ما وقتی با فسادهای اجتماعی روبهرو میشویم ابتدا باید ببینیم ریشه این فساد از کجاست. عامل عمده این حالت تقلید و تبعیت کورکورانه است که در اکثر جوامعی که پیشرفت نکردهاند وجود دارد و کمابیش در جوامع ما نیز هست. این عامل از عوامل روانشناختی اجتماعی است، و براساس آن وقتی جمعیتی با کسانی روبهرو میشوند که امتیازاتی دارند، بیدلیل میخواهند شبیه آنها شوند. برای مبارزه با این عامل فساد باید سعی کنیم سطح فکر و عقل مردم بالا برود و عادت کنند که وقتی میخواهند دست به کاری ببرند، ابتدا به نتیجهاش بیاندیشند و آثار و عواقب آن را حساب کنند. تبعیت در جایی صحیح است که انسان بداند آن کسی که از او تبعیت میکند، شخص حکیمی است و رفتار صحیحی دارد، اما اگر جامعهای امتیازاتی مثل صنعت، تکنیک، علم و پیشرفت دارند، خب از این امتیازاتشان یاد بگیرید؛ اگر صفت خوبی دارند، اگر پیشرفت علمی هم حتی در امور مادی دارند، آنها را یاد بگیرید؛ اما چرا از رفتارهای دیگرشان پیروی میکنید که ربطی به این امتیازات ندارد؟
درسهایاخلاق سالتحصیلی95-96؛ جلسه پانزدهم: ریشهیابی فسادهای اجتماعی
باید درک کنیم که هستی ما چیزی جز رابطه بین نقطه صفر و وجود بینهایت خداوند نیست. ما چیزی مستقل از خدای متعال نیستیم، اما خدای متعال به ما قدرت تقویت و تکامل وجودمان را به ما عنایت مینماید. تقویت وجود ما وابسته به درک حقیقت رابطه ما با وجود خداوند و تحقق بخشیدن به این علم در میدان عمل است.
اینگونه نیست که با تحصیل شناخت صحیح و التزام به آن، کار به پایان برسد. تاریخ نشان داده است که کسانی در مرحلهای از زندگی خویش اهل ایمان بوده، از ایمان خود هم بهرههای خوبی برده، خدا هم به آنها عنایاتی داشته است، اما در مراحل بعد، ایمانشان را از دست دادهاند. بنابر این آنگاه انسان به منزل خواهد رسید که در این مسیر، اهل استقامت باشد؛ إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا.
کسانی که به خاطر این دنیای فانی و بیارزش با هم نزاع میکنند نزد اهل معرفتِ خدای متعال بسیار حقیر و کوچکاند. ... امام صادق علیهالسلام میفرماید: کسی که قدر معرفت خدا را بداند در این عالم لذتی میبرد مثل لذتی که اولیای خدا در بهشتها میبرند. اگر کسی بویی از آن لذت به مشامش برسد دیگر به هیچ وجه حاضر نیست به لذتهای پست دنیوی نگاه کند.
ماه خدا بودن این ماه از آنرو است که رحمت الهی در ماه مبارک رمضان بیشتر از دیگر زمانهاست. منسوب بودنش به خداوند باعث اقبال بیشتر و بهرهمندی افزونتر بندگان خدا از فیوضات ربانی است؛ تا جایی که رسول خدا ـصلیاللهعلیهوآلهـ بندگان خدا را اینگونه به سوی ماه رمضان ترغیب میکند: دُعیتم فیه الى ضیافة الله.... خدا این راه را برای رسیدن به رحمت و رضوان خود باز کرده و آن را به نام خودش نامیده تا به اهمیتش پیببریم.
کتاب صهبای حضور: ص69
در قرآن، نزول قرآن در شب قدر، با فعل ماضی بیان شده است: إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ، اما مسئله نزول ملائکه با فعل مضارع، که دلالت بر استمرار دارد، بیان شده است: تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ؛ یعنی نزول ملائکه در شبی که بیش از هزار ماه فضیلت دارد، همچنان ادامه دارد.
