگر خوب درس نخوانده باشیم، چگونه دیگران را هدایت كنیم؟! چه‌بسا گاهى به جاى هدایت، اضلال كنیم! و اگر خودمان خوب عمل نكنیم چگونه دیگران را وادار به عمل كنیم؟! اگر به زبان هم نگویند ته دلشان خواهند گفت كه اگر چیز خوبى بود خودشان عمل مى‌‌كردند! أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ؟![4]

اگر كوتاهى كنیم مسئولیم!

بعد از اینكه خوب دانستیم و خوب عمل كردیم، آن‌وقت نوبت این است كه به دیگران بیاموزیم و آن‌ها را وادار به عمل كنیم و این تازه اول یك كار سنگینى است كه آن وظیفه انبیا است و همه مشكلات اجتماعى از این جا ظاهر مى‌‌شود. البته همه ما باید سعى کنیم تا امكانات براى این كارها و زمینه تبلیغ و ارشاد و هدایت مردم بهتر فراهم شود؛ نه‌تنها مردم استان بلکه مردم كشور؛ نه‌تنها كشور ایران بلکه همه كشورهاى اسلامى؛ نه‌تنها كشورهاى اسلامى بلکه همه مردم جهان! براى اینكه اسلام كه ارثیه بنده و جنابعالى نیست؛ رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ است و همه عالم باید استفاده كنند. امانتى در دست ما است و باید به آن‌ها برسانیم و اگر كوتاهى كنیم مسئولیم! إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا.[5]

ما هنوز راه درازى در پیش داریم تا بتوانیم این وظیفه‌‌مان را خوب انجام دهیم اما اقلاً سعى كنیم كه این وظیفه را در استان خودمان و در كشور خودمان خوب انجام دهیم. اگر امكان سفر به كشورهاى خارجى و آموختن زبان‌ها و فرهنگ آن‌ها نیست و نمى‌‌توانیم آن‌ها را با زبان محلى خودمان هدایت كنیم یا برای آن‌ها كتاب یا چیزی بنویسیم، اقلاً براى هم‌زبان‌های خودمان بتوانیم درست تبلیغ كنیم. اصل بر این است كه ما در این راه دائماً با سختى‌‌ها دست‌وپنجه نرم كنیم. اصلْ این است. اگر یك جایى گشایشى پیدا شد و فرجى رسید، آن بازیافتى است، غنیمت است والا خودمان را باید آماده كنیم كه در این راه دائماً با سختى‌‌ها همراه باشیم چنان‌که پیشینیان بودند.

محو آثار دین؛ هدف رژیم منحوس طاغوت

من خودم علمایى را سراغ داشتم و حتماً بزرگان شما، پیرمردها و شیوخ اطلاع دارند که بین متدینان كسانى بودند كه با وجود اینکه از علماى درجه اول یك استان بودند اما یك یقه پیراهن داشتند كه از زیر قبایشان نمایش مى‌‌داد كه پیراهن به تن این شخص است! پیراهن نداشتند! كسانى كه پیراهن كرباس مى‌‌پوشیدند كم نبودند، این‌ها یقه را چلوار مى‌‌دوختند كه جلوى مردم چنین نمایش داشته شود كه مثلاً پیراهن چلوارى است! تازه بهترین پارچه‌‌اى كه آن‌وقت از آن پارچه، پیراهن مى‌‌دوختند چلوارى بود.

