بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
خدمت برادران و سروران ارجمند خيرمقدم عرض مىكنم و از اينكه دعوت برادران و همكارانشان را پذيرفتند و اين اجتماع را تشكيل دادند سپاسگزارم. اميدوارم با نيت خيرى كه سروران دارند و تلاش پيگيرى كه خواهند داشت به اهداف بلندى دست پيدا كنيم كه تا به حال نتوانستيم به آنها نايل شويم.
نكتهای که بنده مىخواهم روی آن تكيه كنم این است كه اين تشكل مىتواند مقدمهاى براى يك يا چند كار عظيم باشد. اگر ما با دقت طلبگى نگاه كنيم و از باب اينكه مقدمه واجب هم يك نحو وجوبى دارد، وقتى ديديم آن تكليف واجب است و اين هم يك مقدمهاى است براى رسيدن به آن واجب، اين هم يك نحو وجوبى پیدا میکند؛ حالا وجوب شرعى نه، وجوب عقلى، وجوب اصلى نه، وجوب مقدمى؛ بههرحال مطلوبيتى خواهد داشت. آن نكتهاى كه در كلمات ساير بزرگان نبود و بنده مىخواهم روى آن تأكيد كنم و بيشتر به آن توجه دهم، وظيفه سنگينى است كه ما در اين عصر داريم و با دست خالى يا كار فردى نمىتوانيم آن وظيفه را انجام بدهيم. طبيعى است كه شأن روحانى، تبليغ علوم دينى و دفاع از مواضع اسلام است؛ اين وظيفه ثابت و هميشگى ما بوده و هست و خواهد بود، ولى با توجه به شرايط خاصى كه در اين دهه انقلاب پديد آمده و هشدارهاى مكرر و كوبنده و تكاندهنده مقام معظم رهبرى ناظر به آنهاست ما بايد بيشتر احساس مسؤوليت كنيم. البته مىدانم كه همه شما نیز اين احساس را داريد، منتهى براى عملكردن و بهاجرا درآوردن آن مشكل داريم. اگر اين تشكل پا بگيرد و سير تكاملى خودش را طى كند براى انجام آن مسؤوليت که مبارزه با تهاجم فرهنگى است راهِ بسيار خوبى خواهد شد.
اين كلمه از بس گفته شده ديگر كاملاً براى ما عادى شده؛ تهاجم فرهنگى. بعضىها هم با نيشخند مىگويند چه تهاجمى؟! اينها توهم توطئه است! ولى با اينكه چندين سال از آغاز هشدار مقام معظم رهبرى مىگذرد هنوز هم اين مسئله با همان حدّت و حرارت و شايد با حدّت و حرارت بيشترى مورد تأكيد ايشان واقع مىشود. اينكه جلوى هجوم فرهنگ الحادى و التقاطى را بگيرند و اسلام ناب را براى مردم بيان كنند مسئوليت بزرگى به عهده دينباوران و دينشناسان است.
مقابله با اين تهاجم، به ابزارهاى زيادى احتياج دارد و قطعا از عهده يك يا چند نفر برنمىآيد؛ به يك گروه متشكل يا يك شبكه فرهنگى احتياج دارد. متأسفانه ما در حوزه عادت نكرديم به اينكه چنین تشكلهايى با اهداف فرهنگى براى فعاليتهاى درازمدت داشته باشيم. فقط يك تشكل از فارغالتحصيلان مدرسه منتظريه هست كه بعد از انقلاب تشكيل شده و جلسات ماهانهاى دارند و بركاتى دارد؛ ولى آن هم اساسا براى يك هدف فرهنگى خالص تشكيل نشده، بلکه يكى از اهدافشان، اهداف فرهنگى است. بههرحال مورد دومی نداريم. انجام اين مسئوليتِ بزرگ، تكليف بسيار سنگينی است. حفظ ميراث همه انبياء و اولياء در مقابل خطر عظيمى است. اين ميراث كه طى هزاران سال فراهم شده و به دست ملت ما سپرده شده در معرض بر باد رفتن است و كسى كه مىتواند در مقابل اين طوفان كوبنده و شكننده مقاومت كند و اين بار را به دوش بگيرد امثال شما هستيد.