به همین دلیل، اكثریت قریب به اتفاق علمای اهل تسنن و همه علما و محدثین شیعه معتقدند كه شب قدر با ویژگیهایی که دارد، هر سال در ماه مبارک رمضان، تكرار میشود. در هر ماه رمضان شبی هست كه خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ است و ملائكه در آنوقت نازل میشوند.
کتاب صهبای حضور، ص122
هدف از آفرینش انسان، پیدا کردن لیاقت برای دریافت عالیترین درجات رحمت بیانتهای الهی است. رسیدن به این درجات عالی تنها در سایه اعمال اختیاری فردْ میسر میشود. بنابراین، انسان باید تلاش كند تا شایسته درك آن نعمت عظیم الهی گردد. هر چند نعمتهای خداوند و درجات رحمت الهی بسیار است؛ اما در این میان، خداوند متعال چنین مقرر فرموده كه درجات خاصی از رحمت او فقط از این مسیر خاص(اعمال اختیار فرد)، دستیافتنی باشد...
کتاب صهبای حضور، ص280
سرِّ تحمل سختیها، بلایا، امتحانها، تکالیف، وظایف و... آن است که ما بنده بودن و هیچ بودن خودمان را خوب درک کنیم. در فرایند تبعیت و انجام تکالیف نشان خواهیم داد که آیا بنده حقیقی هستیم و تكالیف را درست و دقیق و بدون هیچ چشمداشتی انجام میدهیم که در نتیجه لایق مقام خلیفةاللهی شویم، یا برای خودْ وجود و اراده مستقلی در برابر خداوند قایلیم که در نتیجه، بر تکالیف و کمّوکیف آن خرده میگیریم و از انجام درست و دقیق آن سر باز میزنیم...
کتاب صهبای حضور، ص 160
از ویژگیهای ماه مبارک رمضان پاککنندگی و خالصکنندگی آن است. سختی و مشقت روزهداری، به ویژه در روزهای طولانی و گرم تابستان همزمان با اشتغال به کار و فعالیت، همچنین انجام اعمال و عبادات، همگی برای این است که انسان از آلودگیها، پاک و خالص شود. از اینجا روشن میشود که مشکلات و رنجهای دنیا، گو اینکه ظاهرش بلا و رنج باشد، ولی باطنش نوعی پاک و تصفیهکردن، و برای انسان مؤمن، لطف و مرحمت الهی است. به همین دلیل، اولیای الهی به جای جزع و فزع کردن به استقبال بلایا میرفتند و خدای را بر مصیبتها شاکر بودند.
کتاب صهبای حضور: ص75
حقیقت بندگی خداوند در دعا متبلور میشود. از اینرو، در لسان ائمه معصوم از دعا به مخّ و مغز عبادت تعبیر شده است: الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَة؛ منظور از مخّ، همان لبّ است. نیت انسان که تنها ملاک و معیار ارزشیابی همه افعال و اعمال انسان است، نتیجه عملکرد مغز اوست. جایگاه این بخش از وجود انسان تا حدی مهم است که اگر انسان از کارکرد مغز بیبهره باشد، با حیوانات فرقی نخواهد داشت. به همین سیاق، دعا هم مخّ و مغز عبادت است. اگر در عبادت، دعا نباشد، گویا عبادت نیست. اگر چنین است، انسان باید رفتاری بندهوار داشته باشد.
کتاب صهبای حضور، ص282
هدف از آفرینش انسان، پیدا کردن لیاقت برای دریافت عالیترین درجات رحمت بیانتهای الهی است. رسیدن به این درجات عالی تنها در سایه اعمال اختیاری فردْ میسر میشود. بنابراین، انسان باید تلاش كند تا شایسته درك آن نعمت عظیم الهی گردد. هر چند نعمتهای خداوند و درجات رحمت الهی بسیار است؛ اما در این میان، خداوند متعال چنین مقرر فرموده كه درجات خاصی از رحمت او فقط از این مسیر خاص(اعمال اختیار فرد)، دستیافتنی باشد...
کتاب صهبای حضور، ص280