كم نبودند علمایى كه شبانه‌روز یك وعده غذاى سیر كامل نمى‌‌خوردند! نداشتند كه بخورند! و همچنان با این سختى‌‌ها دست‌وپنجه نرم كردند تا امروز ما حوزه علمیه داشته باشیم وگرنه رژیم منحوس گذشته، كمر بسته بود كه آثار دین را به‌کلی محو كند! نمی‌دانم نمونه‌‌ این مدارس این جا هم بوده یا نه، حتماً بوده، ما در شهر خودمان خبر داریم که یكى از مدارس شهر ما، یزد، در زمان رژیم گذشته بیمارستان زنان شده بود! یكى از بهترین مدارس یزد! چند تا از مدارس بود كه انبار جنس بازاری‌ها شده بود یعنى دیگر طلبه‌ای نداشت. هرکدام از بازارى‌‌ها اتاق‌هایش را گرفته بودند و انبارشان بود. جنسشان را در اتاق مدرسه مى‌‌گذاشتند و به اندازه نیازشان مى‌‌بردند و در دكانشان مى‌‌فروختند. در مدرسه نه عالمى پیدا مى‌‌شد و نه طلبه‌‌اى وجود داشت. ساختمان‌ها خراب شده بود و كسى نبود که کوچک‌ترین تعمیرى كند. بااینکه موقوفات كلانى داشت، موقوفاتش را مى‌‌بلعیدند و حتى حاضر نبودند براى حفظ اساس ساختمانش اندكى خرج كنند و چیزهاى ناگفتنى دیگری كه ازیک‌طرف خوب است آدم بداند و ازیک‌طرف هم، اسباب تأثر و ناراحتى مى‌‌شود.

انقلاب اسلامی؛ عزت بخش حوزه و روحانیت

به‌هرحال خدا بر ما منت گذاشت و امروز به روحانیت عزت بخشید. درست است كه هنوز هم گاهى گوشه و كنار توهین‌‌هایى مى‌‌شود اما وقتی با وضع سابق مقایسه كنید آن‌وقت متوجه مى‌‌شوید كه ما امروز چه عزتى داریم. حتماً این كلام را از امام‌رضوان‌‌الله‌‌علیه شنیده‌اید؛ ایشان در سخنرانی‌شان صریحاً فرمودند که ما در زمانى زندگى مى‌‌كردیم كه بعضی از رانندگان ماشین‌ها، فرض كنید ماشینی که از قم به تهران می‌آمد یا فرض کنید از قم به همدان مى‌‌آمد، مى‌‌گفتند ما دو طایفه را اصلاً سوار نمى‌‌كنیم، هرچقدر هم كرایه بدهید؛ یكى آخوند؛ معذرت مى‌‌خواهم، این را امام فرموده، اگر نفرموده بوده من نمى‌‌گفتم، یكى هم فاحشه! مى‌‌گفت این‌ها كه سوار ماشین شوند از نكبت این‌ها ماشین مى‌‌شكند! به روحانى، خانه اجاره نمى‌‌دادند! روحانیت آن‌قدر در جامعه به ذلت افتاده بود که با روحانى، شبیه یک عمله موتی رفتار مى‌‌كردند! روحانی را قبركَن و مرده‌‌شور و در این ردیف‌‌ها حساب مى‌‌كردند! حالا خدا به ما چنین عزتى بخشیده كه در میان روحانیت، كسانى هستند كه وقتى صحبت مى‌‌كنند، رئیس‌جمهور آمریكا برنامه‌‌اش را قطع مى‌‌كند كه این را گوش کند و ببیند این‌ها چه مى‌‌گویند. در سراسر دنیا هر جا روحانى شیعه دیده شود موجب احترام است. این عزتى است كه خدا داده است؛ تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیدِكَ الْخَیرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.[6]

حالا كه خدا این عزت و این نعمت‌ها را به ما عنایت فرموده، ما باید از این‌ها بهره‌‌بردارى كنیم. چه كنیم؟ كلمات اهل‌بیت‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین را خوب یاد بگیریم، خودمان خوب عمل كنیم و به دیگران خوب یاد دهیم. دیگر كارى از این بهتر و شیرین‌تر و مقدس‌‌تر هم مى‌‌شود؟! اگر خدای‌نکرده ما در انجام این وظیفه‌‌مان كوتاهى كنیم آن‌وقت چه استحقاقى پیدا خواهیم كرد؟! خدای‌نکرده نباشد که در میان بعضى از افرادى كه منتسب به روحانیت هستند، در گوشه و كنار كسانى پیدا شوند كه مصداق این آیه شوند فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ![7] پیشینیان این‌جور نبودند. در آیه قبل می‌فرماید إِذَا تُتْلَى عَلَیهِمْ آیاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِیا*فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یلْقَوْنَ غَیا. نباشد که در جرگه‌‌اى كه منتسب به روحانیت هستند، افرادى باشند كه تقوایشان ضعیف باشد. حالا من تعبیر دیگرى نكنیم.

