-
آیت الله مصباح یزدی که روز پنجشنبه 1384/12/11 در همایش «تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن» سخن میگفت، در تبیین جایگاه خانواده در جامعه ارزشی و جوامع تحول گرا و خطراتی که این نهاد را در آینده تهدید میکند، گفت:
در علوم اجتماعی، خانواده تعریف تقریباً مورد قبولی داشته ودارای عناصر مشترک قابل قبولی در بین صاحب نظران است. از جمله اینکه خانواده، دو رکن دارد: یکی زن و دیگری مرد، و در نتیجه ، فرزند نیز از این دو رکن پدید میآید . این خانواده، وقتی قانونی است و از حقوق و مزایای قانونی بهره میبرد که بوسیله ازدواج که یک قرار داد بین طرفین و بر اساس اصول پذیرفته شده در نظام ارزشی و حقوقی جامعه است، انجام گیرد که اینها همگی کم و بیش مورد اتفاق بوده است.
استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به این که تحولات اجتماعی تدریجاً موجب شده که بسیاری از همین اصول مشترک، بعدها مورد تردید و تشکیک قرار گیرد، افزود: در دوران پست مدرن، مشکل میتوان اصل ثابتی را برای خانواده تعریف کرد و در قرن اخیر، مسائلی مطرح شده که تعاریف مورد وفاق را زیرسؤال برده است. امروز صحبت از این است که خانواده با دوهمجنس، یعنی دو زن یا دو مرد، میتواند تشکیل شود و معتقدند باید برای جامعه بر اساس آنچه در دنیا رخ میدهد، تصمیم گرفت بهطوری که در بعضی از کشورها این مفاسد جنبه قانونی هم پیدا کرده است. در چنین شرایطی خانواده به عنوان هسته مرکزی جامعه، و ازدواج به عنوان نهاد کارآمد جامعه، تعریفشان عوض شده است.
وی افزود: شاید در آیندهای نه چندان دور، سؤال شود آیا در جامعه وجود نهادی به نام خانواده ضرورت دارد یا خیر؟ شاید بگویند جامعه از یاختههای پراکندهای تشکیل میشود که ازدواج در بین افراد آن ضرورت ندارد؛ یعنی افرادی به دلخواه خود، دو نفر ، پنج نفر ویا صد نفر با هم زندگی میکنند، بدون این که چیزی به نام خانواده در جامعه وجود داشته باشد. با این زندگی ماشینی که این گونه پیش میرود آیا چنین چیزهایی ممکن است یا خیر؟ و آیا به صلاح زندگی اجتماعی است یا باید مانع آن شد؟ بسیاری از صاحبنظران میپندارند که تحولات اجتماعی، تحولاتی جبری است و پیگیری ما بیفایده است.
آیت الله مصباح یزدی به طرح این سؤال پرداخت كه: آیا واقعاً این گونه است؟ یا اینکه میتوانیم بگوئیم عوامل اختیاری میتواند در بسیاری از تحولات اجتماعی، نقش داشته باشد و کسانی هم هستند که میتوانند این تحولات را رهبری و اصلاح کرده و یا تغییر دهند. باید نخبگان و کسانی که برای جامعه، برنامهریزی میکنند، مدل هایی که مطلوب تر وبه نفع انسانیت است در نظر گرفته و سعی کنند آنها را در جامعه پیاده کنند، تا جوامع آینده، شکل بهتری به خود گرفته و انسان از سعادت بیشتری برخودار گردد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با توصیه دانش پژوهان و اساتید حاضر در این همایش، بر بهره گیری هرچه بیشتراز دیدگاه اسلام با توجه و درک صحیح از مفاد قرآن و روایات اهل بیت درجهت پاسخ به این گونه نظرات تأکید کرد و اظهار داشت: بعضی از کسانی که تحت تأثیر فرهنگ خاصی قرار گرفته اند و درکشان در رجوع به آیات و روایات انحراف پیدا کرده، برخی از تحولات اجتماعی را ضروری میپندارند و عقیده دارند که باید آنها را پذیرفت. آنها میگویند:" آنچه در آیات و احادیث آمده توصیهها یا دستوراتی موقتی است و برای زمان خاصی بوده که تاریخ مصرف آن نیز گذشته است. این دستورات متعلق به هزار سال پیش بوده و برای زندگی امروز ما کارساز نیست، پس باید به دنبال علم رفت، چرا که این دستورات، صرفاً مطالبی تاریخی است".