من خيال نمىكنم جايى بهتر از اينجا وجود داشته باشد كه بتواند يك جمع متشكلى را با شناخت و اعتماد متقابل نسبت به همديگر فراهم بكند. همه فارغالتحصيلان اينجا افرادى هستند كه شناخت صحيحى از اسلام و مبانى اسلام دارند؛ نسبت به ارزشهاى اسلامى و انقلابى تعهد دارند؛ نسبت به نظام اسلامى خودشان را متعهد و مسئول مىدانند؛ براى حفظ دستاوردهاى انقلاب دل مىسوزانند و هر كدام در هر جايى واقع شدند خيلى بيشتر از دیگر افراد در امثال و نظايرشان كه با روشهاى سنتى و برنامههاى عادى در حوزه تحصيل مىكردند مؤثر بودند.
چنين افرادى اگر با هم پيوند بخورند و همكارى داشته باشند تأثيرشان در جامعه خيلى بيشتر خواهد شد. اگر ما اينطور تعبير كنيم كه هر دو نفرى كه با هم نزديك بشوند تأثيرشان به توان دو مىشود و بعد هر تعدادى كه بر آن افزوده بشود به همين نسبت بركاتش افزوده مىشود خيلى تعبير بىجايى نیست. اگر درست حساب كنيم اينجور نيست كه جمعشدن ما و همكارى كردن ما نتيجهاش حاصل جمع عادى دو تا عدد باشد؛ تأثيرش با تصاعد هندسى افزوده مىشود. تأثير جمع در تحقق اهداف خيلى بيشتر از مجموع تأثيرات فردى است. در گوشه و كنار دنيا هر جا يك فعاليتى به ثمر رسيده و پيشرفت كرده بهخاطر اين بوده كه افرادى انسجام بيشتر پيدا كردند و كارهايشان برنامهريزى شده، سازماندهى شده، هدفدار و با نقشه و همكارى جدى بوده است. كارهاى پراكنده هيچوقت نتايج مطلوب و صحيحى را نمىتواند به بار بياورد.
ما وظيفه بسيار سنگينى در مقابل انبوه دشمنان جهانى داريم. اگر بگوييم غير از يك جمع كوچك و اقليت محدودى كه طرفدار اسلام ناب هستند، تمام جهان عليه ما هستند خيلى گزاف نگفتيم. شرايط خوبى را نمىگذرانيم؛ شرايط بسيار دردناك است و تكليف ما را بسيار سنگين مىكند. كسانى از روى سوءنيت و دشمنى با اسلام و انقلاب تلاش مىكنند و كسانى از روى غفلت، نادانى، كمتجربگى و... باعث مىشوند كه اين شرايط نامطلوب به وجود بيايد. بههرحال هر چه باشد در تعيين تكليف براى ما تأثيرى ندارد؛ ما تكليف بسيار عظيمى در پيش روى خودمان مىبينيم كه بر دوشمان سنگينى مىكند و بايد با تمام جديت و با اخلاص اين تكليف را انجام بدهيم. يكى از بهترين ابزارها برای انجام اين تكليف اين است كه ما يك جمع متشكل همهدف داشته باشيم. اگر همت كنيد و وقت بگذاريد و سرمايهگذارى كنيد مىتوانيد چنين جمع متشكلى را به وجود بياوريد كه خدا با شما خواهد بود و بركات زيادى بر كارتان مترتب خواهد شد.
يكى از جاهايى كه قرآن كريم مسأله جمع را در تأثيرگذاری غير از افراد میداند آنجاست که مىفرمايد: «إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ»[1] يا مىفرمايد «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً»[2]؛ نمىفرمايد "كم من رجلٍ" يا "كم من شخصٍ". اگر بنا بود كار فردى آن نتايج را داشته باشد قاعدتاً اينجورى بايد گفته بشود که چه بسا انسانهايى كه در اثر صبر و استقامت و همان شرايطى كه قرآن مىگويد به پيروزى رسيدند؛ اما قرآن هيچوقت در مسائل اجتماعى اينجور مطرح نكرد.[3] در مسائل اجتماعى، آن واحدى كه قرآن معرفى مىفرمايد فئه هست. فئه و فئات داريم. بايد يك دستهاى باشند كه منشأ اثرى بشوند. بايد يك گروه متشكلى باشند. فرد فردِ تنها نمىتواند اثر اجتماعى داشته باشد؛ اثر بسيار ضعيفى دارد. اگر به صورت فئه درآمد، اگر تراكم پيدا كرد و تأثير متقابل روى هم گذاشته شد و يك وحدت اجتماعى بوجود آمد، آنوقت مىشود از آن انتظار آثار زياد داشت. آنوقت فئه قليلش بر فئات كثير غلبه خواهد كرد؛ اما فئهاى بايد باشد.
بنده گمانم اين است كه شما عزيزان بتوانيد يك فئه الهى پيروز كه مورد تأييد خداى متعال و نصرت الهى باشد تشكيل بدهيد و مشمول دعاها و عنايات خاص ولى عصر عجّل الله تعالى فرجه الشريف شويد. اين كار كمی است؟ اين توفيق كمی است كه خداى متعال نصيب شما كرده؟ حالا صرفنظر از كشورهاى پهناور دنيا، در كشور اسلامى خودمان هم چنين جمع مخلص هدفدار آمادهبهخدمت كه داراى شرايط خاص شناختى و روانى و ايمانى باشند كم پيدا مىشود؛ حتى در حوزه علميه قم كه مركز تشيع و امّالقراى اسلام است ما چنین جمعى را با اهداف مشخص، با ذهنيتهاى متقارب، با اخلاصِ قابل توجه و در حد نصاب سراغ نداريم.
حالا كه خداى متعال اين شرايط را براى ما فراهم كرده، بياييم اين فرصت را غنيمت بشماريم؛ يك مقدار مايه بگذاريم، وقت بگذاريم، با همديگر همفكرى و همدلى داشته باشيم تا يك فئه خداپسندى بوجود بياوريم. اگر چنين فئه مرضى خدا و اوليای خدا فراهم شد بايد به خودمان بباليم و در پوست خودمان نگنجيم كه وعده پيروزى حتمى شامل حال ما خواهد شد؛ اما اين شرط را دارد: اولش بايد زحمت كشيد، وقت گذاشت، اختلافات سليقهاى را كنار گذاشت، روى جهات مشترك بيشتر همدلى و تكيه كرد؛ و نیز اين امر را يك هدف و آرمان و كار مقدسى بدانيم كه ارزش دارد برايش وقت صرف كنيم. سفر كنيم، با همديگر ارتباط داشته باشيم، مطالعه داشته باشيم و كارهايى كه شأن يك گروه فرهنگى است انجام دهیم.
اميدوارم كه خداى متعال به همه ما توفيق بدهد كه اين قدم بلند را در راه تحقق اهداف خداپسندمان برداريم و يك گروه متشكلى به وسيله شما عزيزان تشكيل شود كه مشمول عنايات خاص ولى عصر عجّل الله تعالی فرجه الشريف باشد و در پرتو آن بتوانيم خدمات ارزندهاى به اسلام و تشيع کرده و نقشی در حفظ دستاوردهاى انقلاب داشته باشيم.
والسلام عليكم و رحمهالله
[1]. انفال 65
[2] بقره 249
[3]. در يك مورد داريم: «انَّ ابراهيمَ كان امهً قانتاً للهِ» كه البته معمولاً مىگويند يعنى ابراهيم يك امت بود. بنده فكر مىكنم آنجا امت يعنى امام؛ ولى بههرحال اگر امت باشد و روى يك فرد بهعنوان يك كار عظيمى تكيه كرده باشد فقط همین یک آيه است.