کیمیای نوکری امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف

در یك كلمه، بنده به‌عنوان خادم و كفش جفت كن شما عزیزان عرض مى‌‌كنم که ما یك كیمیایى در دست داریم كه اگر از آن استفاده كنیم، هم مشكلات دنیایمان حل مى‌‌شود و هم آخرتمان؛ هم توفیق انجام وظایفمان زیاد مى‌‌شود، هم نعمت‌هایی كه خدا به ما داده باقى مى‌‌ماند و رشد مى‌‌كند و هم موجب آرامش خاطر و آسایش مى‌‌شود. یک کیمیا! همه مى‌‌دانید و آن کیمیا این است كه همیشه به یاد داشته باشیم كه ما نوكر امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف هستیم؛ آقا داریم، مشكلى داشته باشیم آقایمان حل مى‌‌كنند، ما بى‌‌صاحب نیستیم؛ كدام مشكلى بوده كه از سر صدق در خانه ایشان ببریم و ایشان حل نكنند؟! آن كسانى كه بیگانه هستند و در عمرشان ارتباطى با آن حضرت نداشتند، وقتى گرفتار مى‌‌شوند و مى‌‌گویند السلام علیك یا اباصالح، ادركنى، ایشان به فریادشان مى‌‌رسند. ما كه عمرى دم از نوكرى ایشان مى‌‌زنیم جوابمان را نمى‌‌دهند؟! چنین چیزى مى‌‌شود؟! ولى افسوس كه بعضى از ما این منصب افتخارآمیز را فراموش كرده‌ایم! به جاى اینكه درِ خانه آقایمان برویم، در خانه بیگانگان و دشمنانشان مى‌‌رویم! آن‌وقت توقع داریم مشكلاتمان حل شود! ولى جا دارد كه بر مشكلاتمان افزوده شود. اگر به ما بگویند: ناسپاس! معذرت مى‌‌خواهم، من خودم را عرض مى‌‌كنم، به من بگویند: نامرد! تو عمرى سر سفره ما نشستى، آن‌وقت در خانه دشمنان ما رفتى! دنباله‌رو دشمنان ما شدى! براى شادى خاطر دشمنانمان سخن گفتى یا سكوت كردى! آن‌وقت چه خاكى بر سرمان بریزیم؟!

آرزوی نوکر امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف

تصمیم بگیریم که دعاى عهد را هر روز صادقانه بخوانیم. هر روز تجدید میثاق كنیم كه ما براى شهادت آماده‌‌ایم و حتی آرزو مى‌‌كنیم که إن حَالَ بَینِی وَ بَینَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْماً مَقْضِیاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً كَفَنِی شَاهِراً سَیفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی‏.

ما باید آن‌قدر پابرجا باشیم كه بگوییم اگر در زمان حیات هم توفیق نداشتیم که به شهادت برسیم، آرزو داریم که بعد از ظهور شما در رجعت برگردیم؛ فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی؛ خدایا! من را دوباره زنده كن و از قبر دربیاور درحالی‌که كفنم را به‌صورت لُنگ برای ستر عورت بسته باشم و شمشیرم را كشیده باشم؛ مُؤْتَزِرا کَفَنِی شَاهِرا سَیْفِی. اگر نوكر امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف هستی باید این‌طوری باشى؛ شَاهِرا سَیْفِی مُجَرِّدا قَنَاتِی؛ سلاحم را كاملاً آماده و برهنه كرده باشم و از غلاف درآورده باشم. اگر به زبان امروزی بخواهم بگویم، دستم روى ماشه باشد؛ طورى از قبر دربیایم كه دستم روى ماشه باشد؛ مُجَرِّدا قَنَاتِی. نوكر امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف آرزویش این است كه این‌گونه باشد. هر روز عهد مى‌‌بندد كه خدایا! من مى‌‌خواهم این‌گونه باشم. آن‌وقت كسى كه این‌گونه است حاضر است كه به خاطر یك توهین یا یك سیلى خوردن، دست از وظیفه‌‌اش بكشد و از نوكرى امام زمان‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف استعفا بدهد؟!