عده ای هم میگویند:"ماهیت انسان، عوض شده و انسان های پیش از دوران مدرنیته، دوران مدرن و پست مدرن، دارای سه ماهیت کاملاً متفاوت هستند".
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تأکید کرد: آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا اسلام با این نظرات موافق است یا نه؟ آیا از نظر اسلام، انسان در دوران های مختلف زندگی، ماهیت انسانی اش دستخوش تغییرات میشود و تکالیف، وظایف و حقوقش تفاوت پیدا میکند؟
وی افزود : در جواب باید گفت که انسان یک ماهیت دارد و علیرغم تفاوتهای فراوانی که در شکل زندگی فردی و اجتماعی پدید میآید، یک سلسله اصول مشترک وجود دارد که فطرت انسان را تشكیل میدهند . این فطرت، ثابت است و طبق فرمایش قرآن، تبدیل پذیر نیست، و اگر روزی با پدیدار شدن تحولات اجتماعی ، مقرراتی پذیرفته شود که بر خلاف مقتضیات فطری باشد و در اجتماع هم به آن عمل گردد، نهایتاً به ضرر وزیان آن جامعه انسانی منجر خواهد شد.
وی تصریح کرد: ممکن است روزگاری بیاید که خواسته ها وسیلقه های انسانها عوض شده، چیزی را بخواهند که خلاف فطرت است، و بعید نیست که بر اثر تحولات اجتماعی، خواسته های دیگری داشته باشند، امّا آیا این خواستهها به نفع آنها خواهد بود؟ آیا وقتی انسان به سیگار عادت کرد، معنایش این است که سیگار کشیدن حتماً به نفعش خواهد بود؟
وی ادامه داد : قرآن در مورد خانواده میفرماید که این نهاد اختصاص به زمان خاصی ندارد، و از دو جنس مخالف زن و مرد ،با یک رابطه عاطفی متقابل بین آنها تشکیل میشود. همین گرایش طبیعی و فطری که توأم با رفع نیازهای فیزیولوژیکی دو طرف است، باعث میشود یك نهاد اجتماعی یعنی واحد خانواده پدید آید. طبیعی ترین عاملی که میتواند انسانها را کنار هم جمع نموده و باعث بهوجود آمدن اجتماع شود، همین ازدواج و نهاد خانواده است.
آیت الله مصباح یزدی با بیان اینکه یکی از مشخصه های انسان این است كه اضطراب و دلهره بر او عارض میشود، افزود: بسیاری از فلاسفه اگزیستانسیالیست از جمله ژان پل سارتر، اضطراب را یکی از مقومات انسانیت مدرن میدانند، ولی اسلام آن را یک امر عرضی دانسته و میگوید که انسان باید به طور طبیعی آرامش داشته باشد.این در حالی است که تجارب انسانها از هر نژاد و قوم و ملیتی هم نشان داده که بهترین عاملی که بین دو انسان، آرامش بر قرار میکند، ازدواج است و کسانی که ازدواج نمیکنند در اعماق دلشان، دلهره وجود دارد. در حقیقت داروی شفابخش طبیعی اضطراب ، زندگی خانوادگی و پیوند یک زن و مرد است.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به آیات ابتدای سوره نساء در اهمیت دادن به ازدواج و برکات خانواده، اظهار داشت: یکی از بزرگترین نیازهای انسان، ازدواج است و خیلی ها فکر میکنند نیازها تنها همان نیاز های جسمانی است، در حالی که نیازهای عاطفی در انسان خیلی شدیدتر از نیازهای فیزیولوژیکی است. اگر ما خانواده را این طور پذیرفتیم که بر اثر عامل فطری خدادادی، دو انسان قراردادی میبندند که تابع شرایط عقلانی خاص و تابع شرایط شرعی که مکمل عقل هم هست، اجتماعی انسانی به وجود میآید، و جامعه ای که از چنین واحدهایی تشکیل شده باشد موجب ارتباط درونی متقابل بین افراد خانوادهها میشود.
آیت الله مصباح یزدی در پایان سخنان خود گفت: عوامل فطری است که موجب تکامل انسان میشود و این عوامل را خدا در وجود انسان برای برقرار شدن ارتباط طبیعی بین انسانها قرار داده است وبا این پیشفرضهایی که بر اساس بینش اسلامی است، نتیجه میگیریم که مؤثرترین عامل در سعادت انسانها، تقویت خانواده است.