افتخار شهادت در راه دین

به‌هرحال بنده بااینکه خودم هم عمل نمى‌‌كنم، اما گفت از آن گناه كه نفعى به غیر رسد چه باک! اقلاً اگر ما عمل نكردیم جوان‌های ما عمل كنند. ما كه عمرى را به ناسپاسى در این خانه گذراندیم و دیگر آفتاب لب بام هستیم، مخاطب ما شما جوان‌های عزیز هستید؛ خودتان را آماده كنید براى اینكه سرباز واقعى آقا باشید. آن‌وقتی سرباز واقعى آقا مى‌‌شوید كه از آنچه در توان دارید، در راه دین، مایه بگذارید. حتى هر لحظه آماده باشید براى اینكه در راه دین به شهادت برسید. چه افتخارى بالاتر از این؟! مثلاً مرگ از ما چه كم مى‌‌كند؟!

مرگ اگر مرد است گو پیش من آى / تا در آغوشش بگیرم تنگ‌‌تنگ

من ز او عمرى ستانم جاودان / او ز من دلقى ستاند رنگ‌‌رنگ

شهادتی که مایه سعادت ابدى باشد، دنبالش حیات همیشگى در كنار رسول خدا و ائمه اطهار‌صلوات‌‌الله‌‌علیهم‌‌اجمعین باشد، با این زندگى آلوده پلید سخت دردناك دنیا قابل مقایسه است؟! اگر ما این كیمیا را درست بشناسیم و از آن استفاده كنیم، هم مشكلات دنیایمان حل مى‌‌شود هم آخرت؛ این گوى و این میدان. دیگران تجربه كردند شما جوان‌ها هم تجربه كنید.

پروردگارا! تو را به عزت و جلالت، تو را به مقام اولیائت، تو را به مقام ولى عصر‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف قسم مى‌‌دهیم دل‌های ما را به نور ایمان و معرفت منوّر بفرما!

ما را به وظایفمان آشناتر بفرما و در راه انجام وظایف، موفق‌‌تر بدار!

روح امام راحل و شهداى عزیز ما را با انبیا، اولیا و شهدا محشور بفرما!

سایه مقام معظم رهبرى، مراجع تقلید، علما و اساتید را بر سر ما مستدام بدار!

از برادر عزیز و بزرگوارمان جناب آقاى موسوى یادى كنیم، جاى ایشان در این جلسه خیلى خالى است؛ خدایا! تو را به حق جدّه‌‌ ایشان، فاطمه زهرا‌سلام‌‌الله‌‌علیها قسم مى‌‌دهیم كه شفاى عاجل كامل به ایشان مرحمت بفرما!

ایشان را براى خدمات ارزنده‌‌شان در این استان و در این كشور موفق بدار!

پروردگارا! عاقبت امر ما ختم به خیر بفرما!

در ظهور ولى عصر‌عجل‌‌الله‌‌فرجه‌‌الشریف تعجیل بفرما!

همه ما را از خدمتگزاران آن حضرت محسوب بفرما!

و صلّ على محمد و آله الطاهرین


[1] . نساء، 155.

[2] .بقره، 134.

[3]. بصائر الدرجات في فضائل آل محمد‌علیهم‌السلام، ج۱، ص۳۹۱.

[4]. بقره، 44.

[5]. نساء، 58.

[6]. آل‌عمران، 26.

[7]. مریم، 59.

 

پرونده ویژه: